6 اسلاید صحیح/غلط توسط: اراد انتشار: 4 سال پیش 39 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام خوش اومدین به این پارت ببخشید دیر شد بریم بخونین
آنچه گذشت: مارسل ناراحت رفت تو اتاقش.... من دیگه گرگ زخمی هستم..... یهو یه بازی از روی دوشمون خالی شد... و به همراه بتمن رفتیم خونه
از زبان مارسل: خدا را شکر اکومام رو گرفتن و دیگه ناراحت نبودم زیاد چون امروز دوباره شانس داشتم خواستگاری کنم و امروز قراره بریم رستوران دوست آدرین از زبان آدرین به دوستم پیغام دادم که میخوایم امروز برای شام بیایم اونجا وکل رستوران رو برا خودمون رزرو کردیم ولی با مرینت حرف زدم که موقع ناهار شد و رفتیم که ناهار بخوریم وقتی همه اومدن و به همراه بقیه حتی الیزابت غذا رو که سوپ بود خوردیم و همه رفتن اتاقشون وقتی رفتیم تو اتاقمون مرینت گفت عزیزم نگرانم گفتم نگران چی عزیزم گفت نگران این هیولاهه گفتم مرینت تا زمانی که هیولا هه بیاد هنوز ۱۰ سال مونده قصه فردا رو نخور مرینت گفت راست میگی ممنون گفتم خواهش و شب شد و ما راه افتادیم سمت رستوران( راستی دوستان تو این پارت یه پرش زمانی بزرگ داریم) وقتی رسیدیم رستوران آنتونی اومدم و گفت سلام بر رفیق دوران قدیم من ( دوستان اگه نمیدونین آنتونی کیه برین دو پارت قبل ور بخونین) گفتم سلام مزه نریز گفت باشه راستی همونطور که دستور فرمودید رستوران رو براتون رزرو کردم گفتم چقدر میشه گفت قابلتو ندارن منو تو که این حرفا رو نداریم نمیخواد پول بدی گفتم آخه گفت آخه ندارن بیا برو گفتم باشه و رفتیم رو یک میز دوازده نفره نشستیم آخه پدر مادرمون هم میدم و الیا و نینو هم اومدم مرینت گفت دعوتشون کردی گفتم آره گفت چقدر خوب و همه اومدن و ادرنی بشکنزد موزیک گذاشتن بعدش بچه ها گفتن
مامان بابا ما بستنی میخوایم آدرین گفت باشه الان غذا سفارش میدیم بستنی هم میگیریم ( نکته : بستنی مال دسره) از زبان ادرین گفتم مرینت تو چی میخوری مرینت گفت هر چی تو بخوری من گفت من کباب میخوام با سود مرینت گفت منم کباب میخورم اما دسر بستنی میخوام گفتم باشه بعد از بقیه پرسیدم کارشون اومد و سفارش هارو گرفتم صورتش برا آشنا بود از ربان آنتونی : وای زیر این همه قرض هستم باید حقوق همه رو بدم ولی برادرم که قرار بود معلوم شه شده کارشون وای خدا دیگه داره به اینجام میرسه که یهو در زدن ادوارد بود ادوارد گفت سفارش مهمونامون رو گرفتم اما گفتم اما چی گفت خیلی از چیز های که سفارش دادن از منو حذف شده چون مواد غذایی کافی نداریم گفتم از این بد تر نمیشه😠😠😠 😭😭😭 و عصابم خورد شد و ادوارد گفت کارگر ها پولسشون هم میگفت قیافه ادوارد😔😔😔 قیافه آنتونی 😳😳😳😠😔😢 خودکارم رو برداشتم تا چک بنویسم اما دست خودم نبود عصابم بهم ریخت خودکار رو انداختم اونور رفتم خودکار رو بردارم که یهو...
از زبان لایلا : وای چه احساسی بد تر از احساس عصبانیت برو اکوما کوچولوی من و شرورش کن از آنتونی که یهو یک اکوما رفت تو خودکار لایلا سلام من ارباب شرارتم من بهت قدرتی میدم که ... ( خودتون میدونید ) گفتم حتما و تبدیل به مدیر شرور شدم ( نکته قدرت مدیر سرور اینه که تو چک خاش یک سری علامت با خودکارش میکشه و اون پرتاب میکنه و قدرتش به چیزی زده برخورد میکنه) ادوارد ترسید میخواست فرار کنه که با چکم به سمتش حمله کردم و خشک کردم
( نکته از اینجا به بعد بزبزن های سنگین داره مثبت ۱۲ سال به بالا هست) و رفتم سمت اتاق ادرینشون و درو شکستم و چکم رو چکم چیزی نوشتم که بهم یک چاقو داد و با چاقو رفتم جلو و گفتم ادرین همین الان کاری که میگم رو میکنی و گر نه کار همتون تمومه آدرین از رو ناچاری گفت باشه و رفت از زبان مرینت بعد از رفتن آدرین تبدیل شدم و گفتم ولش کن مدیر شرور گفت هرگز تا اون همه پولی که داره رو بهم نده هرگز اگه میخواییش بیا جلو....
خب این پارت تموم شد ببخشید خیلی دیر شد و کوتاه بود خدا نگهدار
کامنت فراموش نشه
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)