کتابش:
یکی از بچها میمیره اونم چی بخاطر خواهر برادراش
ترسا میمیره چرا چون برت پیشش نبود برتش دکتر
بچه ها انقدرییی بلا سرشون میاد که
و واقعا دلم برا تک تکشون به جز بورلی میسوزه تک تک شون
اینکه بچه ها حالا همشون مهر و محبت ندیدن
آلبی که یه سر زندان رفت
فیکس کیتینگ تنها موند زنش بهش خیانت کرد
ترسا کازینز مجبور بود ۴ تا بچه رو تنهایی بزرگ کنه
فرانی و کارولین مجبور شدن از بچگی با ۴ تا بچه تو یه اتاق خواب ۶ تخته زندگی کنن و.....
بورلی تنها کسیه که شایسته دلسوزی نیست
هم فیکس کیتینگ رو ترک کرد هم برت کازینز البته برا فیکس که عاشقانه دوسش داشت خیلی سخت بود
کتابیه که هم باهاش خندیدم و خوشحال شدم هم بعضی جاهاش زار زدم و نمیتونستم از شدت غم دیگه ادامه بدم:)))))
نظرات بازدیدکنندگان (0)