ناکلز سرش خورد به میز اوف شد۹

ادامه:● سونیک قضیه رو برای شدو و امی و تیلز توضیح می دهد . تیلز:" اوه خیلی بد شد! به نظر میاد بهتره برم یک کمکی به اگمن برسونم!" شدو:"اینجوری سریع تر از ناکلز جدید خ.ل.ا.ص می شیم؟" تیلز:" اگه همه چی اینطور که فکر می کنم پیش بره و بتونم به اگمن کمک کنم ، آره" تیلز داشت از در خارج می شد که یک دفعه شدو اومد:" بهتره منم با خودت ببری، که اگه اگمن گیرت انداخت بهت کمک کنم، چون به اگمن اعتماد ندارم" تیلز :" همم مرسی شدو، بزن بریم!" و به سمت پایگاه اگمن راه می افتند.

به محض دور شدن شدو و تیلز ناکلز نیز از در وارد می شود:" سلام رفقا چطوریننن؟ ام بقیه کجان؟ خب فکر کنم فقط شما دو تا موندین تا بریم خرید!" امی و سونیک:" خرید؟" سونیک زمزمه می کند:" اوه پشمام😐" امی:" این عالیهههه سونیک زود باش حاضر شو، من یک لباس فروشی دیدم لباس هاش حرف ندارن، زود باش پسر، زود باش!" سونیک توی دلش:' ای خدا غیر قابل تحمله باید با یک بهانه ای بزنم به چاک!' سونیک:" امم امی... من یادم اومد یک کاری دار..م باید اممم برم ... خونه آره خونه!" امی:" همیشه همین بهونه رو میاری دیگه قدیمی شده! تو با ما میای! همین الآن!"(امی رز ژونن دوباره عصبی می شود😐) سونیک:" ای بابااااا😐 ن.ا.م.ر.د.ا 😐" و به سمت فروشگاه می روند...

می ریم سراغ تیلز و شدو، شدو و تیلز به پایگاه اگمن رسیدند ، شدو:" من این بیرون می مونم تا اگه کمک لازم داشتی اینجا باشم." تیلز:" مرسی رفیق!" و وارد پایگاه می شود و به سمت اتاق اگمن می رود

اگمن:" اوه پسر! من هیچ جوره نمی تونم غیر از اهداف شوم استفاده ی دیگه ای از این آهن پاره ها بکنم." متال سونیک:" مگه تو نابغه نیستی؟ یک چیزی سر هم کن دیگه نابغه😐" اگمن :" خب این قضیه خیلی حساسه! پای مستر امرالد وسطه!" متال سونیک:" همم مستر امرالد... " یک دفعه تیلز وارد اتاق می شود، اگمن:" تو چجوری اومدی تو؟" تیلز:" در باز بود😐" اگمن به متال سونیک نگاه این چه غ.ل.ط.ی بود کردی می اندازد و می گوید:" خب ولش اومدی چی کار؟" تیلز:" اومدم کمکت کنم برادر" اگمن:" چی من نیاز به کمک ندارم که😐" متال سونیک:" همین الان گفتی نمی تونی انجامش بدی😏" اگمن از عصبانیت قرمز می شود که ناگهان تیلز می گوید:" خب مهم نیست بیا کار رو شروع کنیم!"●