..............
من ساشا هستم و در کالیفرنیا زندگی میکنم؛11سالمه و توی یه خانه ی معمولی زندگی میکنم:) امروز که از مدرسه برمیگشتم خیلی بی حوصله بودم. یونیفرممو پرت کردم روی مبل و نشستم پشت میز، اصلا حوصله نداشتم تکلیفمو انجام بدم. لبتابمو روشن کردم تا فیلم سینمایی یک روز بارانی در نیویورک رو ببینم که یهو
من ساشا هستم و در کالیفرنیا زندگی میکنم؛18سالمه و توی یه خانه ی معمولی زندگی میکنم:) امروز که از مدرسه برمیگشتم خیلی بی حوصله بودم. یونیفرممو پرت کردم روی مبل و نشستم پشت میز، اصلا حوصله نداشتم تکلیفمو انجام بدم. لبتابمو روشن کردم تا فیلم سینمایی یک روز بارانی در نیویورک رو ببینم که یهو «این اسلاید تکراری شده»
فهمیدم یه چیزی کمه؛خوراکی!!بدون خوراکی که نمیشه فیلم دید!! رفتم تا از یخچال کیک و شیرینی و نوشابه بردارم که یهو یه نور صورتی چشمام رو زد.چشمام رو مالیدم و به سرعت به طرف پنجره دویدم، هیچی نبود! با خودم گفتم:«شاید توهم زدم» ولی یهو باز اون نور صورتی اومد و انعکاسش افتاد رو فرش، کنجکاو بودم که این نور از کجا داره میاد؟؟ رفتم رو تراس و از چیزی که دیدم شوکه شدم!!
یه نور صورتی بود که بالاش یه توپ داشت میچرخید؛سریع گوشیم رو برداشتم و اومدم رو تراس و از نور عکس گرفتم که یهو توپ بالاش افتاد پایین و از هم باز شد و یک سگ صورتی و سیاه از اون بیرون اومد. سگ گفت:«سلام انسان» وحشت زده از تراس بیرون دویدم با خودم میگفتم:«من توهم زدم؟ این چی بود دیگه؟؟؟ نکنه دارم خواب میبینم!» و برای اینکه مطمئن بشم دارم خواب میبینم خودم رو نیشکون گرفتم و اصلا خواب نمیدیدم!!
اگه میخواید بدونید بعدش چی شد تو کامنتا بگین پارت بعدی هم بسازم💙
بای:)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی
پارت بعد پلیززز
میگما آخر چند سالشه پارت یک گفتی یازده پارت دو گفتی هجده من گیج شدم
ببخشید :( میخواسام اسلاید یک رو چک کنم اما یهو دیدم رفت رو اسلاید دو😔
در حقیقت 11 سالشه😊
آهان مرسی رمانت عالیه😃
پارت بعدی فردا🙂
مرسی عزیزم میخواستم موقع نوشتن اسلاید دوم اسلاید قبل رو ویرایش کنم ولی..........
باید تمام احساساتت رو بریزی تو رمان و زیاد از حالت غیر منطقی در نیا
موافقم گلم مرسی:)
پارت بعدی بزار
اوکی:)
چرا اسلاید اول رو دوبار گذاشتی؟
ببخشید حواسم نبود :(
نه بابا اشکال نداره
پیش میاد