رمان بلکاسنو فصل¹قسمت² 📌تا فصل⁴ نوشته شده📌 پیج Tabee با تمام قوانین سایت تستچی آشنایی دارد؛🌾💝
خانم امیلی اورا دید و گفت « مرینت عزیزم ، ما فکر کردیم شاید نیاز شه برا همین چندتا لوازم هم توی اتاقت گذاشتیم » مرینت سرش را با اشتیاق تکان داد «ممنون » خانم امیلی به گوشه ای از سالن رفت که کنار در آشپزخانه و پله ها بود ، او به صفحه ی سفید و در مانندی اشاره کرد « بیا اینجا مرینت » مرینت با اشتیاق سمت خانم امیلی رفت ، روی پله ی سوم پرید تا دید بهتری داشته باشد « مرینت عزیزم این یه دستگاه خاصه که وعده های غذایی تون رو میده »
در همان لحظه دستگاه با صدای بنگی شروع به زنگ خوردن کرد و جمله ای را تکرار کرد "مرینت اوبرت _مرینت اوبرت _ مرینت اوبرت " خانم امیلی ادامه داد « میبینی ؟چند دستگاه توی جاهای مختلف خونه از جمله کنار اتاق تو هست ، وقتی دستگاه اسمت رو صدا کرد باید روی این دکمه بزنی و چند لحظه صبر کنی »
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
لطفا بعدی رو بزار
پارت سه رو هرچی ایراد الکی بوده گفتن
بعدی
حتمااا