گذشته:" ۳ تا دختر شاد کنار هم ،قاب تصویر شکست. هیچ عشقی دیگه وجود نداشت. دختر با تمام وجود میخواست دختر رو به روش بکشه ولی نفر سوم از این دعوا رنج می برد. آرزو هاش درون یک دعوا دفن شده بود. اشکاش رو آروم آروم پاک کرد. التماس می کرد ولی فقط بخاطر یک پسر، این دوستی باید بهم می خورد؟ از اونجا کم کم دور شد و به دوستی که بالاخره بهم خورده بود، نگاه ریزی انداخت. همه نتیجه این دعوا بر سز عشق رو می دونستند ولی از اون طرف همه می دونستند، پسر واقعا عاشق کیست!" الیزابت ونگو: یک لیوان نوشیدنی برای خودم درست کردم. تو آینه به خودم نگاه کردم .○تو این ۲۵ سال اصلا عوض نشدی الیزابت! بعد خندیدم. درست بود تو این ۲۵ سال انگار فقط قدم بلند شده بود. {کوتوله} چرا هر وقت تو آینه نگاه میکنم یاد حرفاش میفتم. به عکس پاره نگاه کردم. حرفاش تو مغزم شروع کرد به تکرار شدن:{میخوام زودتر ببینمش...پسره ی احمق رو نگاهش کن!...تو دیوانه ی معجونی...میخوام تا ابد دوستت بمونم الی} اگه فقط... چرا دارم گذشته رو مرور میکنم؟ امروز یک روز جدید بود و یک کلاس دیگه. ردای قرمزم رو پوشیدم. موهای آشفته ام رو برای اولین بار مرتب کردم . ♡اینقدر صدام نکن ویوی! این صدا از تو راهرو بود؟ ☆الان که تنهاییم! این دوتا دوستای خوبی برای هم میشن!
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
13 لایک
اصلا شاید مثل crow song من قیافه کاراکتر رو با جادو عوض کردن*_*تا اونجایی که من فهمیدم ونگو با احتمالا مادر ویولت و هانا(اگه درست حدس زده باشم)بست فرند بودن بعد دوتاشون عاشق یه پسره میشن که همون دوک اندرسون باشه و شاااید هانا مادر ویولت رو مسموم کرده وقتی دخترش رو باردار بوده واسه همین ویولت اینجوری
یک تیکه هاییش درست بود ولی جا های دیگه اش غلط یا کاملا درست نبود
چرا فکر میکنم دختر واقعی نه آرین هست نه ویولت
ممکنه نباشه ممکنه باشه
ماریون و خفه می کنم عکس برام باز نشد 🤡💔
کارسون بود
رنگ چشم های کارسون و موهای آرین یعنی شباهتی به ویولت نداشت