
ناظرررر خواهش میکنممم منتشرررر کن😭💔تا الان ۳بارگذاشتم رد شده😭💔
ماریا: من دوباره دربارت اشتباه کردم. رفتم نزدیک و گفتم: اومدم اینجا باهات دع...وا کنم..اما تو پشت دخترمن بودی. من همش میگم دهنتو خورد میکنم اما امروز نتونستم هیچ کاری کنم. ماریانا: حالا اگه باز خودتو مقصربدونی من دهنتو خورد میکنم. ماریا: کاری که تو امروز کردی همخون ادم هم براش نمیکنه ماریانا: خب ما همخون هستیم دیگه..مگه نه؟ ماریا:(مرینت: ما تنها نیستیم ماریا ماریا: اره مرینت..ما همدیگه رو داریم) ادرین: بازم درباره ماریانا اشتباه کردم..الان اگه برم معذرت بخوام باز سرم غر میزنه. اماندا:"داره از حسودی میترکه" امیلی: واقعا که..تو به هیچ دردی نمیخوری اماندا: ببخشید؟ -اون برگشته بهت نگاه کنه؟ نه دربرابر ماریانا تو هیچی نیستی. از تو هیچ کاری برنمیاد تو برو. -خاله جون..من امروز ثابت میکنم که هرکسی نیستم -راست میگی؟ تو چیکار میکنی! دربرابر ماریانا تو یه موشی اره! ااون به تو یه لگد میزنه تو هم پرت میشی اون سمت. -اما من نمیوفتم..اون ماریانا میوفته. فقط وایسین و نگاه کنین. *خانم ها و اقایون توجه کنین..امروز یه مسابقه رقص داریم قرعه کشی میکنیم هردونفرباهم مسابقه میدن هرکی بیوفته از مسابقه حذف میشه* ماریانا:واووو چه عالی ^خانم ماریانا اگرست با...اماندا: اماندا ادرین:😂😂 اماندا: رفتم و جلوی ماریانا وایستادم. امیلی: حالا فضا عوض میشه اماندا ماریانا رو ول میکنه تا با صورت بخوره زمین. لیران: اره مامان جون وقتی افتاد ما محکم دست میزنیم "ادرین میشنوه" ادرین: خواستم برم جلوی ماریانا رو بگیرم که مارا دستمو و کشید و نشوند کنار خودش: توچرا داری میری وسط زنا؟ ادرین: یعنی چی وسط زنا؟ این حتما نقشه مامان و امانداس اونا میخوان ماریانارو بندازن بیرون.
مارا: مامان تو که باید بلدوزر میشد..همرو میندازه زمین..تو از موقعیت استفاده کن..همین که افتاد اونو ب..ل کن! از سر جام پاشدم فضا خیلی استرسی بود صدای اهنگ تا سرکوچه میرفت هی میچرخیدم دورشون تا اگه ماریانا افتاد بگیرمش امیلی: داره چیکار میکنه؟ چرا داره عین بچه ها دوروبر ماریانا میچرخه؟ لیران: اینا رو ول کنین شما فقط ماریانا رو نگاه کنین که الان میوفته. ادرین: پس کی میوفتی😑 من اینجا اماده وایستادم تورو بگیرم خب😂😐 ماریانا: *من اینجوری زیاد رقصیدم..اما تاحالا اینکاری که میخوام بکنم رو نکردم..هرکی بیوفته حقش بوده* یکدفعه دستم رو ول کردم و اماندا با صورت افتاد رو میز..وای خدا! خیلی بد افتاد ولی حقش بود😂😏 خیلی کنترل کردم نخندم😂💔با عصبانیت باشد رفت منم پشت سرش رفتم که گفت: اماندا: چیه اومدی بعد افتادنم بلندم کنی؟ ماریانا: خندیدم و گفتم: خب اگه من نمینداختم تو منو مینداختی و بجای تو من زمین میخوردم..اما بزار یه چیزیو بهت بگم..تو ۱۰۰سال هم توی این خونه بمونی باز هم نمیتونی جای منو بگیری! بزار یه رازی رو بهت بگم به هیچ کس نگیا..خاله امیلی..نه مامان جون..اون تورو اورده توی این خونه! اما اون اینو نمیدونه که منو وادرین چقدر همدیگه رو د...ت دا...ریم! 😊❤ دستاشو گرفتم و تکونش دادم و گفتم: پس مارمولک خانم برو برای خودت یه پسر پیدا کن وگرنه همینطوری پیرمیشی. نه تو خونه میمونی نه بیرون! اماندا: عضوخانواده کیه و غریبه کیه اونو زمان مشخص میکنه ماریانا. ادرین اومد و ساکت شدم ادرین:چیه داشتین درمورد من حرف میزدین؟ ماریانا: نه..مسابقه رو که من برنده شدم ..اما تورو کی میبره؟
ادرین: 🤨😃 این چرا اینجوری با عصبانیت رفت؟ ماریانا: بخاطر باخته! اریان: خب باخت اصلی موقعی هست که با پسرا مسابقه بدی و برق.صی وگرنه هرکسی میتونه با دخترا بازی کنه و برنده شه! ماریانا: چی؟ پس باشه..بازی کنیم! اریان: چه عالی ..پس داداش ادرین تو و ماریانا باهم مسابقه بدین ماریانا: چی؟ من؟ با این؟ ادرین اومد جلو و گفت: اره! ماریانا: توهم میخوای بیوفتی؟ ادرین: عاعا تو میوفتی..و اون حرفایی رو که باید بهم میگفتی رو میگی! ماریانا: چی؟ ادرین: من....دوس..تت دا&رم ماریانا: عمرا😏هیچ وقت! ادرین: خندیدم و گفتم: اگه تو ببازی ..باید جلوی همه مهمون ها بهم بگی..این یه شرطه! ماریانا: این برای موقعی هست که ببازم نه؟ ادرین :تو میبازی! ماریانا: میبینیم! ادرین: ببین. مارا: خب خب توجه توجه برای مسابقه رقص نوه من ادرین و عر.و.س.م ماریانا میان! ادرین: برای باختن اماده باش. 😏😈 اریان: داداااش موفق باشی! ادرین: *امروز این رقص و لجبا.زی تو هردورو باهم میبرم!😈😏 ماریانا: *این لجبا.زی توعه که تموم میشه 😏 ادرین: *میبینیم ماریانا: *حالا ببین ماریانا: میخوای بر.ق.صی یا کشتی بگیری؟ ادرین: عزیزم خوشگذرونی.😜😉 دستامو اوردم جلو و دستش رو گرفتم و چرخیدیم! حالا ببین چجور میندازمت! همینجور که داشتیم میچرخیدیم براش ب*و*س فرستادم که بهت زده نگام کرد منم دستشو ول کردم و افتاد روی یکی از تخت ها اما برای اینکه پرت نشه دستشو گرفتم و کشیدم سمت خودم💔 اروم چشماشو باز کرد فکرنمیکرد من بگیرمش. اریان: هورااااا داداشم برنده شدددد🥳🥳 ادرین: تو خوبی دیگه اره؟ ماریانا: اهم! ادرین: خب بگو دیگه ماریانا: د..دوست دارم🥺 ادرین: چی؟😯 اریان: داداشممم برنده شددد مارا: کجا برنده شد مگه نمیبینی افتاده برو بلندش کن! که ادرین دست ماریانا رو گرفت و فرار کرد.
اماندا: رژ کالباسی رو زدم و موهام رو درست کردم..خب ادرین! امروز رسما ما.ل م.ن می.شئ اونم جلوی همه😈😈 عکسش رو که توی گوشیم بود جلوی صورتم گرفتم و گفتم: د.و.ست دار.م (خ*فه لطفا😃) من بهش کلی فرصت دادم تا بهم نزدیک شه! اما اون بهم توجه نمیکنه. اگه قبول نکنه باهام ا.ز.د.و.ا.ج کنه چی؟ ماریانا: صبرکن..توچرا منو از اونجا اینطوری اوردی اینجا؟ ادرین: اها خب چون اونجا کلی ادم بود حرفت رو درست نمیشنیدم حالا زودباش دوباره بگو. ماریانا: ممنون ادرین :نه نه حرفی که بعد ممنون زدی و بگو ماریانا: اهان بعد اون؟😃 ادرین: اره ماریانا: من ساکت بودم😐 ادرین: تو ساکت بودی بعدش گفتی ممنون..اون حرفی که بین سکوت و ممنون گفتی رو بگو. ماریانا:(*وای ماریانا چرا اون حرف رو گفتی؟چندبار گفتم کنترل کن خودتو) ادرین: یادت نمیاد؟ ماریانا: نچ ادرین: خب بزار یادت بیارم.....من.. ماریانا:دو.س.ت دا.ر.م ادرین: گفتی! دیدی ماریانا: من اینو نگفتم..یعنی تو شنیدی. اما من نگفتم ادرین: 😐😐💔 ببین حرف رو عوض نکن تو گفتی -نگفتم-گفتی -نگفتم ای بابا. -خب الان بگو دیگه ..یعنی تو باختی..خب الان بگو. -چجوری بگم اخه..اگه دوست داشتم میگفتم اما.. -یعنی تو منو دوست نداری؟ خب من که دارم من میگم..خب من تو رو دو#س^ت دارم و برنده ام شدم و چون برنده ام ..جایزه هم میگیرم. و به گون#م اشاره کردم ماریانا: اها😁 اره صبرکن یه لحظه..چشماش بسته بود منم فوری در رفتم و پشت گلدون قایم شدم ادرین: چشمام رو باز کردم نبود..ای بابا ماریانا..ب*و*س* نکرد..نگفت دو&س'*ت دارم این چجور ا.ز.د.و.ا.ج کردنیه اخه ماریانا: از اون پشت اروم جوری که نشنوه گفتم "دو...س..تت دا..رم🥺😊 اماندا: خبر ا.ز.د.و.ا.ج منو و ادرین..امروز واقعا تورو زمین میزنه ماریانا! ماریانا: این چرا داشت بهم پوزخند میزد. دیدم ادرین داره نگام میکنه..چرا بعدا بهش بگم؟ هیمن حالا حرف دلم رو بهش میزنم. قدم قدم رفتم جلو ادرین: (*ادرین: تو خوبی دیگه اره؟ ماریانا: اهیم ادرین: خب بگو دیگه ماریانا: د..دوست دارم) داشتم میرفتم که پام به یه چیزی گیر کرد پرت شدم تو ب...ل ادرین💔 ادرین: تو چرا میخندی میخواستی کاری بکنی؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی
مرسی
عالی
تنکس
بالاخرههههه
😂😔
معرفی میکنم: کرمدار تستچی
کرمدار اعظم😂😔✌🏻
عالی نیایش.. مثل همیشه کرمات خوب کار دست ما داد
بیچاره ادرینم 🥺
مرسی عزیزم❤🙂 کرمام هنوزفعاله😂😑
باید بگی بیچاره ماریانا😂😔💔
نه ادرین بیچاره تره همش میگه دوست دارم ولی هیچی به هیچی
اره از این نظر ادرین بدبخت تره💔😂🌚
و قراره بدبخت ترم بشه ایشالا نقشه دارم واسشون😂💔
بیا.. تو رو خدا به ما رحم کن پیر شدیم به خدا نیایش
عه...خونمیشه نمد چرا نمیتونم ب خوبی و خوشی تمومش کنم همینجوری داره کش پیدا میکنه😂😂💔
🙁😟
این اماندا دیگه میخواد چه گ...و...ه...ی بخوره😑
پارت بعد میفهمین😂😑
عررررررر بلاخرههه
پس از سالیان سال💔😂