این اولین داستانم هست که میخوام بنویسیم امیدوارم خوشتون بیاد
مثل همیشه تنها بودم در درون خودم
من بودم و افکارم
من بودم و درد هایم
من بودم و احساسات عجیب و غریبم
که هیچ کس حتی خودم نمیتوانست درست آنها را درک کند
چیزهایی از وجود من که نه در قالب کلمات میگنجید و نه میشد آنها را به تصویر کشید
و حتی اشک هایم پاسخگوی آنها نبود
باید چه میکردم
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
خیلی قلمتو دوست دارمممم
مرسی💖
زیبا حق قشنگ اکلیلی مود دارک
ادامههههههه بدهههههه پارت بعدددد سریعععع
(وی الان در حال سکته است ومیخواهد با ادمین دوست شود زیرا بسیار حق گو است ...)
مرسیی🌌
من هستم😞
خیلی قشنگ بود :))
حتما ادامه بده
مرسیی💖