
سلام دوستان توجه داشته باشید من برای داستان نمیتوانم همش عکس پیدا کنم پس فقط برای بعضی از پارت ها میزارم خوب برویم سراغ داستان

وقتی که بیدار شدیم نیم ساعت بیشتر نگذشته بود دیدم مرینت خواب است (توجه چون در هواپیما همه چیز هست در هواپیما میمانند در این یک هفته) واسه ی همین بیدارش نکردم دیدم کاگامی گفت میآیی باهم دیگر برویم بیرون من گفتم باشه ولی خیلی نمیخواستم مرینت را ول کنم کاگامی دست من را در تمام را گرفته بود

من و کاگامی رفتیم بستنی خوردیم که دیدم کاگامی دارد کنار صورت من را ناز میکند منم خجالت کشیدم یک ساعت بعد :من و کاگامی رفتیم به هواپیما که دیدم مرینت بیدار شده و دارد مو هایش را شانه میکنه وای اون شبیه یک فرشته شده بود دیدم کاکامی رفته حمام واسه ی همین رفتم پیش مرینت و پشت آن نشستم از زبان مرینت:دیدم آدرین آمد پشت من نشست و سرش را گذاشت روی شانه ی من منم اول خجالت کشیدم ولی بعدش سرم را گذاشتم روی سرش دیدم آدرین سرش را بلند کرد و لپ من را ب..و..س..ی..د.. ۵ دقیقه گذشت و آدرین هنوز داشت لپ من را............ ۰ منم هیچی نمیگفتم بعد وقتی تمام شد من و آدرین رفتیم ناهار خوردیم من با قاشق خودم به آدرین میدادم و آدرین هم به من بعد رفتیم خوابیدیم داشتم میخوابیدم که دیدم آدرین آمد در بقل من خوابید و من را ب۰۰۰ کرد و منم همراهیش کردم و خوابیدیم از زبان کاگامی: وقتی از حمام آمدم بیرون مو هایم را شونه کردم وقتی داشتم راه میرفتم آدرین و مدینت را دیدم خیلی اعصابم خورد شد 😡😡😡 رفتم بیدارشان کردم وقتی بیدار شدند هردو اول نفهمیدند که من اینجام واسه ی همین س۰ت تر در ۰۰۰ یک دیگر خوابیدند منم اون لحظه از آن دو فیلم گرفتم بعد آب ریختم رویشان از زبان آدرین:رفتیم بیدار شدم سری خودم را در بغل مرسنت سفت کردم ولی تا کاگامی را 😡😡👉این شکلی دیدم سری از بغل یک دیگر آمدیم بیرون

کاکامی مارا داشت میدیدم و اعصابش خورد بود ما هم دیگه هیچی نگفتیم من همان موقع کاگامی را عاشقانه بغل کردم کاکامی هم همین طور و بعد کاگامی رفت خوابید وقتی از بغلش آمدم بیرون دیدم مرینت دارد گریه میکند گفتم چیزی شده گفت:چرا کاکامی را بغل کردی ولی من هم بعل میکنی و بعد بدو بدو رفت در یکی از اتاق های هواپیما منم رفتم سری دم در و گفتم مرینت میآیی برویم سینما دیدم اول گفت نه ولی بعد گفتم به خاطر قلب من گفت باشه ولی زیاد نه ما هم رفتیم در آنجا ما فیلم عاشقانه انتخاب کردیم داشتیم میدیدیم که من دستم را گذاشتم پشت مرینت و مرینت سرش را گذاشت روی شانه ی من وقتی فیلم جای عاشقانه اش شروع شد دیدم مرینت دارد اشک میریزد گفتم چی شده گفت هیچی اشکم این صحنه در اومد از زبان مرینت:بعد آدرین دست من را گرفت و صورتش را به من نزدیک کرد منم کردم لب هایمان به هم خورد و ...... ۲۰ دقیقه بعد:همان موقع از هم جدا شدیم و راه افتادیم به سمت خانه

وقتی رسیدیم مرینت از من پرسید دوستم داری منم پشتم را خاروندن و آروم رفتم نزدیکش و گفتم بله بعد دیم مرینت من را بوسید منم همراهیش کردم اون شب یکی از بهترین روز هایمان بود
بچه ها توجه من برای پیدا کردم عکس خیلی برای شما زحمت میکشم پس لایک کنید تا داستان را با عکس ادامه بدهم
دوستتان دارم تا قسمت بعدی خدا نگهدار تستچی لطفا قبول کن
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی و گفتاری بنویسی و کتابی ننویس و از این به بعد باید بیشتر بنویسی و 10 تا اسلاید بنویس داستان من رو هم بخون
عالی با طعم پرتقالی
باید بهت گفت جرمی زگ دو . خوب ادرین رو داری به مرینت میرسونی دمت گرم 😇و کاگامی رو داری دور میکنی افرین😈من از کاگامی بدم میاد 😕😑میمرد اون قسمتی که شرور شد سرشو تکون نمیداد یا اصلا به اون مدرسه نمیرفت اصلا چرا کلاهش رو برداشت 😑باعث جدایی دو نفر شد
خیلی ممنون از نظرت
این ادرین هم نون رو میخاد هم خرما هااا
اصلا فازش مشخص نیست
خوب بود لایک کردم دنبالی بدنبال
عااااااااااااالی بود مثل همیشه
منتظر بعدی هستم سریع پارت بعد رو بزار ❤️❤️
عالییییییییییییی
فقط لطفاً کتابی ننویس
خیلی ممنونم عزیزان چشم
دوستان من گفتم که اگر سوالی دارید بپرسید که جوابتان را بدهم در یک تست جدا برای سوالاتتان اگر هم ندارید همونایی که گفتید را میگم
ببین چرا کسی شرور نمیشع ؟
لیدی باگ اصلا چرا تو داستانت نیس؟
کت نوار هم نیس ؟
همینا بود 😊
اگه میشه کت و لیدی رو هم به هم برسون
اونا هم گناه دارن کت لیاقت اینو داره که چجوری بگم خجالت میکشم بزار عین چسب زخم رو که یک دفعه میکنیم بگم :کت نوار لیاقت اینو داره که حدعقل یک بار طعم لبای لیدی باگ رو بچشه 😥.ببخشید اگه +18 حرف زدم . میشه یه کاری کن کت نوار و لیدی باگ هم دیگرو ب...س کنن
یکم نقششدن پرنگ شه
من سوال و درخواستمو دادم
سلام داستانت خیلی خوبه و ظاهرا داری آدرین و مرینت رو قشنگ نزدیک میکنی دمت گرم😂
و این نکته رو هم بزار تو ذهن آدرین که کاگامی بخاطر خودش مرینت و آدرین رو اذیت کرد(پارچ آب رو میگم) و مرینت کلا زمانی که با کاگامی بود کاریشون نداشت
ببین من را
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی فالی فالی فالی عالی عالی
بود لطفا ادامه بده 🤩😍😍😍😍🥰🥰😍🤩😘😘🤩😍🥰🥰🥳🥳🥳🥳
اگر هم بیننده کم داشتی اشکال نداره
با کمال پرویی 🤣🤣🤣🤣😅
خب برای من بنویس 🤣🤣😅