
دیگه نیستی مهم نیست توی جمع چند نفری نشسته باشم چند نفر هوامو داشته باشن باهام حرف بزنن تو نباشی انگار هیچی نیست از وقتی رفتی خیلی تنها شدم وقتی بودی قدرت رو نمیدونستم ولی الان انگاری یه تیکه اژ قلبم رو به زور اشک شده تنها دوستم
وقتی بودی وقتی میخندیدی وقتی بهم هدیه میدادی وقتی صدام میزدی بهترین لحظات عمرم بود با رفتنت نابود سدم مگه نگفتی نترسم مگه نگفتی زود برمیگردم؟پس کجایی اونی که میگفت نترسم چرا رفتی تثس جمعا دنبالت میگردم بقیه رو اشتباه میگیرم و دبم میشکنه کاش بودی کاش بودی اما باهام ارتباطی نداشتی کاش یودی اما بهم پشت میکردی مثل خار تو چشمم میرفتی و اذیتم میکردی کاش بودی وقتی رفتی فهمسدم دنسا همون دنسای رنگی نیست که انتظارشو داشتم همه تصوراتم به هم رسخت مجبور شدم دوباره ایندمو برنامه ریزی کنم اما همیشه یه جایی بهت نیاز پیدا میکنم برگرد لطفا برگرد دلم واست تنگ شده طوری که حاضرم جونم رو واست بدم خنده هامو ازم گرفتی بجاش بهم اشک هدیه دادی دنیای رنگی و کودکانم رو از بین بردی به جاش یه دنیای تاریک بهم دادی که با هر نفس یه خنجر ثارد قلبت میکنن الان دیگه نیستی و همه بهم زور میگن
اون روز که رفتی چند روژ پشت سر هم اسمون هم پشت سرت گریه کرد اشکای خدا اشکام رو همراهی میکرد وقتی که بدون خداحافظی فرتی قلبم شکتس چرا بهم گفتی نترسم؟ها چرا نگرانم بودی وقتی که انقد بی معرفت بودی که تنهام گذاشتی میگن درداتونو بنویسید ولی همین که مسام ینویسم جوهر با اشکام قاطی میشه و هسچی جز شیاهی رو کاغد نمیزاره هرکس از تو حرف میزنه یه قطزه اشک از چشام میاد پایین کاش میشد برگردی کاش یه بار دیگه اون خنده هاتو میدیدم با خنده هات دنیایی رو بهم میدادی که ازش خبر نداشتم انگار که پنهان بود دلم واسه حرفایی که اعصابم رو خورد میکرد تنگ شده حتی اگه اشتباهی میکردم منو میبخشیدی و چیزی نمیگفتی ولی بقیه انطوری نیستن همه باهام خشنن دیگه نمیتونم نفسام به زور بالا میاد انگار که دارم اخرین نفسام رو میگشم هفت ماه از رفتنت گذشته این هفت ماه رو با ترس زندگی کردم که نگنه عزیز دیگه ای رو ز دست بدم این هفت ماه فقط با اشکی که پنهان بود گذشت همه رو با رفتنت دیوونه کردی همین حالا هم دارم برات اشک میریزم مگه نکفتی نترسم؟چرا نمیای جرا برنمیگردی که نترسم؟تنها کسی بودی که میتونستم بهش تکیه کنم کسی که حتی اگه خسته بود هم کمکم میکردم ولی الان هیچکس این کار رو نمیکنه جیگرم داره توی شعله های غم داره میسوزه کاش بودی و میدیدی که چقد بزرگ شدم اگه از اون بالا ببینیم اصلا باورت نمیشه منم همون دختر ضعیف که با هر پخی گریه ش میگرفت ولی الان انقد قوی شدم که تو فقط مستونس ضعیفم کنی دوست دارم!
حدس بزنید در مورد کی نوشتم راستش انصد ذهنم اشفته س که اصلا نتونستم درست بنویسم فقط حرفایی روکه میخواستم بهش بزنم رو گفتم امیدوارم هرجا که هست خوشحال باشه و بخنده چون من عاشق خنده هاشم بخند که با خندت خندم بگیر
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اشکم درومد 😭 درمورد بهترین دوستت یامامانت 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
هوم خدانکنه مامانم باشه بابام هست
والا..نمیدونم..!..