خب دیگه سلام اومدم با پارت سوم داستان امیلی😅دیگه شاکی شده بودین اومدم امروز بزارم امیدوارم خوشتون بیاد لایک و کامنت هاتون خیلی بهم انرژی میده💚🖇 ناظر عزیز منتشر کن
وارد مغازه که شدیم، چند نفری گفتن: سلام سوروس! نوشیدنی میخوای؟ گفت: نه فقط اومدم کار این خانم رو انجام بدم. و به من اشاره کرد. دوباره صدا ها بلند شد: وای خدایا! این که خیلی شبیه لیلیه! از خجالت سرخ شدم و سرم رو پایین انداختم. سوروس گفت: خودم میدونم وگرنه هاگرید رو میفرستادند. گفتند: خب پس کاری نداریم راحت باشین. سوروس گفت متشکرم و اشاره کرد که سمت در پشتی بریم. با چوبدستیش چند ضربه به آجر های دیوار زد و آجر ها حرکت کردند و کنار رفتند. وارد کوچه دیاگون شدیم.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
33 لایک
نتلوتیمدبذکعیدمب
عالیییییییی🥺💚🫂
دوستان پارت چهارم در راهه😁
هنوز بررسی نشده
امیلی بهت پیام دادم تایید کن گفت و گورو(:
ج.چ: من رو سوروس کراش دارم پس...
سوروس شبش از لیلی معذرت خواهی میکنه و لیلی نمیپذیره ولی من قبول میکردم
هر آدمی تو عصبانیت کنترلشو از دست میده(:
💚🖇
گل گفتی . منم روش کراشم
عالیه...
بالاخره گذاشتی....!
مثل همیشه عالی بود
مرسییی🖇
ادمین مایل به فرند
پارت بعد رو هم به زودی بذار
حتما
قطعا میبخشیدمش
🖇💚
واییییییییییییییییییییییییییی
هنوز شروع نکردم ولی خوشحالم که پارت بعد رو گذاشتی
می بخشمش ...
🖇💚