
سلامی دوباره به پارت ۲۱ ام از رمان پیشم بمون گربه سیاه خوش اومدین😁خوب زیاد وقتتون رو نمیگیرم بدون معطلی بریم سر وقت رمان😄
لیدی: خیلی خب فیلیکس گوش می کنم😕 فیلیکس: ممنون کفشدوزک! قضیه بر می گرده به... آههه بی خیال نمیتونم همه چیز رو به طور کامل بگم متاسفانه چون این هم برای من و هم برای شما ممکنه دردسر درست کنه😞😢 لیدی: ایرادی نداره فیلیکس!🙂 و دستش رو میزاری رو شونه فیلیکس لیدی: الان خواهشا گریه نکن درکت می کنم گفتن خیلی چیز ها خیلی سخته اما کنار اومدن باهاش سخت تره تو هر چقدر که مایلی و فکر می کنی که لازمه بگی رو بگو ولی لطفا هر چی میگی حقیقت باشه🙂 فیلیکس: من.... من نمیدونم چطور باید تشکر کنم🥲... خب واقعیتش اینه که من.... من....
منننننن...... لیدی: توووو😮 فیلیکس: خدااااایییی منننن... چرا لال مونی گرفتم نمیتونم بگمم😖😫 کت: هی آروم باش پسر فقط آروم باش می تونی بهمون اعتماد کنی😉
فیلیکس:بی نهایت ممنونم ازتون اما... گفتنش خیلی سخته مخصوصا بعد از اون روز که همه چیز خورد بهم😓 لیدی: آآآهههه گذشته ها گذشته فیلیکس... الان فقط تو بهمون بگو که چرا این کار رو کردی؟
فیلیکس: فقط قبلش قول میدین که شوکه نشین یا عصبانی نشین؟ لیدی: همون طور که گفتم گذشته ها گذشته کاریه که شده مهم اینه که تو آینده چی میشه😄 کت: لیدی باگ راست میگه فیلیکس فیلیکس: اما گناه من نا بخشودنیه... چون درواقع من باید دو چیز مهم رو بهتون بگم...
کت: دو چیز؟ یه لحظه... کدومش از همه بد تره فیلیکس: بستگی داره با چه دیدی بهش نگاه کنی لیدی: آآآآممم معلومه که گفت و گوی طولانی خواهیم داشت کت: گمونم آره فیلیکس: آههههه من یه فکری دارم نظرتون چیه برگردیم تو و بعد مهمونی با هم صحبت کنیم؟ کت: هر چی بانو دستور بفرمایند😌 لیدی: ممنون گربه😄🙂 پس بیاین بریم اینطوری اعصاب فیلیکس هم آروم میشه فیلیکس: ممنون پس بیاین..... بووووووووووومممممم دنیاا ماال منننن میشهههههههه کسی نمی تونه جلوی منو بگیییرهههه هاهاهاهاهاهاهااااا 😈 لیدی: اون چی بود دیگه😨 کت: هر چیه اصلا خوب نیست.... اصلا خوب نیست😰 فیلیکس: اون یه جادوگره؟ لیدی: کت بجنب باید برین کت: بزن بریم فیلیکس: صبر کنییین... باید دنبالشون برم😟😖😠 لیدی: هییییی شرور خوشگله! شرور: لییییدی باگ از دیدنت چقدررر خوش حالمممم😄 لیدی: تو دیگه کی هستی؟😠 شرور: اوووه شرمنده یادم رفت خودم رو معرفی کنم من وولگا هستم به جادوگر واقعی که جادوی واقعی داده😈 کت: که این طور... منم کت نوارم خوشتیپ ترین گربه فرانسه 😏 وولگا: اوووه که اینطور بزار ببینم بعد از این جادو بازم جرات می کنی به خودت بگی خوشتیپ! و کت جا خالی داد کت: اوه انگاری نخورد بهم🤭 وولگا: نشووونت میدم👿 (بچه ها یادم نرفته بگم لباس وولگا به پیرهن مشکیه که آستین های سِرُب داره ورنگ آستین هاش سبز لجنیه کفشاش به چیزی تو مایه های نیم بوت میمونه که نوک تیزه و پاشنش مکعب مستطیل شکله و ۱۰ سانته و رنگش هم سبز لجنیه کلاه جادوگری مشکی با یه جارو که آکوما تو اونه و همچنین دستکش های مشکی و جوراب شلواری مشکی) وولگا: الان با چنان نیرویی پرتت کنم که استخون های کمرت خورد بشه😬 رقیب سر سختی بود در حدی که شکست دادنش با خدا بود محال بود بشه به ۳ متریش نزدیک شد. داشت که جادو رو به سمت کت می زد... لیدی: نهههه پیشی مراقب بااااااااااشششش😨 داشت که می پرید کت رو هول بده جادو با لیدی باگ بر خورد می کنه و چون کت هم پشت لیدی بود دوتایی با هم پرت میشن به سمت افق... (اینم اضافه کنم که بالای ساختمون بودن) و بر خورد می کنن به یه تابلو تبلیغات اونم تبلیغات ماکارونی😋 چقدر دلم خواست😄 اهم ببخشید🧐 بریم ادامه... و میفتن پایین. ضربه شدید بود بخاطر همین هر دوتا شون هم از ه.و.ش رفته بودن، قسمت هوای طوفانی که یادتون هست اون قسمت که هوای طوفانی داشت با صاعقه کت نوار رو کباب می کرد که لیدی باگ نجاتش داد دقیقا اون طوری افتادن زمین 😌(ناظر جان به خدا چیز بدی نیست فقط یه اشاره بود😢) وولگا: این گربه بی خاصیت با اون حشره بی مصرف کجا پرت شدن؟ هر جا هستن مطمئنم که خورد و خمیر شدن😈 برم پیداشون کنم! مونارک: کارت عالی بود وولگا😈 وولگا: ممنون مونارک. الان میرم و معجزه گر هاشون رو برات میارم! فیلیکس: وای خدا هووف این دوتا کجا غیبشون زد... آهان ایناهاشن پیداشون کردم😄 اما...اونا از ه.و.ش رفتن که پس اگه وولگا بود پیداشون کنه بدبخت میشن که😨 باید یه کاری بکنم😰 وولگا: اوووه پیداتون کردم کوچولو های بی خاصیت😈 کاملا از کار افتادن دیگه معجزه گر هاشون تو چنگ منهههههه🤣(خنده های شیطانی) مونارک: اییوووللللل😃😃😃 فیلیکس: خداروشکر در حدی ک.و.ر هستی که منو نمیتونی ببینی 😑 وولگا: ها؟ تو دیگه کی هستی؟ از سر راهم برو کنار کوچولو خیلی زیر دست و پامی فیلیکس: برای اینکه معجزه گر ها رو برداری اول باید منو شکست بدی😠 وولگا: اوووه تو؟ هاهاهاهاهاها حتتتما🤣😈 بیا که اوومد! فیلیکس پرید کنار و... فیلیکس: دوسو وقتشههههههه.... دوسو پر هام رو بااااز کن😠 برو نتیجه که مهمه😁
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی عالیه خواهری
لطفا پارت بعدی زودتر بزار دارم از فضولی نصف میشم
تو که نمیخوای فنت نصف چه نه ؟🥹🥹
تو صف برسیه😁
والله رمان قبلیم ۵ برابر از بازدید داشت😂
برای ادامه زندگی به پارت بعدی نیاز دارم
راستی خوشحال میشم به داستانم سر بزنی
حتتتما😍
عالی بوددددد❣❣
بلاخخره پارت ۲۱💃💃💃💃🥳🥳🥳🥳
ممممممووووون😍😍😍😍 آره منم خیلی خوشحالم که منتشر شددددد🥳🥳🥳🎉✨️🎉✨️🎉✨️🎉
عالیه❤️❤️
ممنووووون😍😍😍😍😍
خواهش
عالیییی بود اجو💗✨
مممنووووون😄😄😄
بالاخرعععععع
وااای نگوووو که خیلی خوشحالم😄
چه عججججججببببببببببببببببببب
من خودم هم در عجبم😂 الان شروع می کنم پارت بعد رو بنویسم😁