ناکلز سرش خورد به میز اوف شد۱۰

ادامه‌ی داستان (در پایگاه اگمن):● تیلز:" اوه! از چیزی که فکرشو می کردم سخت تره! ولی با متال سونیک سخنگو خیلی کند تریم!" متال سونیک:" ... بعد زمین زدمش و تو دلم گفتم با چه جرعتی منو زدی؟ وقت انتقامه و ..." اگمن سر تکان می دهد :" آره خیلی🤧" یک دفعه تلفن زنگ می خورد و متال سونیک حرف خود را قطع می کند اگمن و تیلز تو دلشون:" آخیش!" متال سونیک:" سونیکه می گه کار چطور پیش می ره؟" تیلز:" بگو اصلا خوب پیش نمی ره " متال سونیک:" سونیک می گه یک نقشه داره" تیلز:" بگو الآن خودمو می رسونم! امیدوارم عجولانه کار نکنه!"

و اما در خانه ی سونیک:" نقشه اینه امی: ناکلز از در وارد می شه و سرش می خوره به میز و دوباره ناکلز سابق می شهه" امی:" مطمئنی کار می کنه؟" سونیک:" شک نکن!👈😎👈" ناگهان در باز می شود و ناکلز وارد می شود و پشت او تیلز و شدو.

ناگهان ناکلز سر می خورد و شدو را می گیرد تا سر نخورد ولی شدو نیز پا به پا او سر می خورد و سرشان به میز می خورد و اوف می شود🤡(بعله شدو سرش خورد به میز اوف شد 🤡)

امی:" سونیکککک این چه نقشه ای بود؟ هااا؟؟؟" سونیک با شرمندگی به صورت عصبی لبخند می زند و چیزی نمی گوید. امی و سونیک و تیلز آن دو را یکی یکی رو ی مبل می اندازند و منتظر می مانند تا آنها بیدار شوند...●