خب خب این دومین وانشاتمه اون اولیه نمد چرا تایید نشده هنو🌝😐
(راستی اینکه این پارت جنسیت نداره اگه میخوای میتونی دختر قرار بودی شخصیت اصلی رو یا پسر)
به آرومی توی اون خیابون بزرگ و شلوغ داشت قدم میزد. بی هدف، بی انگیزه و بدون هیچ مقصدی. چطور یه نفر بعد از، ازدست دادن زندگیش میتونه هدفی داشته باشه؟ وقتی که اون روز از خونه پدرش از خونه ی خودش ترد شد، آواره شد... بی هدف و ناامید داشت تو خیابون های شلوغ شهر قدم میزد نه جایی داشت بره و بمونه و نه غذایی. ساعت حدودای نیمه شب بود این رو از خلوتی خیابونا می تونست به راحتی بفهمه. انقدر فشار عصبی به خاطر کاری که خانوادش باهاش کرده بودن زیاد بود و روش تاثیر گذاشته بود و از یه طرف دیگه هم گشنگی، باعث شده بودن که حالش وخیم بشه. و بعد از گذشت چند دقیقه ناگهان به روی زمین افتاد...
نسیم خنکی زیر گوشش رو قلقلک میداد. بوی های خوبی رو میتونست استشمام کنه. همین موارد باعث شدن که آروم لای پلکاش رو باز کنه. چشمای پف کردشو به آرومی باز کرد و به دورو اطرافش نگاه کرد. روی تخته سنگه خاکستری رنگ دراز کشیده بود و یا کشونده بودنش.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (3)