
سلام💜 چطورید؟ گفتم ممکنه خیلی منتظر بمونین ولی به خاطر شما عزیزان گذاشتم.

از زبون لیدی باگ: خواستم یچیزی بگم که احساس درد کردم. قلبم خیلی درد میکرد! من با صدای آروم: آیییییی! کت نوار: بانوی من! چیشد خوبی؟ من: آ..... آره خو...خوبم. آی! کت نوار: اما.... من: من حالم... آی خوبه! میرم. کت نوار: نه حالت بده! نرو. اما گوش ندادم و رفتم. از زبون کت نوار: لیدی باگ رفت. نتونستم جلوشو بگیرم ، اون حالش بده! باید بزارم پلگ استراحت کنه بعد برم دنبالش. نگران نباش بانوی من میام نجاتت بدم.......
از زبون لیدی باگ( رسیده خونه): حالم اصلا خوب نبود. باید چی کار کنم؟ من: تیکی اسپاتس اف. تیکی: مرینت چیشده؟ من: تیکی.... آی ... من قلبم درد ... آی .... میکنه. تیکی: موهات ! من: موهام چی؟ تیکی: موهات سفید شده! من: چی؟! رفتم جلوی آینه. تیکی راست میگفت تیکه از موهام سفید شده بود. یه لحظه فکر کردم به مامان و بابا چی بگم که یادم اومد فوت کردن. تیکی: امکان نداره! تو.... تو اون نیستی! من: چی؟ من کی نیستم؟ تیکی:.....
تیکی: خوب به حرف هام گوش کن. باشه؟ من: باشه. تیکی: سالها پیش پادشاه و ملکه ای به نامهای آلبرت و الیزابل زندگی می کردن. اونا یه دختر بدنیا آوردن اما اسمی براش نذاشتن چون منتظر یه اسم خوب بودن. دخترشون موهای بنفش و چشمای آبی داشت. جادوگری پیشگویی کرد که: حتما او موهای خیلی خیلی بلند خواهد داشت. پرنسس کوچولو یه بیماری داشت که هیچکس دیگه ای نداشت. بیماری اون مربوط به قلبش بود که باعث درد قلبش و سفید شدن موهاش میشد. حتی ممکن بود بمیره! یه روز پرنسس گم شد. حتی پادشاه آلبرت و ملکه الیزابل هم نمیدونستن دخترشون کجاس. هیچ کس نفهمید تا اینکه امروز تو اینطوری شدی. باید حتما به کت نوار بگی. من: اما چرا؟ تیکی: الان وقت توضیح نیست بعدا بهت میگم حالا برو! حتما کت نوار نگرانته.......
رفتم رو برج ایفل. بعد به کت، وار پیام دادم.از زبون کت نوار: خیلی دنبال لیدی باگ گشتم اما نبود. یهو یه پیام واسم اومد. نوشته بود: سلام کت نوار. منم لیدی باگ، ببخشید که نگرانت کردم. بیا رو برج ایفل حا همو ببینیم. مطلب خیلی مهمی هست که باید بهت بگم. برش زمانی: از زبون کت نوار: رفتم رو برج ایفل لیدی باگو دیدم، اونم منو دید. رفتم پیشش. من: بانو. چیشده؟ چی میخواستی بهم بگی؟ از زبون راوی: لیدی باگ همه چیزهایی که تیکی گفته بود رو برای کت نوار گفت. قیافه ی کت نوار:😮😮😮😮. امکان نداره!! لیدی باگ: منم تعجب کردم!! کت نوار: خب بانوی من موهات رو باز کن. لیدی باگ با ترس دستشو به سمت کش هاش برد.........
چطور بود؟ آیا لیدی باگ واقعا پرنسسه؟ آیا موهاش بلنده؟ باید تو پارت بعد ببینیم. بای👋👋👋👋
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
باید مواظب قلب خودتم باشی چون زودی باید بزاری پارت چهار 😣😣😣😣😣
در حال گذاشتن.
چرا نیومده هنوز
چون دارم روش فکر میکنم.
شاد تموم شهههه
وایییی خیلی خوبه داستانت همین پارتی اول خیلیییی جذبم کرده عالیهههه
آره. قراره شاد تموم شه.
پارت چهار رو کی میدی ؟؟؟
به زودی. چون هنوز دارم روش فکر میکنم.
میدونستی برا دل خودتم شده باید سریع چهار رو بدی
چون اگه ندی با چاقو میام سراغ دلت
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 حتما پارت چهار به زودی.....
شاد تمومش کن
پارت 4 رو هم بذار
به زودی میزارم.
پارت دو رد شد. پارت یک و دو رو توی یه تست میذارم.
تروخدا پارت ۴
عالی
پشمام
تورو خدا پارت دو
پارت دو تو بررسیه.
پارت یک و دو منتشر شد. میتونی بری و بخونیش.