سلام اومدم با پارت ۲ داستانم امیدوارم خوشتون بیاد و لطفا دنبالم کنید
مرینت : رفتم در رو باز کردم ( مامان و بابای مرینت خونه هستن ) دیدم
دیدم آدرینه بابام گفت مرینت کی پشت در بود گفتم همکلاسیم آدرین و پدر و مادرش ( تو این داستان مادر آدرین زندست ) دیدم آدرین کت و شلوار پوشیده تعجب کردم گفتم آدرین اتفاقی افتاده که کت و شلوار پوشیدی؟ آدرین : آره راستش اومدم..... اومدم میخواستم حرفم رو کامل کنم که مادرم با آرنجش محکم زد تو بازوم گفتم اِ مامان چرا میزنی خب بذار حرفم رو بزنم و به مرینت گفتم اومدم خواستگاریت مرینت : ذوق کردم و آدرینو بغل کردم و محکم لپش رو بوسیدم اونم دستامو گرفت و لبام رو بوسید بعد مادرم اومد و گفت بفرمایید داخل آدرین و پدر و مادرش اومدن داخل مادر هامون نشستن کنار هم و پدر هامون هم همینطور و شروع کردن به صحبت درباره ازدواج من و آدرین منم نشستم کنار آدرین آدرین : مرینت اومد نشست کنارم و بازوم رو گرفت منم دستم رو انداختم پشت مرینت
دستم رو انداختم پشت مرینت و از کمرش بغلش کردم مرینت یه لبخند زد و همزمان لبای هم رو بوسیدیم
پدر و مادرامون گفتن ما با ازدواجتون موافقیم ولی من و مرینت داشتیم همو میبوسیدیم و هیچی نشنیدیم وقتی بوسیدنمون تموم شد
مامان باباهامون دوباره گفتن که با ازدواجتون موافقیم و ما هم از خوشحالی یه متر از جا پریدیم
وقتی بوسیدنمون تموم شد مامان باباهامون دوباره گفتن که با ازدواجتون موافقیم و ما هم از خوشحالی یه متر از جا پریدیم
آدرین : و آخرش من و مرینت با هم ازدواج کردیم
خداحافظ
اینجا چیزی نیست برو
❤️❤️❤️🌺🌺🌺🌺
بای بای ممنون از اینکه خوندی
خداحافظ
خداحافظ عشقا
برو بعد
بای بای
15 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
لینک کوتاه
کپی شد
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.
سلام ببخشید اگه این داستان خوب نبود دارم یه داستان ۷ سال به بالا تقریبا با ۲۰ پارت مینویسم به اسم ( ترسناک ترین شب ) البته سعی کردم خیلی ترسناک نشه ولی کلی برای شخصیت اصلی داستان اتفاقات جالب میوفته الان پارت یکش رو نوشتم در حال بررسی هست امیدوارم بهش یه سری بزنید فکر کنم خوشتون بیاد
یعنی بدترین و کوتاه ترین داستان که تو عمرم خوندم داستانت نه مقعدمه ای داشت نه چیزی چجور تو پارت اول داستان 6 سال میره جلو دختر عموی ادرین چی شد داستانت افتضاه هست افتضاح تو بلد نیستی هیچ نویشتنده ای داستان دو پارتی نمینویسی و داخل پارت اول 6 سال نمیره جلود داستانت افتضاه هست به نظرم تو اصلا داستان ننویس چون بلد نیستی 😑😑😑😒🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢😒😒😒😒😒😒😒😒😒😒😒🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤢🤮🤮🤮🤮🤮🤮
یعنی بدترین و کوتاه ترین داستان که تو عمرم خوندم داستانت نه مقعدمه ای داشت نه چیزی چجور تو پارت اول داستان 6 سال میره جلو دختر عموی ادرین چی شد داستانت افتضاه هست افتضاح تو بلد نیستی هیچ نویشتنده ای داستان دو پارتی نمینویسی و داخل پارت اول 6 سال نمیره جلود داستانت افتضاه هست به نظرم تو اصلا داستان ننویس چون بلد نیستی 😑😑😑😒🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢😒😒😒😒😒😒😒😒😒😒😒🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤢🤮🤮🤮🤮🤮🤮
چرت و چرت بود
چرا؟؟?؟؟؟
آخه هم اینکه کم بود هم اینکه یکم هیجان انگیزش می کردی و ادامش می دادی
خیلی خوبه😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
ممنون عزیزم 💗💗💗
سلام ببخشید اگه این داستان خوب نبود دارم یه داستان ۷ سال به بالا تقریبا با ۲۰ پارت مینویسم به اسم ( ترسناک ترین شب ) البته سعی کردم خیلی ترسناک نشه ولی کلی برای شخصیت اصلی داستان اتفاقات جالب میوفته
الان پارت یکش رو نوشتم در حال بررسی هست امیدوارم بهش یه سری بزنید فکر کنم خوشتون بیاد
یعنی بدترین و کوتاه ترین داستان که تو عمرم خوندم داستانت نه مقعدمه ای داشت نه چیزی چجور تو پارت اول داستان 6 سال میره جلو دختر عموی ادرین چی شد
داستانت افتضاه هست افتضاح تو بلد نیستی هیچ نویشتنده ای داستان دو پارتی نمینویسی و داخل پارت اول 6 سال نمیره جلود داستانت افتضاه هست به نظرم تو اصلا داستان ننویس چون بلد نیستی 😑😑😑😒🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢😒😒😒😒😒😒😒😒😒😒😒🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤢🤮🤮🤮🤮🤮🤮
فضولباشی
یعنی بدترین و کوتاه ترین داستان که تو عمرم خوندم داستانت نه مقعدمه ای داشت نه چیزی چجور تو پارت اول داستان 6 سال میره جلو دختر عموی ادرین چی شد
داستانت افتضاه هست افتضاح تو بلد نیستی هیچ نویشتنده ای داستان دو پارتی نمینویسی و داخل پارت اول 6 سال نمیره جلود داستانت افتضاه هست به نظرم تو اصلا داستان ننویس چون بلد نیستی 😑😑😑😒🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢😒😒😒😒😒😒😒😒😒😒😒🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤢🤮🤮🤮🤮🤮🤮
سلام عالی بود❤️
ادامه بده
ممنون از تست خوبت 🌹
ممنون عزیزم تو تنها کسی هستی که بهم امید داد