
ساری ازمون دارم... دیر شد...واسه همین پارت بعد و زود میزارم و شرایطم نداره...
جیمین ویو"تو راهرو قدم میزدم ،که یهو احساس کردی چیزی بهم برخورد کرد،به خودم اومدم دیدم یه دختر جلو پام افتاده،هوف چطور تونسته بهم نزدیک شه ؟بقیه دخترا تا منو میبینن دستو پاشونو گم میکنن!و جرعت نزدیک شدن بهم و ندارن...انتظار داشتم مث بقیه دخترای رو م...خ عذرخواهی کنه و بگه اوپ..ا و معذرت میخوام و از اینا ولی... +هی مگه کو..ری جلوتو نمیبینی؟=بله؟..+میگم جلوتو نمیبینی؟سرتو میندازی پایین و به دخترا برخورد میکنی...واقعا ادم هو....س بازی هستی...زود باش عذرخواهی کن.. =تو بهم برخورد کردی و میگی عذرخواهی کنم؟هه جالبه..+همین ک هس تو جلوم سبز شدی من داشتم راه خودمو میرفتم=تو حواست نبود و جلوتو نمیدیدی+ک چی تو ک میدی. میتونستی از اون ور بری=اگه از اون ور میرفتم الان با کله رفته بودی تو دیوار معلوم نبود چه بلایی سرت میومد+عه؟حاضرم برم تو دیوار ولی به امثال تو یکی برخورد نکنم$هی دختره ...+ها؟=وای خدا بازم این(زیر لب)@درسته با توام از جیمین چی میخوای؟+اول به تو ربطی نداره بعدم شما کی باشین؟@من نامزد..شم و حق دارم دخ..الت کنم،اصن تو درو ور نا..مزد من چیکار میکنی ها؟حق نداری=جین هو بس کن ... جیمین ویو"واقعا انتظار نداشتم اون با بقیه دخترا فرق داشت!این عجیب بود خیلی شجاعانه رو به روم وایساد و جوابم و داد تازه میخواد من ازش عذر خواهی کنم؟همینطوری ک داشتیم بحث میکردیم سرو کله جین هو پیدا شد،اصلا ازش خوشم نمیاد خیلی خودشو میچسبونه ...دختر لوسیه ..البته همه دخترا این شکلین..جز جئونگ سوک و رفقاش و الانم به علاوه این دختر تازه وارد.....جین هو بس کن چرا هرچی میشه خودتو دخالت میدی؟@جیمین+اوه نا..مزدتم ازت خوشش نمیاد جالبه@تو یکی حرف نزن مسئله شخصیه و ب تو ربطی نداره×پس اون قضیه هم به تو ربطی نداره جین هو!.. یوکی ویو"اره ب خودم اومدم دیدم جلو پای پسره افتادم چطور جرعت کرده جلو راه من سبز شه حالا اینو ولش مث خیار وایساده نگاه میکنه مغرور خودخواه!یه خم نمیشه کمک کنه البته ب کمک هیچ کس نیاز ندارم.خودم بلند شدم و لباسمو مرتب کردم با صدای نسبتا بلندی گفتم عذر خواهی کن...اره داشتم باهاش بحث میکردم یهو ی دختره ک چمدونم میگه نام..زدشم اومد وای چقدر ازین جور دخترا بدم میاد...میخوان.نام..زدتشونو ب..ک..نن تو.ت...خ...م چشای ادم. ولی اینطور ک ب نظر میومد این پسره ک فک کنم اسمش جمین .جیمن چیمین جیمین..بود ازش خوشش نمیومد ...اون دوتا داشتن باهم حرف میزدن ک یهو صدای نازک نا اشانیی اومد...همه برگشتن سمت صدا...
جئونگ سوک ویو" تو کلاس خیلی زیلکس نشسته بودم و کلمم تو گوشی بود لیزا هم ک کلا خواب بود ...هیچ کس جز منو لیزا تو کلاس نبود این یونا هم معلوم نیس کجاس..خلاصه سکوت بود...تو سکوت لذت میبردم ک ادم مزاحم ری...د ب حسم..#سووووکیییییی÷یاااا چیشده ت....و..له س...گ #ببخشید÷د..ر..د ببخشید ×چیشده یونا؟#بابا ی خبر خوب ی خبر بد کدومو بگم؟×خبر بد(انتظار داشتین بگه خبرخوب؟هه)#خب ببین تو طبقه دوم دع...وا شده ×خب بخاطر این ر..یدی به حسم؟÷و همچنین خواب قشنگ من#اینو ک میدونم همیشه دع..واس وای این دفعه فرق داره دعوا بین جیمین و ی دختره..×چی؟مسخرس÷همچنین اون انقدر تو اوج سیر میکنه ک میاد با ی دختر دع..وا کنه یونا ب..بند.. #خاعک تو کلتون...دارم راس میگم تو طبقه دوم باور نمیکنید پاشین برین ببینین..×الان مارو میکشونی بیایم خالی بستنتو ببینیم؟#زا..رت خالی بند خودتی پاشو بیا ببین...÷وای ب حالت یونا اگه ز.ر زده باشی#میبینیم کی ضایع میشه...."طبقه دوم دانشگاه ملی سئول"(نکته امروزی ک دارم میزارم 1 جولایه تاریخا واسه چن روز پیشه...جون هی ر..د میشه واس همون ناظر رد نکنیاااا شخصی هم نکن) ×امکان نداره؟جیمین اونم با ی دختر؟÷قضیه جالب شد سلطان پر افادمون با ی دختر در افتاده..#ضایعات خریداریم...×خ..فه...÷هی سوکی اون دخترو قبلا ندیدم تو دیدی؟×نه منم ندیدم#اگه میزاشتین بگم خب خوبم این بود ی دختر تازه وارد اومده ÷نگو ک اینه؟#خودشه ÷واو عجب دختریه نیومده با قل..در دانشگاه در افتاده!×ک چی؟ما هم هر روز با این و رفقاش در میوفتیم واو داره؟#سوکی حسودی کردی؟×خف..شه شو..÷او راس میگه رقیب پیدا کردی سوک ..(نکته از این به بعد دیگه جئونگ سوک نمیگم چون طولانیه سوک یا سوکی میگم)×لیزااااااز تو بعیده#حسودی کردی حسود..×برو بابا منو چ ب حسودی من به اندازه خوبم اون ب انگشت کوچیکه منم نمیرسه حالا چون جواب اون یارو داره میده شده خ..فن ؟مسخرس÷باشه هرچی تو بگی#هی بچه ها ملکه نازک نارنجی غرغرو هم اومد÷وای فضول محلس همجا خودشو دخالت میده مگه نه سوکی؟سوک؟..
@اوه اوه ش..اخ دانشگامون اومد فکر نمیکنی این مسئله ب تو مربوط نمیشه؟×فک نمیکنی این قضیه هم ب تو مربوط نمیشه هرجا خودتو دخالت میدی؟@جیمین نگاه کن=..... #هی لیزا اون داره چیکار میکنه؟÷نمیدونم.... @جیمین چرا هیچی نمیگی؟+چون حرفی برای گفتن نمیمونه!@خیلی ..رو م.خ..می+فک کردم همین حسو فقط من بهت دارم ولی الان مطمئن شدم دو طرفس..@جیمین یچی بگو نگا کن دارن با من چیکار میکنن!×توهم ک هیچی جز جیمین گفتن بلد نیستی=هی جئونگ سوک درس صحبت کن×اوه چ عجب اقا حرف زد@جیمین شی من=جین هو توهم ساکت شو +(نیشخند)@ها؟...×همینی ک شنیدی@تو دخالت نکن× ببین دختر خوب حوصله بحث با تو و نام...زدت و ندارم...پس بهتره تمومش کنی وگرنه÷بد برات تموم میشه@لیزا و یونا#هوم اره انتظار نداشتی؟$جیمین داداش چ خبره اینجا؟÷اوه رفقای اقا جیمینم اومدن@هی مراقب حرف زدنت باش!÷اگه نباشم؟$هیچی دیگه با اون روی ما روبه رو میشی×هه مگه شما هم اصن رویی دارین؟٪اره قشنگ و خط..رناکه#ولی واسه ما خ..طرناک تر و .....بوق...تره...&واقعا پس چرا نشونش نمیدین؟×چون ادامای بی ارزشی مث شما لیاقت دیدن مارو حتی ندارن چ برسه اون رومونو ببینن@وای حالم بهم خورد چقدر خودتونو تحویل میگیرین....+هی بسه دیگههه(همه برمیگردن سمتش)شماها جرا اینجا وایسادین ؟دارین نگا میکنین برین سررکلاساتون..×نیشخند.#سوک حسودیت شده؟×یونا ببند..#حسوو..اوخ باشع+و شما من نمیدونم چه اتفاقی بینتون افتاده ک انقدر کل کل میکنین و نمیخوامم بدونم....حالا هم شما رو تنها میزارم تا ب ادامه بچه بازیاتون برسین فعلا...هی تو پسره ی عذرخواهی بهم بدهکاری...یادم نمیره!...@حرف نزن جیمین هیچ وقت ازت عذرخواهی نمیکنه +چرا دخالت میکنی؟=بار اخرت باشه اینطوری صحبت میکنی×وای نامز..دتو نخورد ک...=به احترام جونگ کوک هیچی بهت نمیگم×لازم نکرده به خاطر جونگ کوک هیچی بهم نگی...$عه سوک ×ها چیه؟÷در حد م..رگ از شما 4 تا متنفرم..(زیر لب)...
یوکی ویو"اعصابم خورد شد و از دع..وا شون اومدم بیرون دوباره ب سمت دفتر مدیر ...+خودشه..در زدم و وارد شدم+سلام من سونگ یوکی هستم دانشجوی انتقالی از دانشگاه...(ی اسمی بزارین)چین هستم^اوه بله..منتظرت بودم لطفا مدارکتو بده+بله.. وای خدا تاحالا انقدر خوش اخلاق نبودم یوکی ادم باش اگه کسی لو بدع چن دقیقه پیش چ گو..هی خوردی ب ف...نا میری..سعی کن دلشو بدست بیاری..^خانم سونگ+بله..^نمراتت عالین باعث افتخار ک همچین دانشجوی عالی مث تو توی دانشگاه داریم..تو از اون دانشجو های کمیابی...+ممنون..^ولی خانم سونگ چرا رشته هنر و انتخاب کردین؟تو خیلی خوبی میتونستی مهندسی یا پزشکی بخونی +بله درسته ولی من به هنر علاقه زیادی دارم مخصوصا به ..@عمو جون جئون جئونگ سوک و ی دختر تازه وارد منو کتک زدن نگا کن چقدر درد میکنه.... گندش بزنن الان باید میومدی... 5دقیقه بعد.. ^خب خب خانم سونگ از شما انتظار نداشتم ،شما هنوز نیومده دفتر مدیر این کارو کردین و برادرزاده منو کتک زدین واقعا غیر قابل بخششه..برادرزاده منو +اگه کس دیگه ای بود هم اینطوری میکردین؟^ام خب ..@عمو جون نگاه کن پیشونیمو اینارو باید اخراج کنی.. دختره رو م..خ ما کی زدیمت..عوف..^عزیزم ،و تو جئونگ سوک چن بار اخطار داده بودم ک نزدیک خانواده من نشی!و تو گوش نکردی این دفعه بخشش در کار نیست شما دوتا به برادر زاده من حمله کردین×ما حمله نکردیم برادرزادتون خودش دخالت کرد،درضمن کتکشم نزدیم خانم پیازداغشو زیاد کرده تا ما اخراج شیم +برادرزادتون نقش بازی میکگه جین هو بودی فک کنم بازیگر خوبی میشی!.. @عمو جون نگا کن..^گافیهههه شما دوتا اخرا....=صبر کن پدر.... .... تامام.... ناظر رد یا شخصی نکن... بیاین نتیجع
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اگه میخواین فالوورتون زیاد شه بیاین پیویـم تا من شرایط رو بهتون بگم سوییتی ها3>
راستی من بک هم میدم•=•
پین؟^~^
ادمین اگه دوست داشتی پاک کن:`]
پارت بعدی کی میاد ها من باید بخونم اجباری است میگرده کشتمت خیلی جذابهههههههه
یا...پارت بعد خیلی وقته تو صف بررسیه....الان دوباره میزارمش ببینم منتشر مسشه
ی*
بدو بدو خیلی خیلی جذاب بود
.
عا گذاشتم فقط در صف بررسیه
آخه ولی خیلی خیلی جذابه
میخوام یه نظرسنجی بسازم بهترین نویسنده تستچی میشه تو رو هم توش بزارم
نمیدونم")
دوستان گرامی...
منتشر نمیشه؟ایا کسی ناظر است
عررر به نظرت یه بار دیگه بخونم چون زیاد نگرفتم چی شد
نمیدونم...
فقط این مارت دعواعه
پ*
الان دوباره خواندم سرم شد ببخشید عالی بود موفق باشی
عا تنک
یچیزی میگم که بهتر بشه مفهوم داستان....بجای علامتا اسم شخصیت هارو بنویس با علامت چون شخصیت ها زیادن داستان گیج کننده میشه...میل خودته هرجوری میخوای...فقط خواستم راهنمایی کنم داستانت عالیه
تنکیو..
البته از پارتای بعد مشخص میشه علامت ها واسه کیه..ولی نظرت مهم بود..
عالی بد
تنک
ساری اگه غلط املایی داشتم....
پارت بعد کی میاد؟
بعد ازمون فردام..
هعب
امشب میزارم تا فردا منتشر شه
هورااا