
علامت مامان لوکاس☆ علامت بابای لوکاس♤
*والا چی بگم لوکاس خودت باید بهتر بدونی،ولی سعی کن با احساس بهش بگی،و صحنه رو رمانتیک کن😁 _آخههههه من کجام رمانتیکهههه... *شرمنده داداش من نمیتونم کمکت کنم _نهههه نهههه آدلی نروووو من چیکار کنم. بعد چند دقیقه به خانه برگشتم ÷کجا بودی لوکاس؟؟ میدونستم اگه بگم اکیپی رفته بودیم پیاده روی و لورا هم بود دوباره به من میگه چرا به لورا نگفتی،حوصلشو نداشتم و برای همین بهش دروغ گفتم _بعد مدرسه یکم رفتم پیاده روی... ÷تونستی به لورا اون چیزو بگی... ☆پسرا لورا دقیقا کیه؟؟؟ _عه مامان راستش...یکی از همکلاسیامه
☆خب چیو باید بهش میگفتی؟؟؟ _مامان اینش دیگه به خودم مربوطه ها ÷بزار من بگم مامان جون،لورا کسیه که لوکاس بهش یه حسایی داره و میخواد بهش اعتراف کنه... ☆پسرم چی داری میگیییی؟؟؟؟؟؟لوکاس حرفای داداشت راسته؟ _میکشمتتتتت لوکاااااا🤬مامان گوش کن لورا دختر خیلی خوبیه به خدا ♤لوکا داری شوخی میکنی؟ ☆ساکتتت نمیخوام چیزی بشنوم...تو توی این سنت چه عشقی چه حسی؟؟؟؟؟؟ ÷مامان و بابای قشنگم آروممم باشید من با لوکاس حرف میزنم شما حرص نخورید...لوکاس بیا تو اتاق من حرف بزنیم. وقتی وارد اتاق لوکا شدیم لوکا درو بست و روی تخت نشست _لوکا من تورو خفه میکنم پسره ی....
÷بب...باشه باشه آروم باش بهش گفتی؟؟؟ _نه امروز نیومد مدرسه ÷نیومد؟!منم سریع باور کردم😂 _میخوای مسخرم کنی...خیلی خب اصلا با هم تنها نشدیم،نتونستم چیزی بگم بلدم نبودم اگه تو دیروز گند نمیزدی به همه چی من بهش گفته بودم ÷خیله خب معذرت میخوام _ج...جانم؟؟؟تو معذرت میخوای؟؟؟چقدر عجیبب ببینم نکنه تو یه نسخه دیگه از لوکایی؟؟؟هر چند به مامان بابا قضیه رو گفتی... ÷بنظر خودمم عجیبه ولی...میخوام بهت کمک کنم تا به لورا برسی _میخوای گولم بزنی نه؟!تو تاحالا تو عمرت یه بارم بهم کمک نکردی ÷درسته...ولی ایندفعه واقعا میخوام برای یه بارم که شده کمکت کنم _باور نمیکنم،امکان نداره تو به این زودی بخوای بهم کمک کنی و تغییر کنی ÷اینجوری فکر میکنی؟خب الان بهت ثابت میکنم _مثلا چجوری
÷میرم پیش مامان بابا تو هم خواستی حرفامونو بشنو. لوکا پیش مامان و بابا میرود ÷مامان بابا باید یه چیزایی رو بهتون بگم ♧خب بگو پسرم چی میخوای بگی ÷من درباره لورا بهتون دروغ گفتم...خواستم شما از دست لوکاس اعصبانی بشید،من یه کاری کردم...لورا دوست معمولیه لوکاس بود ولی من جلوی لورا آبروی لوکاسو بردم و گفتم که عاشقته ♧چچ..چیکار کردی؟؟؟چطوری دلت اومد با لوکاس این کارو کنی...خیله خب این دفعه رو میگذریم ولی اگه تکرار شه... ÷بهتون قول میدم تکرار نمیشه بعد به طرف من برگشت _عجیبه!یعنی تو واقعا میخوای کمکم کنی؟! ÷چند بار بگمم ارههه _باشه ایندفعه باورت میکنم...حالا بیا تو اتاقم درباره آشناییم با لورا بهت بگم تو هم کمکم میکنی که چطوری بهش برسم
به اتاق رفتیم... ماجرای لورا و اومدن جسیکا رو کامل برای لوکا توضیح دادم ÷عجب...خب جسیکا بنظرت هنوزم تورو دوست داره؟؟؟ _چه دوست داشتنی لوکا،اون حتی باهام حرفم نمیزنه ÷خب بهتر...حالا تو میدونی لورا به چیا علاقه داره میتونه خیلی کمکمون کنه _نه هیچی،فقط میدونم قهوه تلخ خیلی دوست داره و وقتی کنار دوستاشه بهش خیلی خوش میگذره ÷اهمم جالبه ولی بدرد نمیخوره میتونم چند تا جمله یادت بدم که بهش بگی البته اینم مهمه که اون از جمله هایی که بهت میگم خوشش میاد یا نه _اگه خوشش نیاد چه خاکی تو سرم کنممم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
چرا پارت ۹ حذف شده
احتمالا دستم خورده خواستم رمانمو که رد شده پاک کنم اونو پاک کردم
پارت ۱۰ کی میاد
گذاشتم هنوز منتسر نشده جدیدا دیر منتشر میشه حدودا ۴ ساعته گذاشتم
گایز امروز پارت جدید آپ میشه
بار اول رد شد کمی تغییرش میدم می زارم نمیدونم دیگه کی بررسی شه
پارت بعد کی میادو
پارت بعد کی میاد؟
من در انتظار پارت بعدی هستم 😁😁
بیب احتمالا امروز نتونم اپ کنم:(
هیی من منتظر میمونم
خیلیییی عالی بوود
پارت بعد پلیز
مرسی🙂💖
عااااالللللللللللللللللللللللللللللللللللللیییییییییییییییییییییییییی
با تشکر🙂💖
پلرت یعدی
یاشه قردا می زارم :/