عشق ‌و بی تی اس

داستان درباره دختری ۲۲ساله که مثه شماطرفداربی تی اس هست اسم شخصیت دخترداستانمون ساریناهست خب بریم سراغ داستان کیوتام

ساریناداره اهنگ گوش میده(اینوبگم که ساریناعاشق آهنگ خیلی اهنگ گوش میده همیشه هندزفری درگوش) خواهرسارینا:هوووی سارینا هوش +عااچه مرگته بنال دیه -پاشوبرومامان کارت داره +خو به جهنم که کارم داره هه -پاشوبروووآشغال بیشعورالاغ -عه باشه +آخیشش کارهاروکردم میرم بخوابم توفکرم که بی تی اس الان چی کارمیکنن خوابن یابیدار؟!هی خودمورودلداری میدادم سارینا یه روزمیری کره اون موقع من ۱۵سالم بود باخودم گفتم یعنی میشه من برم کره ببینمشون واای خدااا دوست دارم بیارمشون ایران وکل ایران رونشونشون بدم ۷سال گذشت.... دخترقصه بزرگ شد۲۲سالش شدولی رویای رفتن به کره روفراموش نکرده سارینا ازبس که تلاش کرده تودانشگاه کره قبول شدورشته اش پزشکی هست چون خیلی پزشکی رودوست داره بادوستش بیتامیرن کره +الوبیتاکجایی؟؟ °الوساری جونم الان توفرودگاه منتظرم زودبیا +اوکی اوکی منتظرم باش °باش فقط زودبیا +مامانی وباباوقتشه من برم -خوب درس بخونی باشه خداپشت وپناهت باشه *همیشه زرنگ باشی هادخترباباازت توقع دارم خانم دکترآینده &هوی خواهراسکل من سارینامطمئنم توموفق میشی ویه دکتر(درگوشی میگه میدونم توبخاطربی تی اس جونت میخوای بری نه؟!) +هیس ساکت شوفاطیما ای یه حرفی بزنی به کسی کاری میکنم که مرغهای آسمون به حالت بخندن حالامثه بچه آدم خداخافظی کن😕 &نگران نباش این سینه صندوقچه....+اوکی صندوقچه اسرارته شروع نکن حالا &هوی ریدی جوجه دبستانی +اولن من ریدم توچراخوردیش دومن جوجه دبستانی خودتی وجدآبادوپس پیشت من ۲۲سالمه (چون خیلی خوشگلی وقیافه ات به بچه های دبیرستانی میخوره اینطوربهت میگه) &هووم محاله بی تی اس عاشقت بشن بااون دماغت صورت +عه بازشروع کردی چیکاربه دماغم داری خیلیم قشنگه من ازتوهم خوشتیپ &گوه نخور +میگمادم رفتنی یه چیزی بهت میگماحالت جابیادمن رفتم به سلامت رسیدی زنگ بزن بدو بدورسیدم فرودگاه °عه سارینا خیلی منتظرت بودم +ببخشیدمنتظرت گذاشتم مامان وبابام اینادرحال خداحافظی بودیم ول کن مانبودن بیتا😂پروازساعت چنده بیتا °یه ساعت بعده وااای توت فرنگی جونم(بیتاازدبستانی بودی این لقب روسرت گذاشت😂😂)الان باورم نمیشه داریم میریم کره +منم گلابی جونم(توهم لقب سرش گذاشته بودی) وااای منوبگیرپول اوردی °عاره توچی؟؟ +عااامنم اوردم خوبریم دیگه رفتیم توهواپیما واااای بعدیه روزنیم رسیدیم کره من وبیتابال دراوردیم رفتیم دانشگاه همون دانشگاهمون خوابگاه داشت الحمدالله من بیتا باهم تویه اتاق افتادیم 😀

اسم هم اتاقیمون لی یآ بود +خوشبختم لی یآ من ساریناام °منم بیتاهستم ^خوشبختم من لی یآهستم وای چه اسمای قشنگی دارین من تاحالااولین بارمه دخترای ایرانی میبینم خیلی خوشگلین من وبیتا:مرسی لی یآ جان داشتیم تودانشگاه میرفتیم چشم همه پسرودخترای دانشگاه به مابود - پچ پچ بچه های دانشگاه به گوشمون میرسید وااااای چقدرخوشگلن *آره ایناازکجااومدنه معلومه مال کره نیستن. •انتظارداری همچین فرشته هایی مال کره باشن معلومه مال کره نیستن @من شنیده امه این دختراازکشورایران اومدن چی میشدمن ایرانی میشدم. *وای شنیده بودم دخترای ایرانی خیلی خوشگلن +هی بیتاپیس پیس _چته توت فرنگی جونم +حرفای بچه های دانشگاه روشنیدی _خب عااره +اونا میگن ماخوشگلیم. _چون تاحالادخترای ایرانی ندیدن ماشاالله ساریناجونم خیلی خوشگل شدی😇😍 _مرسی کیوتم ^ببخشیددخترابچه هاتاحالادخترایرانی ازنزدیک ندیده بودنه من وبیتا:نه نه چه اشکالیه پسرای دانشگاه سعی میکردن به مانخ بدن ولی نمیتونستن چون من وبیتاازاینجورچیزاخوشمون نمیومد خلاصه من شدم زرنگ کلاسمون وخوشگل کلاس😍 بعدازکلاس رفتیم خوابگاه

رفتیم خوابگاه لی یآرفته بودبیرون بیتا:سارینا +جونم °چندروزه اومدیم کره ؟؟ اوهووم حدود ۱۰روزچطور؟؟ °میگماسارینامیدونی کنسرت بی تی اس هفته بعدبرگزارمیشه؟؟ +چییبیییی؟؟بیتا بیتاراست میگی؟؟ °اهووم +وااای نه لباس چی بپوشیم °نگران نباش آجی فکرشوکردم گفتم فردابریم خرید لباس مشنگ +وای بیتا عاشقتم بیتابغلم کرد +بیتانکن آجی خفه شدم توروبه دینی که میپرستی ولم کن °من؟دین مسیح رومیپرستم +خوپس تروبه دین مسیحت ولم کن ° من هبچ دینی رونمیپرستم_ +خوتروبه اون دینی که میپرستی ونمیپرستی ولم کن خفه شدم °سارینا. +جانم °دوست دارم لپات روبگیرم بکشم وبغلت کنم +واااچرا °چون خیلی کیوتی. +مرسی اجی توهم خیلی کیوتی وخوشگل °دوست دارم دست بکنم توچشات °بازچراگلابی؟ چون چشمات قهوه ای عسلی ان خیلی خوشگلن +باشه دیه قربون صدقه نرو تافردا فرداش رفتیم بازار من رفتم یه هودی سفید که سرش انگلیسی نوشته وآرم داره وبایه شلوارلی خوشگل وکفش اسپرت ویه کلاه مشکی خیلی کیوت گرفتم من وبیتاباهم یه آرایش ساده کردیم ولی خودمونیماخیلی خوشتیپ شدیم تعریف ازخود نباشع

فرداش من وبیتا رفتیم پاساژ خریداونجاخیلی بزرگ قشنگ بود °بیتاگفت من بایدبرم دستشویی الان میام +اوکی من همینطورراه میرفتم یهوخوردم به یه آقامعذرت خواهی کردم خریدهاش ازدستش افتادروزمین جمعشون کردم سرم روبلندکردم گفتم معذرت میخوام سرم روبلندکردم قیافه پسره خیلی واسم آشناس گفت:_اشکالی نداره حواستون به دوربراباشه +گفتم ممنون چشم پسره رفت گفتم قیافه اش آشنابودهاااکجادیدمش؟؟بیتااومد °چی شده سارینا +وااای یادم اومد °عه چی روچی شده سارینا بدوبدودویدم °وایسا چی شده سارینا +پسره کجارفت°چی یه اینجابودبهت حرف بدزدپسره کیه ؟ اذیتت کرده +نه بیتا °پس چی +بگوالان به کی برخوردکردم °کی؟؟+ جیمین بی تی اس °هه واقعادروغ نگو +باورکن من نشماختمش °واااای الان کجاس +نمیدونم دارم دنبالش میگردم وااای بیتانه جیمین رودیدم ° خیل خب آرام باش ایشالله توکنسرت میبینیش یهویه فکرزدبه کله ام که بیتاروذوق مرگ کنم +واااای بیتا °چی شده سارینا +جیمین رودیدم که یه پسرخوشتیپ هم باهاش بوداون تهیونگ بود. °چی لعنتی تو تو تو +چته تو تومیکنی بیتا °واقعاتهیونگ رودیدی باجیمین؟ +اوهوم. °وااای آشغال کراشم رودیدی بهم نگفتی +😂😂😂😂😂 °زهرمار مرض تیت کسافت بیشعور الاغ +واااای باورکردی نه😂😂😂کوفت درد خدالعنتت کنه دروغ گو

خلاصه رسیدیم خوابگاه اوف خسته شدم +بیتا °همم +میگم اگه به بی تی اس بگیم ماایرانی هستیم خوشحال میشن °معلومه خیلی اونادوست دارن ایران روببین ^لی یآ:آره بی تی اس هزاربارگفته که دوست دارن ایران روببینن +واقعا لی یآ ^آره ساری +بیتامیدونی هدفم چیع؟ °چی؟؟که بی تی اس روراضی کنیم بیان ایران °ولی سارینا الکی نیس ماایرانیافرهنگ ورسوم خاص داریم مامسلمونیم اگه هم میخوان بیان بایدکمپانیشون درخواست بده به ایران ومسئولین ایران قبول کنن +میدونم °ولی بایدراضیشون کرد +اره °هه تااون موقع که برگردیم ایران مطمئن باش سرمون کراش زدنه 😂😊 +وااااببخشیدایعنی ماواسه پیداکردن یه شوهراومدیم کره؟؟😑😅توایران هم که ماشالله زیادواسمون پیدامیشد عجقم😂 °ای بابا حالایه چی گفتیمااا پاشوبگیربخواب توت فرنگی +خوابم نمیبره گلابی +یالا پاشوبابااین حرفاحالیم نی ^پاشین بخوابین اوه حلقوم معاونمون روو ازاون دوازه متری کلاسهامیبینم 😂ساریناو لی یآ:چیع بیتا؟!آه قلبم قلبم درآمددارم ازتشنگی میمرم آب یخ میخوام لی یآوسارینا:چیییی آب یخ +بیتاآب یخ این وقت شب باباالان همه خوابن توآب یخ میخوای یالاوصیت کن😅😂اب میخوام سارینا مردیم ازتشنگی😢 +لی یآ ^جانم +میدونی اب یخ ازکجابیارم عه پیش حمام بیرونی بیرونش یه آب سردکن هست +اوکی مارفتیم. رفتم آب یخ اوردم واسه بیتا +بیابخور بیتا لفتش نده یالاقورتش بده °اه آخیشش ساری خداارواح رفتگانت روبیامرزه میخوام خودموتخلیه کنم گناهانم روبگم +بگو ^بگو ° اول ازهمه بروبه مامانم بگو بیتا دوست داشت وهیچ وقت فراموشت نکرد ونمیکنه 😭😅😂 ساری اون روز که بهترین لباسی که دوسش داشتی +خب چی شد °اونومن پاره کردم +هااااتوغلت... °آه قلبم قلبم دردمیگیره وااای نه آی بیتا بیتا لی یآ:وای نه بیتا لی یآ:همم اون روز که ^خب °اون روزکه بادوست پسرت کات کردی بخاطریه فش که نمیدونی دادی ^خو °اونومن دادم ^چی تو خیلی ....._واااای نه وای درد داره سارینا ولی یآ :باش بیتا بیتا °آهایه چیزدیگه ساریناولی یآ ساریناولی یآ:بگوبیتا اون روز. ^+چی کدوم روز؟؟ °اون روز که خودت ولی یآ گشنه اتون بودخوو ^+خب °همه ی غذاتون رومن ازقبل خوردم دسپختتون خوشمزه بوددااا😅😂 ^+چییییی تمام زنگ روبخاطرتوماگرسنگی کشیدیم وایسا وایسابیتا عین موش وگربه افتادیم به جون هم 😂😂😂😒

خلاصه صبح کلاسمون که تموم شد رفتم ازدانشگاه بیرون بیتاولی یآرفته بودن واسه پیاده روی من که گفتم برم یه گشتی بیرون بزنم که یهوحواسم نبودیهوشتلق افتادم روزمین اوه شت پام درد گرفت یه‌پسراومدبالاسرم خوشتیپ وماسک زده بود وکلاه پوشیده بود من هی میگفتم:آخخخخ اون گفت حالتون خوبه خانم؟ گفتم: بلع خوبم یهو گفتم چی من خوبم؟؟ +خیلی آشنایی تواون جونگ بی تی اس هستی واوچه سعادتی خدابختم بازشد اون گفت:مثل اینکه شمامنومیشناسین +البته که میشناسم توجونگ‌کوکه..... منو گرفت ••هیس ساکت نبایدکسی منوبشناسه+ چرا ؟؟چرانداره که لومیرم +آها ••خیلی کیوتی معلومه مال کره نیستی؟؟+همم چطورفهمیدی ••خوازقیافه ات معلومه؟؟ +حدس بزن ••حدس بزنم؟؟ +آره چندتاکشورروگفت آخرسرگفت ایران گفتم:درسته ••وای شنیده بودم دخترای ایرانی ایقدرکیوت وخشگلن؟؟ +اره من برم خداحافظ ••عه +چیزی میخوایی بگی !؟ ••نه هیچی مهم نی خدافظ +ممنون خدافظ وااای همینجورکه میدویدم جیمین وجونگ کوک وااااای تاحالادونفرازبی تی اس رودیدم ته دلم یه ذوقی داشتم لی یآ وبیتامنتظربودن ^وای بیتاساریناکجاست ؟°نمیدونم والا عه عه لی یآنگاه کن +لی یآوبیتا ^توت فرنگی بدوبیااینجا °اگه گفتی چی شده؟! +آره میدونم چی شده °چی شده حالا؟؟ +مورچه زن فیل شده 😂😂😂 °بی مزه +چی شده دوست پسرلی یآ ازش خواستگاری کرد +جان من لی یآ ؟ ^به جان توبیتاراست میگه +هله عروسی کیه؟! °ایشالله جمعه شب آینده هفته بعد +مبارک باشه لی یآ ماهم دعوتیم ^اره من شمارومگه اولین نفردعوت نکردم😂 °+خوالان دعوتیم؟ ^اره دیگه.. من وبیتا:هورراااعروسیه عروسیع هیی هی خوابگاه روسرمون گذاشتیم. خلاصه ازاین دیونه بازیا😂 ^بعدازظهروقت دارین بریم کتابخانه ؟؟+آره °اوهوم وقت داریم اتفاقاحوصله ام سررفته +اره منم ^پس اکی اونجایی که میریم کتابخونه خیلی بزرگه +ایولا خوبه عروس خانوم بعدازظهرمن ولی یآوبیتاراه افتادیم داشتم توقفسه هادنبال کتاب میگشتم که بیتا گفت° سارینااین کتابه خوبع؟؟گفتم+ اره. لی یآگفت:^این چی؟؟+گفتم:خوبه بابامگه من کتاب شناسم من یه دکترم لی یآوبیتا: ° ^باشه خانوم دکتر😂+یعنی ذوق میکنمابهم میگن خانوم دکتره اینده رفتم یه جانشستم جلویه پسرهووم یاخدااااچی شده امروزهمش جلوم پسرمیبینم کله امو بردم جلو پسره پسره گردن روکشید عقب €چیزی شده خانم؟! +هااا هیچی (فهمیدم کی هستی تویه عضوبی تی اس لیدرگروهی آر ام هستی اره ؟چشاپسره گردشد€چی میگی دختر +هرررهررفکرکردی من خرم بااینکه ماسک زدی شناختمت!!! €کی هستی وازکجا اومدی؟+من ازخونه خالم €هی باهات شوخی ندارم دخترخانوم +خومن میگم ازخونه خالم اومدم😂😂 €قیافه ات به دخترهای کره ای نمیخوره؟؟ +هه فکرکردی من کره ایم ؟! €نه ازصورتت معلومه که نیستی +چرا €چون خیلی بامزه وخشگل. وباهوشی +جان چی شنیده ام؟! آر ام بزرگ ازمن تعریف کردن خومعلومه چون من به جایی تعلق دارم که دخترهای اونجا خوشگلن تادخترای کره ☺.عین لبوسرخ شدازخجالت +لازم نکرده خجالت بکشی راحت باش همه همینوبهم میگن €راحت باشم +آره €ازکجامیایی + هششش مگه من اسیرتم که اینجورسوال جوابم میکنی همنطور که شماحدس زدیدمن از.... یهو لی یآمیگه بیا گفتم+ اومدم بااجازه رفع زحمت کنیم خدافظ کیم نامجون € حداقل بهم بگواسمت چیه؟! +_ایشالله دفعه بعدمارفتیم €عه رفت نگفت اسمش چیه؟؟

آخ دویدم طرف لی یآ چی شده جیگر؟ ^میخواییم بریم لباس عروس منوانتخاب کنین عه منوبیتا °مگه جزمن وتوکس دیگه ای هم هست؟؟هیچ بریم رفتیم واو لی یآتولباس عروس عین فرشته هابه نظرمیرسید گفتم+لی یآ ^جانم؟ خیلی خوشگل شدی ^مرسی خوشگلم خودت که خیلی خوشگل وخوش تیپی +مرسی عروسک °آره لی یاجونم خوشتیپ شده اینجا نگاه کنین عکس بگیرم بگین عروسیت مبارک لی یآ😂 عکس گرفتیم خیلی عکسه خوشگل شده بودبابهترین دوستام لی یآوبیتا باسلیقه خودشون یه لباس خوشگل مشکی توری انتخاب کردن که من داخلش عین فرشته هاشدم(تعریف ازخودنباشه😆)من ولی یآهم یه دست لباس خیلی قشنگ هم واسه بیتا گرفتیم چقدرکیوت شده بود خیلی خوشحال بودیم برگشتیم خوابگاهمون ازبس که خسته بودیم روبالش نرسیده خوابمون برد😀

امشب کنسرته لباسام روکجا گذاشتم °هووی سارینا +هووی خودتی وجدآبادوپس پیش وکس کارت😂 °شلوارموندیدی +باوویکی بایدبیاد دنبال شلوارمن 😂 به هربدبختی که بودلباسم روپیداکردم وپوشیدم +به به عروس خانوم خوشگل شدیا ^مرسی خودت که خیلی کیوتی «کنسرت»+یاعبرفرض چقدرشلوغه به هرحال ازبس که خرشانس بودیم رفتیم جلونشستیم پسرااومدن سرصحنه وجوری اجراکردن که اشک همه رودرآوردن بعداجرانشسته بودم یه جاتویه فکربودم که یکی اومد_سلام سرم روبلندکردم جیمین بود+سلام احیاناتوهمون پسری نبودی که وقتی داشتم خریدمیکردم بهش برخوردکردم _اره خودم بودم میشه بپرسم ازکجااومدی واسمت چیه؟ +من ازیه جای دوراومدم _این حدسم میزدم چون توخیلی کیوتی واینکه خیلی هم خوشگلی وقیافه ات به دخترهای کره ای نمیخوره+اره من ازایران اومدم اسمم سارینا هست و22سالمه واسه دانشگاهم اومدم بادوستم بیتاکه همسن منه رشته ام هم پزشکیه _آهاموفق باشی سارینا خوشبختم +منم همینطورخب من برم دنبال دوستام بگردم فعلا _فعلا توراه همینجوری که میرفتم هواسم نبودخوردم به یکی سرم به پایین معذرت خواستم €فکرنمیکردم اینجاببینمت سرم روبالاگرفتم نامجون بود +اهووم بادوستام اومدم کاره بدی کردم نبایدمی اومدم ؟؟ €نه نه اصلا منظورمن این نبودراستی اون روزکه توکتابخونه بودیم اسمت وملیتت روبهم نگفتی اسمت چیه؟! +سارینا۲۲سالمه ازایران €آهاخوشبختم +منم همینطور €ازچهره ات معلوم بودمال کره نیستی چون خیلی خوشگلی +مرسی خومن برم دنبال دوستام بگردم فعلا مواظب خودت باش €بای توهم همینطوربیتاولی یآ دنبال سارینابودن که یه پسره خوردبه بیتاکیفش ازدستش افتاد *معذرت میخوام °نه نه چیزی نیس اشکالی نداره سرم روبلندکردم درجاسکته روزدم تهیونگ بود واااای °عه بله بله مرسی خیلی ممنون لی یآ زدبهم آروم گفت ^معلوم هست چی میگی دست وپات روگم نکن *اسمتون چیه؟؟ °اسم من بیتاهست22سال دارم بااجازه تون بادوستم که همسن منه واسمش ساریناهس به کره اومدیم *آها عه وای دیرم شدمن برم بای *خدافظ تهیونگ. ^واقعاکه خاک برسرت چرادست وپات روگم کردی °واااای لی یآزنگ بزن آمبولانس بیادمن ببره ^ای خاکککک وای ساریناجونم کجاس بیادنبالش بگردیم من داشتم همه جارودنبالشون میگشتم مونده بودطبقه بالا +ای وای چقدرخسته امه حال ندارم ازپله هابرم بالا باآسانسورمیرم دکمه آسانسورمیزنم +د لعنتی بازشو دیگه بازشد کوک داخل آسانسوربود ••عه سلام +سلام رسیدی ••عه نه میخوای بری کجا +بااجازه شماطبقه بالا ••أها اومدم توآسانسور ••راستی اسمت چیه؟؟+اسم من سارینا ••آهاجایی روواسه موندن دارین +بله خوابگاه دانشگاهمون اونجا منو ودوتاازدوستام تویه اتاق هستیم ••آها فک کردم جایی رونداری میخواستم ادرس خوابگاه مون روبدم دوست داشتی میتونی بیایی +عه واقعا ••اره هرموقع که وقت داشتی +آها مرسی آدرسشون روبهم داد +عه فک کنم رسیدم مرسب من برم خدافظ ••بای مراقب خودت باش لی یآوبیتارودیدم +بیتاولی یآ ^وای توت فرنگی اومد +کجابودین نیم ساعت دنبالتون میگشتم ^تومعلومه کجایی همش بهت زنگ میزدیم گوشیت خاموش بود +آره شارژش تموم شدخاموش شد واچش شده بیتا °دلبرشودیده سکته روزده +چی دلبرشو؟؟دلبرش کیه آها فهمیدم تهیونگ رودیدی °وااای ساری دیدمش قلبم افتاد +گلابی جونم عاشق شدنت هم دردسره

تست خوب بودیانه لطفانظربدین منتظرپارت های بعدی هم باشین وااااای من داریم میمرم تااین تستچی این پارت وپارت های بعدی روانتشارکنه من بایسم جیمینه بایس شماکیه؟؟توکامنتهابگین کیوتا بای تابعد❤😍