خب من هرچی میزاشتم رد میشد با اینکه مشکلی نداشت پس من خلاصه پارت ۱۳ رو میگم.
لورا و جورج قرار گذاشتن که بعد مدرسشون به خالشون قضیه رو بگن(البته هنوز نگفتن)
لورا اینا یه امتحان توی مدرسه داشتن،که لورا خوب درس نخونده بود و لوکاس از اونجایی که خوب خونده بود به لورا تقلب رسوند.
و حالا بعد تشکر و صحبت هایی که داشتن (میرسیم به بعد مدرسشون)
که هوا بارونی شده بود،هواشناسی پیش بینی کرده بود و...لورا هم چتر آورده بود سرانجام چند لحظه ایستاد تا بارونو تماشا کنه لوکاس اومد سمتشو کنارش ایستاد و بهش گفت که ع*ا*ش*ق بارونه ولی لورا بهش گفت که منم تا قبل فوت پدر و مادرم عاشق بارون بودم.
خب اینم از خلاصه بریم واسه این پارت
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
خب دوستان باور کنید من هر روز پارتم رو یک یا دوبار میزارم و واقعا تقصیر من نیست که هنوز بررسی نشده،رد نمیشه ولی تو صف بررسی میمونه😔💔
عالیه😍
منم یه داستان گذاشتم دوس داشتی بخون🙂
ممنونم❤️حتما
خیلی خوبه پارت بعدی پلیز
عالی بود بی صبرانه منتظر پارت بعدی 😊❤
عزیزم گذاشتم دیر منتشر میشه❤️
آهان باشه 😊
پارت بعدو زود بذارییددد
امشب میخوام بزارم
پارت ۱۳ چرا نداره
رددد میشددد
بالاخرهههه
عاللیی بود
مرسیی