
...................
نیکولا تسلا (Nikola Tesla) در ۱۰ جولای سال ۱۸۵۶ میلادی (۱۹ تیر سال ۱۲۳۵ شمسی) در روستای اسمیلیان، واقع در امپراتوری مجارستان (کرواسی امروزی) در یک خانواده با اصل و نصب صرب متولد شد. پدر او میلوتین، کشیش کلیسای ارتدکس صربستان بود. نیکولا تسلا چهارمین فرزند خانواده اش بود سه خواهر و یک برادر داشت که برادرش را در سن کم در یک سانحه از دست داد. نام مادرش دوکا ماندیک بود که او نیز در دوران جوانی اش لوازم خانگی متعددی را اختراع میکرد. نیکولا تسلا نقش مادرش را در توانایی هایی که داشت تاثیر گذار می دانست. او در سال ۱۸۶۱ وارد دبستانی به نام سمیلجان شد و شروع به تحصیل کرد. او از دوران کودکی نبوغ و استعدادهایی را نشان داد که اطرافیانش را متحیر و سرگرم می کرد. نیکولا تسلا می توانست کل کتاب ها را حفظ کند و جداول لگاریتمی را در مغزش ذخیره کند. او به راحتی زبان ها را یاد می گرفت و می توانست روزها و شب ها را تنها با چند ساعت خواب کار کند. در سال ۱۸۶۲ همراه با خانواده اش به نزدیکی جایی به نام گسپیچ سفر کرد در آنجا نیز پدرش در شغل کشیشی کار می کرد. سال ۱۸۷۰ برای تحصیل در دبیرستان به کارلواتس رفت. در دبیرستان تمامی معلمین تصور می کردند که او در امتحانات تقلب می کند، چراکه برایشان عجیب بود که کسی بتوانید این جداول را در حافظه خود با این سرعت ذخیره کند. نیکولا تسلا در سال ۱۸۷۳ دچار بیماری وبا شد، بیماری وبا باعث شد تا او ۹ ماه در بستر بماند. در زمان بیماری نیکولا تسلا، پدرش متوجه شد که هیچگاه به علایق او توجه نکرده است. به همین خاطر پدرش از آرزوی خود که کشیش شدن نیکولا بود دست برداشت و از خداوند خواست که او را از بستر بیماری نجات دهد و قبول کرد که در صورت بهبودی نیکولا، او را به بهترین دانشکده مهندسی بفرستد
ورود به دانشگاه نیکولا تسلا در سال ۱۸۷۵ در دانشگاه صنعتی گراتس اتریش ثبت نام کرد. او در امتحانات ورودی دانشگاه با نمرات بسیار بالایی قبول شد. این موضوع انقدر برای مدرسین دانشگاه حائز اهمین بود که برای پدر او یک تقدیر نامه فرستادند. عنوان تقدیر نامه آنها “پسر شما ستارهای درجه یک است” بود. تسلا در سال دوم دانشگاه با استاد خود پوچل به بحث و اختلاف نظر در مورد لازم نبودن کموتاتور (جابهجاگر که جهت جریان را در موتور الکتریکی جریان مستقیم عوض میکند) در ماشینگرام پرداخت. در میانه تحصیلات اتفاقی عجیب افتاد، تسلا در پایان سال دوم تحصیل بورسیه خود را از دست داد و به قمار معتاد شد. در سال سوم کمک هزینه و شهریه خود را در قمار باخت و اوقات فراغت خود را با انجام قمار در خیابانها میگذراند. دسامبر سال ۱۸۷۸ تسلا گراتس را ترک و تمام روابط خود را با خانوادهاش قطع کرد تا آنها از ترک تحصیل وی خبردار نشوند. همچنین دوستانش فکر میکردند وی به دلیل مصرف مواد مخدر حواس خود را از دست داده و در رودخانه ماریبور غرق شده است. سر انجام نیکولا تسلا توانست خود را مجدد احیا کند و به دانشگاه بازگردد. او توانست تحصیلاتی عالی در زمینه فیزیک و مهندسی کسب کند، و در دههی ۱۸۸۰ با کار در شرکتهای مربوط به فناوریهای ارتباطی، تجربیات مفیدی در علوم الکتریسیته به دست آورد.
ورود به دنیای فیزیک و مهندسی در سال ۱۸۸۱ نیکولا به بوداپست سفر کرد و در شرکت تلگراف به دنبال کار رفت. اما به علت اینکه این شرکت تلگراف در حال ساخت بود او مجبور شد که در دفتر مرکزی این شرکت کار کند. پس از اینکه مرکز تلفن شرکت بهره برداری شد او به عنوان مدیر برق شروع به کار کرد. نیکولا تسلا توانست امکانات و تجهیزات بسیاری را در ایستگاه مرکزی به وجود آورد و با اطمینان عنوان کرد که یک سیستم تقویت کننده و تکرارگر را در تلفن تکمیل کرده که هیچ گاه تا کنون ثبت و اختراع نشده است. در سال ۱۸۸۲ در شرکت continental Edison که در پاریس بود روی صنعتی جدید و نو مشغول به کار شد. درست در همین زمان به راه اندازی و نصب سیستم روشنایی معابر شهری با استفاده از لامپ رشته ای پرداخت. نیکولا تسلا توانست به صورت عملی تجربه زیادی در مهندسی برق کسب کند و مدیریت نیز متوجه استعداد و علم او در زمینه فیزیک و مهندسی شد و او طراح ساخت نمونه های پیشرفته مولد دینامو و الکتروموتور شد.
مهاجرت نیکولا تسلا به آمریکا نیکولا تسلا در سال ۱۸۸۴ به کشور آمریکا مهاجرت کرد و در شرکت Edison Machine Works مشغول به کار شد. اما بعد از مدتی آنجا را ترک کرد تا بتواند تمرکز بیشتری بر روی ایده هایش و آنچه که در ذهنش دارد بگذارد. او برای توسعهی طرحهای خود در زمینههای مهندسی مکانیک و برق، با کمک شرکای تجاری خود تعدادی آزمایشگاه و شرکت را در نیویورک احداث کرد. در این مکان به ذهن مبتکر او آزادی عمل داده شداو دست آوردهای بسیاری در این زمان داشت از جمله پتنت موتور القایی جریان متناوب و پتنتهای مرتبط با فناوریهای چندفازی، که نیکولا توانست آنها را به شرکت وستینگ هاوس الکتریک Westing House Electric بفروشد و درآمد خوبی را از این طریق به دست بیاورد. هم چنین او توانست در زمینه های دیگری همچون لولههای تخلیهی الکتریکی، تصویربرداری اشعهی ایکس و ژنراتورهای مکانیکی نیز تجربیات ارزنده ای را به دست آورد. نیکولا تسلا اختراعاتش را به شکل نمایشی برای افراد مشهور و خاص اجرا می کرد. مثلا نیکولا تسلا برای رفع ترس مردم از جریان های متناوب، نمایش هایی را در آزمایشگاه خود برگزار کرد که در آن لامپ ها را با اجازه دادن به جریان الکتریسیته در بدنش روشن می کرد. در سال ۱۸۹۰ نیکولا تسلا ایده و نظریاتش را در مورد انتقال بیسیم انرژی الکتریسیته مورد آزمایش قرار داد، همچنین آزمایشهایی با فرکانس و ولتاژ بالا انجام داد. در سال ۱۸۹۳ او اعلام کرد که می تواند ارتباط بیسیمی بین دستگاههایش را ایجاد کند، تمامی این ایدهها در برج معروف و ناتمام او با نام Wardenclyffe Tower آزمایش می شدند. اما در نهایت تسلا به خاطر کمبود بودجه نتوانست این پروژههای خود را عملی کند.
ازدواج نیکولا تسلا نیکولا تسلا عقاید بسیار عجیبی داشت او هرگز ازدواج نکرده بود اما به مردم می گفت که روزی عاشق یک کبوتر بوده است. او هر روز به پارک می رفت و به کبوترهای پارک غذا می داد. کبوتر مورد نظر او هر روز برای دریافت غذا به پیش نیکولا تسلا می آمد. حتی تسلا خیلی جدی عنوان می کرد که این کبوتر مثل یک انسان عاشق من است و من نیز او را دوست دارم و عنوان می کرد که عشق کبوتر انگیزه من برای رسیدن به اهدافم هست. دلیل ازدواج نکردن نیکولا تسلا نیز همین علاقه زیاد او نسبت به کبوتر ها بوده است.
نیکولا تسلا و فرازمینی ها نیکولا تسلا یک نابغه عجیب و خلاق بود افکار او بسیار وسواسی بودند او خیلی کم می خوابید و بیشتر کار می کرد. حتی برخی معتقد بودند که او ذهنی مافوق بشر دارد. ضریب هوشی نیکولا تسلا بالاتر از انسان های عادی بود و برخی او را مخترع دیوانه می خواندند زیرا حرفها و افکارش بسیار رمز و راز داشت و عجیب و غریب بود. او یادداشت هایی دارد که در آن بیان کرده که با کمک تله پاتی با فرازمینی ها ارتباط گرفته است. چندی پیش پلیس فدرال آمریکا (FBI) مدارک و اسنادی درباره تسلا را منتشر کرد. که در آن نامهای به مارگارت استرون وجود داشت که در آن نامه به وی مأموریت داده شد که کتابی در رابطه با زندگی تسلا بنویسد. در این کتاب دستیاران تسلا مدعی شدند وی دستگاه نیمه تمامی برای برقراری ارتباط با فرازمینیها داشته که آنها بعد از مرگش آن را تکمیل کردند. دستیاران نیکولا تسلا ادعا کردند که در سال ۱۹۵۰ میلادی موفق به برقراری ارتباط با فرازمینیها شدند. آنها به این دستیاران گفتند نیکولا از سیاره ونوس آمده و در سال ۱۸۵۶ میلادی به یک خانواده زمینی سپرده شده است، که البته به نظر میآید خود FBI این ادعاها را چندان جدی نگرفته است.
اعداد تسلا اعداد تسلا شامل سه عدد ۳ ،۶ ،۹ است او معتقد است که این اعداد رمز و کلیدی مخفی برای جهان هستند. ارتباط بین انرژی، فرکانس، ارتعاش و نحوه کنترل جهان توسط این اعداد توصیف می شوند. در اختراعات او ۳، ۶ و ۹ نقش مهمی دارند، پس از رمزگشایی این الگو، تسلا گفت که اگر قدرت ۳، ۶ و ۹ را درک کنید، میتوانید درهای مخفی جهان را نیز باز کنید. بعد از این زندگی شما به راحتی تغییر می کند و می توانید هر چیزی را که می خواهید در زندگی خود داشته باشید. ۳ به منبع مستقیم کیهان مربوط می شود. ۶ قدرت درونی ما را نشان می دهد. ۹ به ما کمک می کند تا ارتباطمان را با گذشته مان قطع کنیم و از شک و تردید به خود و احساسات منفی می کاهد. اینها را نیکولا تسلا به خوبی درک کرده بود و سعی داشت که به مردم نیز این موارد را منتقل کند. او در مورد این اعداد رفتارهای عجیبی داشت مثلا وقتی به اتاق خود در هتل می خواست برود سه دور به دور هتل می گشت و یا رفتارهای مشابه و…
نیکولا تسلا و قانون جذب تسلا در طول عمرش فراز و نشیب های بسیاری را تجربه کرد گاهی شرکا و همکارانش او را تنها می گذاشتند حتی در سال ۱۸۸۶ سرمایه گذاران موتورهای جریان متناوب و تجهیزات انتقال برق او را کاملا رها کردند. ولی او نا امید نمی شد و آزمایش می کرد و به کارش ادامه می داد. اعداد تسلا یا همان اعداد ۳, ۶ و ۹ در واقع یکی از تکنیک های قانون جذب هستند، البته که این تکنیک به اندازه سایر اختراعات تسلا معروف نیست. اما حقیقت دارد زیرا توسط خیلی افراد زیادی آزمایش شده و تا حدودی تحقق یافته است. اما انسان فقط چیزهایی را باور می کند که قابل رویت هستند و می توانند با زندگی روزمره سازگار شوند. نیکولا تسلا حافظهی تصویری دقیقی داشت و تنها با شنیدن نام یک جسم، جزئیات آن را به خوبی به یاد میآورد. تسلا به ۸ زبان زندهی دنیا از جمله صربستانی، چک، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، مجارستانی، ایتالیایی و زبان لاتین مسلط بود. او هرگز به سود پولی اهمیت نمیداد او فردی انسان گرا بود و تمامی تحقیقاتش را برای بهتر شدن زندگی انسانها انجام می داد.
مرگ نیکولا تسلا او در اواخر عمرش در یک هتل معمولی زندگی می کرد، در شبی پاییزی نیکولا تسلا از محل زندگی اش خارج شد تا به کلیسای جامع و کتابخانه برود و پیاده روی کند و به کبوترها غذا دهد، ناگهان یک تاکسی به او می زند و از ناحیه کمر به شدت آسیب می بیند و از اینکه پزشکی او را ببیند و معاینه کند پرهیز کرد. سپس بعد از پنج سال در ۷ ژانویه سال ۱۹۴۳ در سن ۸۶ سالگی در اتاق شماره سه هزار و سیصد و بیست و هفت هتل نیویورک جان داد. بعد از دو روز ج.س.د بی جان او را خدمتکارها پیدا کردند. اچ. دابلیو ومبلی ج.س.د نیکولا تسلا را معاینه کرده و علت م.ر.گ او را انسداد شریان اکلیلی قلب عنوان کرد.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بک میدم
یه سوال
خودت تایپ کردی؟
بعضی جاهاشو آره
اگ نبود الان این گوشی نبود ک نظر بدیم 🗿💪
آفرین👏🏻🗿
جالبه. برای تحقیق مدرسم ازش استفاده کردم🌝 ولی واقعا از خوندن زندگی نامش لذت بردم نمیدونم چرا😂
اون فوق العادست واقعا به حقش نرسید.