زندگی رویایی🏰

صبح با لباس خواب آبی ابریشمی زیبایی بیدار میشوی👕 و از تخت موی اسبت میای بیرون صندل های بنفشت را میپوشی🩴 و به طرف کمد لباست میروی.......

شما به توی کمدی میروید که بیشتر شبیه اتاق است. پر از کفش،پیراهن تیشرت و شلوار. شما ست لباس مورد علاقه تان را میپوشید . صدای مادرت را میشنوی که میگوید:عزیز دلم بیا صبحانه. و تو به سمت میز صبحانه میدوی .......

میز صبحانه میز بلند و زیبایی از جنس بلوط است که در آن مادر،پدر،خواهر و برادرتان نشسته هستند‌.در میز غذا ها و دسر های متفاوتی هستند . کنار خواهرتان می‌نشینید و دسر توت‌فرنگی و شیر کاکائو میخورید....

..بعد از صبحونه شما کیف ست با لباس از جنس اطلس را برمی‌دارید 🎒و کفش تان را میپوشید👡و به سمت دوچرخه تان را میفتید..‌‌

در راه جنگلی زیبایی به سمت مدرسه راه می افتید و در راه چند تا از دوستان تان را می‌بینید و با آنها را به راه ادامه میدید🏞مدرسه به خوبی می‌گذرانید بعد از مدرسه پرستارتان شما را به کلاس های نقاشی و مدیتیشن میروید و بعد به سمت خانه راه می افتید..‌.

در خانه مهمانی بزرگی دارید تمام دوستانتان را دعوت کردید حسابی میرقصید و میخورید و حال میکنید🎈بعد از جشن حمام میکنید مسواک میزنید و مدیتیشن میکنید بعد لباس خواب ابریشمی می‌پوشید و در تخت موی اسب میخوابید. و این یک روز در یکی از بهترین زندگی ها