
امیدوارم لذت ببرید❤️
(علامت ها:یونا:-، یولو:+، مار:∆)-میتونی مارو ببری سرزمین کریستال؟. ∆البته..من حاضرم تا آخر عمرم به شما کمک کنم. -ممنونممممم.*پرش زمانی*ناهار و خوردم و یکمی از اون کوگی های خوشمزه برای یولو برداشتم.رفتم تو اتاق.به اطرافم یه نگاهی کردم تا یولو رو پیدا کنم.یولو رو میز تحریر نشسته بود و از پنجره به بیرون نگاه میکرد.رفتم سمتش.هنوز متوجه حضور من نشده بود.به سرم زد که بترسونمش اما با چیزی که دیدم این فکر و از سرم بیرون کردم.اون داشت گریه میکرد.خواستم برم نزدیک تر که پام به صندلی گیر کرد و فوری از میز گرفتم تا نیوفتم.یولو تا دید من تو اتاقم اشکاش و پاک کرد.خودمو جمع و جور کردم و صندلی و عقب کشیدم.آروم رو صندلی نشستم.یولو نگاهش و به بیرون داد.از سکوتی که بینمون و گرفته بود خوشم نمیومد به خاطر همین شروع کردم به حرف زدن:چرا داشتی گریه میکردی؟ +من؟چی میگی؟؟من..که...گریه..نمیکردم. وقتی نگاهم و دید آه بلندی کشید و گفت:خب..راستش و بخوای دلم برای دوستام تنگ شده. اشک ها از گونش میریخت.دماغش و بالا کشید و ادامه داد:دلم میخواد زود تر ببینمشون... سعی میکرد بغضش و قورت بده.این از صداش معلوم بود.برای اینکه بتونم یکم آرومش کنم گفتم:خب..من نمیدونم تو چه احساسی داری... نگاهش و به من داد.به چشماش نگاه کردم و ادامه دادم:من نمیدونم چون تا حالا هیچ دوستی نداشتم که بتونم این حس و درک کنم.همیشه تظاهر میکردم که کلی دوست دارم.حتی وقتی مامان و بابام راجب اتفاق هایی که تو مدرسه میافتاد و دوستام میپرسیدن از خودم یه چیزی در میآوردم و بهشون میگفتم.اونا هیچ وقت راجب این چیزی نفهمیدن. +ولی جنی... حرفش و قطع کردم:من منظورم یه دوست صمیمیه من یه دوستی میخواستم که هم سن خودم باشه تا بتونه من و درک کنه... یولو لبخند محوی زد و گفت:اگه بخوای میتونم باهات دوست باشم.البته باید خواهش کنی تا باهات دوست بشم. فهمیدم که میخواد با شوخی حالم بهتر کنه.-البته...اما فکر کنم من از تو خواص ترم.به خاطر همین تو باید خواهش کنی. یولو خندید و گفت:گشنمه. -او..آره. گوشت کوگی رو که براش آورده بودم و گذاشته بودم داخل یه پیاله.پیاله رو آوردم و گذاشتم جلوش.
(علامت جیمین:×)*پرش زمانی به شب(سرزمین کریستال)*من و جیمین کنار دریاچه نشسته بودیم.کریستال ها عین چراغ قوه همه جارو روشن کرده بودن.ماه آبی هم کامل بود و نورش آسمون و روشن کرده بود.-تا حالا ماه آبی ندیده بودم.خیلی قشنگه. ×هرسال یه بار ماه آبی میشه.منم میام و ماه آبی و میبینم. بهم نگاه کرد و ادامه داد:ولی الان خیلی خوشحالم. -چرا؟. دستش و گذاشت روی دستم. ×چون الان یه همنشین دارم که میتونم باهاش حرف بزنم. به چشمای آبی رنگش نگاه کردم و لبخند زدم و اونم جوابم و با یه لبخند دندون نما داد.صدای آب دریاچه و بوی گل های رز آبی رنگ فضا رو پر کرده بود.به دستامون روی چمن نگاه کردم.اگه شیره ی جانش و بخوره و دیگه به من نیازی نداشته باشه چی؟اگه منو مثل دوستای مدرسه ی ابتداییم ول کنه چی؟اگه ازم سو استفاده کنه چی؟میتونم بهش اعتماد کنم؟من اونو با تمام وجودم دوست دارم ولی اون چی.هروقت بهش نگاه میکنم، احساس میکنم که میتونم بهش اعتماد کنم.ولی الان زوده.یاد جنی افتادم که وقتی روی درخت نشسته بودم و نقاشی میکشیدم، اون به درخت تکیه داده بود و میگفت که دوستاش ازش سو استفاده کردن.یاد جونگ کوک افتادم که میگفت که به دوستای قدیمیش کمک زیادی کرده بود ولی اونا بعد از اینکه نیازشون برطرف شده بود، دیگه به اون احتیاجی نداشتن.یاد یولو افتادم که میگفت دوستاش ولش کردن ولی اون هنوز دوستشون داره...با به یاد آوردن یولو، سوالی رو میخواستم از جیمین بپرسم یادم افتاد.-جیمین؟. ×من از بزرگترمااا. -باشه..جیم..اوپا؟. ×حالا شد.خب..بله؟. -راهی هست که یولو رو... ×یولو رو بفرستی سرزمین کوتوله ها؟. -آره. ×خب..دروازه سرزمین کوتوله ها یک هفته دیگه باز میشه..فکر کنم بتونه تا اون موقع صبر کنه. -آها...راستی مگه چند سالته که باید بهت بگم اوپا؟. ×من بیست سالمه.
*فردا(بعد از ظهر)*میخواستم برم سرزمین کریستال.از امروز باید دست به کار میشدم تا بتونم شیره ی جان اون پسر کله آبی و پیدا کنم.فقط سه هفته فرصت داشتم.اگه دست به دست میکردم، اون برای همیشه میرفت.قبل از اینکه برم سرزمین کریستال رفتم پیش جنی.(علامت جنی:÷) -میگم اگه کسی شیره ی جانش و از دست بده..اممم..چطوری میتونه دوباره اونو به دست بیاره؟؟؟؟. ÷میخوای یه داستان تخیلی دیگه بنویسی؟ -آره. جنی میدونست من زیاد به چیزای تخیلی عادت دارم گاهی اوقات تو نوشتن داستانای تخیلی بهم کمک میکرد.دستش و گذاشت زیر چونش.طوری که انگار داره فکر میکنه.÷خب..امم..به نظر من... (سرزمین کریستال) جیمین بهم نگاه کرد.×یعنی میگی ممکنه شیره ی جان من تو سرزمین های مختلف گم شده باشه؟. -خب آره
لطفا حمایتم کنید❤️
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
یکی از تست هام شخصی شده اگه خواستید بهش سر بزنید.
بعدی
عالییی پارت بعد 😊😉