کتاب هایی برای 12تا15
میدانستم مادرم مام شبها توی کارخانه مهمات جنگی کار میکند میدانستم هر شب موج های وحشتناک و شدید بمبها روی سر لندن روان است میدانستم آلمانیها کارخانهها را هدف میگیرند مخصوصاً کارخانههای تسلیحات را من خودم توی بمباران گیر افتاده بودم دیوارهای آجری بالای سرم منفجر میشدند بعد اش شیشه ی خرد شده مثل برف خیابانها را میپوشاندند
برای همین میدانستم ممکن است مام بمیرد ولی باور نمیکردم با وجود همه بمبها فکر میکردم مام تا ابد زنده میماند فکر میکردم من و جیمی هیچ وقت آزاد نمیشویم(درباره کتاب)
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
درخت دروغ رو خوندم
از جمله کتابای مورد علاقم که هزار بار خوندمش :)❤️
عالیه
من خواندمشون واقعا قشنگن