10 اسلاید صحیح/غلط توسط: IU.BTS انتشار: 4 سال پیش 2,784 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام دوستان گل
همین طور که خوشکم زده بود قطره قطره از چشمم اشک میریخت تازه فهمیده بودم که من عاشق کوک شدم نه اون منم که قلبم داره وابسته به کوکی میشه کوک دختره رو هل داد و دختره رفت (((( خودم از شخصی انتخاب کردم بدم میاد 😅😅😅)))) سوفی رفت و منم به کوک یه چند لحظه چش تو چش شدیم و من برگشتم دیدم جیمین جلومه جیمین ( نگران نباش همه چی درست میشه تو نگران کوک نباش 😁😉😁) تو ( من نگران نیستم فقط می خوام هیچکس رو نبینم هتا خودم رو ) بعد از بغلش رد شدم رفتم اوتاق تا وسایلم رو جمع کنم .
اختیاری
تق تق تو ( کیه ) کوکی ( منم ) تو اشکام رو پاک کرد تو ( بیا تو ) کوکی ( کجا داری میری ) تو ( دارم میرم به جهنم ) کوکی ( باهات شوخی نکردم ) تو ( منم به شوخی نگفتم ) کوکی ( بهم بگو چرا لج می کنی ) تو ( من با تو لج ندارم تو خیلی بعدی من تا زه باهات احساس راحتی می کردم اما تو همون کارو نکردی من تاحالا از اون صحنه ها ندیده بودم اونم اگه کسی با عشقت این کارو کنه . کوکی ( من عشقتم ) تو ( چه زود دور برمیداری بزار حقیقت رو بگم من عاشقت شدم اما الان ازت بدم میاد هتا نمی خوام خودمم ببینم 😑😑😑😑) کوکی یه نیش خند کوکی ( زد 🙃🙃🙃 اهان پس تو گفتی از این صحنه ها ندیدی ) تو ( چرا دیدم چند سال پیش و نیم ساعت پیش ) چی یعنی تو این حرکت رو با یکی دیگه هم کردی ) تو ( اره من اون موقع بچه بودم ۱۶ سال داشتم یکی از نداشتن پدر و ماردم ازم صوعصتفاده کردن من از اون موقع نمی تونم به کسی اعتماد کنم تا که امروز فعمیدم عاشقت شدم اما تو مثل همون پسره شدی کلا همه دوست دارن منو دق بدن نمی دونم مگه من ادم بدی هستم همین لحظه بود که کوک منو
اختیاری
💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋
💗دیگه فکر کنم همه فهمیدید 💗
تو ( این چه کاری بود ) کوکی ( همین که دیدی می خواستم بهت بفهمونم که منم مثل خودتم و هیچ و قت تنها نمی زارمت ) تو ( شوخی میکنی ولی الان خیلی دیر شده من وسایلم رو جم کردم ) کوکی ( ایبی نداره پس بیا با هم بریم ) تو ( باشه باهم بریم )
کوکی ( ما داریم میریم بیرون یک ساعت دیگه میام بچه نگران ما نباشین ) وی ( خیالت راحت 😉😉😉) از در اومدیم بیرون . شروع به راه رفتن کردیم .
تو ( کوکی می خوام بهت دو حقیقت رو بهت بگم ) کوکی ( بگو ببینم ) تو ( من من ) کوکی ( تو چی ) تو ( من ) همین لحظه بود که چند تا لات لوت اومدن . کوکی ( به هشون نگاه نکن) ( تو باشششه)
من دست کوکی رو سفت چسبیده بودم ولی یکی از اون پسرا دستم رو گرفت چنان کشید انگاررداره تناب میکشه که دست من از دست کوک جدا شد تو قیافت 😰😰😰😥😥😥😥😢😢😢😢😢
کوکی ( ولش کن تا دستم نیومده تو صورتت ) پسره ( بیا ببینم می تونی بگیریش ) کوکی ( معلومه می گیرمش این مال منه ساهب داره ) پسره ( ندیگه نشد این از این به بعد مال خودمه ) تو ( ولم کن پسره بیشعور بفهم ) پسره ( اخه چه لبه نازی داری ) تو ( برو اون ور پسره ی نفهم و دیوانه و چندش نزدیکم نشو ) یک دفعه دیگه کوکی خیلی غیرتی شد و مهکم زد تو دهنش و دست منو گرفت و دوییدیم
من پام پیچ خورد افتادم زمین پام خیلی زخمی شد با ید بخیه می خورد . کوک ( حالت خوبه ) تو ( نه اصلا خوب نیست دارم میترسم پامم درد می کنه الان اونا هم میرسن کوک ( نترس من پیشتم ) بعد منو بغل کردو دویید .
من دیگه از حال رفته بودم حالت بی هوشی بودم که منو برد بی مارستان .
بعد چند ساعت بی دار شدم دیدیم کوکی دستم رو گرفته و خوابیده تو ( کوکی ،کوکی بیدارشو ) کوک ( حالت خوبه ) تو ( اره خوبم تو خوبی ) کوک( اره خوبم ) یه لحظه فکر کردم قلبم داره ایست میکنه اونجا بیشتر نگران تو بودم ) کوکی ( منم فکر کردم دیگه نبینمت بخاطر همین زدم تو دهنش ) تو ( عالی زدی تو دهنش من می خواستم یه بار دیگه بزنم که دستمو گرفتی ) کوکی ( 😄😄😄) پرستار ( اقای کوک شما رو خیلی دوست داره شما بی هوش بودین و ایشون خیلی نگرانتون بود ) تو ( واقعا ، پس ایشون به من لطف زیادی دارن فقط یه سوال من کی مرخص میشم ) پرستار ( یک ساعت دیگه ) تو ( ممنون 😉)
کوکی ( امروز باید بریم بیگ هیت یاد باشه )تو( برو منم میام ) بعد مرخص شدن رفتم خونه لباس هامو پوشیدم
لباس ها = ( خودمو خسته نمی کنم همون که تو تصویره 😊😊😄😄😄😁😁😁)
سوار تاکسی شدم و بالاخره رسیدم به بیگ هیت سوار اسانسور شدی که از شانس بده ت یونجون اونجا بود یونجون ( به به چه خوشگل شدی از این لباسا برای منم درست کن ) تو ( شرمنده وقت ندارم ) یونجون ( اما من برای تو همیشه وقت دارم ) تو ( اره ادم ها برای ازیت کردن همیشه وقت داره ) یونجون ( کنایه بود ) تو (به صورتش نگاه کردم😌 نه حقیقت بود ولی اگه خودت دوست داری به خودت نگیر 😏😏 ) یونجون ( من ازت خوشم امده دوست دارم با هات ازدواج کنم ) تو ( من یه جور دیگه فکر می کنم فکرم می کنم می خوای بد بختم کنی ) یونجون ( من دارم بهت مهبت می کنم اما ) تو ( اما نداره من به مهبت تو احتیاجی ندارم ) بعد از آسانسور اومدم بیرون .
یه بنر روی دیوار بود من رفتم ببینم که چی نوشته به یه خواننده خانم برای همکاری با بی تی اس نیاز داریم من تا دیدم رو هوا قاپیدمش بدو بدو دوان دوان به سمت اوتاق اعضا رفتم در زدم رفتم تو ( من بلدم خاننده گی کنم خیلی صدام خوبه) همه بهت این شکلی 😐😐😐 نگاه می کردن تو ( یعنی صدام قشنگه می تونم بخونم و ) نامجون ( پس چه خوب ما می تونیم با تو هم کاری کنیم فقط باید به پی دی نیم خبر بدی و بر اش آهنگ بخونی ) تو ( باشه ) من رفتم پیشپی دی نیم اما اونجا نبود از منشیش پرسیدم و .فت که امروز نیومده تو باز برگشتی جیهوپ ( ا چرا برگشت) تو ( چون پی دی نیم امروز نیومده بود ) وی( حالا که از خودت تعریف می کنی یه آهنگ برای ما بخون ببینیم چطوری می خونی ) تو ( باشه ) آهنگ I NEED YOU براشون کاور کردم خیلی خوششون اومده بود شوگا تو که گفتی طرفتار ما نیستی ( اره ولی از این آهنگ شما خیلی خوشم میاد وقتی میگه پارت وستش میاد صداش خیلی به دل می شینه کوک ( اره چون اونجاشومن خودم بایدم به دلت بشینه ) تو ( واقعا تو خوندی صدات عالیه 🙃😉😘😁دیگه شب شده بود داشتیم بر میگشتیم من داشتم راه می رفتم که یه دفعه
اختیاری
یکی از دستم کشید برکشتم دیدم جانگ کوکه تو ( تویی سکته کردم) کوک ( اره منم چرا سکته کردی تا من پیشتم هیچ وقت نترس ) تو ( باشه ) کوک ( من می خوام یه چیزی بهت هر چی میگم بو اره حواستم خوب جمع کن ) تو ( باشه 😉) کوک( حالت خوب تو (اره )کوک( منو دوست داری )( تو اره ) کوک (با من ازدواج می کنی ) تو (اره )
تو (حساب نیست تو حواسم رو پرت کردی) کوک ( اما جوابت این بود ) بعد منو بغل کرد و چرخوند ) تو ( پس منم یه فکری دارم من لباس های ست طراحی می کنم تا همه بدونن که ما برای همیم ) کوک ( با حرف موافقم عزیزم ) تو ( 💗💗💗💗)
اختیاری
💗💗💗💗💗💋💋💋💋💋
دوستون دارم نزر فرا موش نشه 💗💗💗💋💋💋💋
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
28 لایک
پارت 6 نیستتتتتت
عالیییی بود سریع پارت بعد 🤩🤩🌻
عالیییی
پارت بعدی😠😻😻
عالی بود اگه پارت بعدی رو نزاری شب میام خوابت 😈🔫😧
وای عالی بود عالی بود عالی بود
تو باید این رو رمان می کردی
پارت بعد هم بزار