(برشی از زمان)L:+++ (یه اسمی رو گفت) بازم اینجایی؟+:ب..ببخشید مامان L*:باز اومده بود سر وسایلش.حق هم داشت ولی ناراحت این بودم که هر وقت اون وسایل رو میدید خیلی ناراحت میشد.رفتم و کنارش نشستم که همقدش بشم L:من به خاطر خودت میگم نیا اینارو ببین L*:چشمای کوچولوش پر اشک شد+:آخه چیکار کردم که نباید بدونم؟L*:بغلش کردم و گفتم L:این ندونستن به نفع خودته...ولی بهت قول میدم...بزرگ که شدی حتما بهت میگم L*:رو پنجه وایساد و گفت+:به خدا من بزرگم L:(یه لبخند ملیح)اون که هستی ولی وقتی تحملت بیشتر شد چشم.+:قول؟L*:انگشت کوچیکشو گرفتم L قول @اینا یه چیزایین که زمانشون الان معلوم نیست ولی آخرش میفهمید.نسبتا مهمن مخصوصا اون تیکه ای که تو معرفی داستان بود...الان که فکرشو میکنم بیشتر از سر ک.ر.م اینارو میذارم😁
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
بچه ها یه راهنمایی:
به حرفایی که بین دراکو و سالی زده شده دقت کنید
لطفا زود پارت جدید بده❤️❤️❤️
نگو که اواداکداورا زد اونم خورد به دیوار به ایزدی پیوست💔😐
ممنون ولی اونم نه
😐
خوب بود فقط من یکم گیج شدم
کجاشو گیج شدی؟
بگو شاید بتونم توضیح بدم
انگار این ایموجیا رو نفهمیدم کی به میه
خب حق داری
💙سالی
❤️هرماینی
🧡رون
⚡هری
⚫اسنیپ
💚دراکو
تا اونجایی که یادمه این ایموجی ها بودن
عالی بود...
فدات
شاید سکتوم سمپرا خورده...؟
ممنون بابت حدس ولی نه
ای بابا:-\