
سلام امیدوارم دوست داشته باشید لایک و نظر یادتون نره

اول اسم شخصیت ها رو میگم که گیج نشید فلور (شخصیت اصلی ) لئو(شخصیت اصلی ) ریکاپ (شخصیت اصلی) دان (شخصیت اصلی) مکس (شخصیت اصلی) کیم (شخصیت منفی) استاد مپ (شخصیت فرعی) توایم (دوست فلور) این عکس بالایی هم فلور هستش

عکس بالا لئو هستش از زبون فلور : خب فک نکنم هیچ کس متوجه ما بشه ما یه اکیپ مخفی بودیم دو سال هستش که توی یه ساختمون قدیمی به شکل مخفی مواظب نیویورک هستیم هیچکس هم نمیدونه اما نگران نباشید این یه داستان ابر قهرمانی نیست شاید ما ابر قهرمان باشیم ولی نمیخوام این موضوع رو وارد داستان کنم

عکس بالا ریکاپ هستش من فلور هستم ساختمون قدیمی شهر خونه ما هست دو سال پیش نزدیک زمستون بود که تصمیم گرفتیم بیایم اینجا هممون ۱۶ سالمونه یه گروه ۵ نفره

لئو سرگروه ما هستش درسته مغرور میشه یه وقت ها ولی ...مهم نی😅 منو ریکاپ رفیق های باحالی هستیم ولی یه وقت ها از کوره در میره😳 دان یه نابغه است مغز اصلی گروه و مکس ... شاید از نظر بچه ها احمق باشه ولی اون یه دی جی معرکه است و خیلی مهربون عکس بالایی دان هستش

میدونید من تنها دختر توی گروه هستم ولی اصلا مشکلی ندارم البته قبل شروع داستان باید یه رازی بینمون بمونه و نباید به هیچکس بگیید😟 میدونم که دهن لق نیستید(مث ریکاپ) پس بهتون میگم... (عکس بالایی مکس عه)
یجورایی ... باید بگم حس میکنم لئو خیلی باحال عه و خب ...یجورایی ازش خوشم م...میاد

مسخره نکنید این چیز عادی هستش همه آدما (تغیربیا) از یکی خوششون میاد خب بریم سراغ ماجرا یه روز اولای بهار بود خسته و خوابالو چشم هامو باز کردم و آروم از روی تخت بلند شدم و ناگهان گوشیم زنگ خورد دوستم توایم بود اون جزو گروهمون هست ولی بخاطر درس و مشق یکم سرش شلوغ عه عکس بالایی توایم
توایم:(( هی رفیق چخبرا؟؟)) فلور :(( خب میبینی که تازه پا شدم)) توایم:(( بیخیال ساعت نه)) خب برای اون ساعت زیادی عه چون خودش هر روز شیش بلند میشه توایم:(( خب خواستم مطمعن باشم بیداری فعلا بای)) فلور:((○~○ بای ))

رفتم صورتم رو شستم و در یخچال رو باز کردم فلور:(( خب ...همچی داریم ، امروز پنکیک میچسبه)) ایوی :((وییی )) و راستی یادم رفت بگم ایوی حیوون خونگیم عه اون یه چیز تو مایه های ترکیب خرگوش و روباه عه عکس بالا ایوی عه
بعد از پخت پنکیک خب همچی شد واقعا پنکیک درست کردن حس خوبی میده "یااااافتم!!!!!!"
نترسید آروم باشید!! هر وقت این صدا میاد یعنی اینکه دان یه چیزی کشف کرد🙄 امیدوااارم
ادامه ماجرا برای فردا امیدوارم خوشتون اومده باشه بای 😉
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)