سلام🫡 بعد مدت ها با تست جدید
در آن زمان، یکی از بزرگترین نبردها، نبرد الکتریسیته بود که دو فرد پیشرو در این زمینه، نیکولا تسلا و آقای توماس ادیسون بودند. ادیسون به این دلیل که چندین سال زودتر از نیکولا تسلا فعالیت خودش را شروع کرده بود، در میان مردم محبوبتر و معروفتر بوده و همچنین به دلیل اختراع لامپ (که به اشتباه به نام او ثبت شد) توانست محبوبیتش را بیش از پیش کند. تسلا طرفدار جریان متناوب (AC) و ادیسون طرفدار جریان مستقیم (DC) بود؛ و همین آغازی برای شروع یک جنگ تمام عیار بود! البته اگر بخواهم خیلی خلاصه وار درباره AC و DC بگویم این است که AC نسبت به DC امنیت بالاتری دارد و همچنین عایق کمتری هم نیاز میشود و چندین مزیت دیگر که DC از آنها بی بهره است. تسلا توانست ثابت که جریان DC گران و ناکارآمد است و از آنجایی که ادیسون هم کلی بودجه از طرف سرمایه گذاران دریافت کرده بود، نمیتوانست به همین راحتی پا پس بکشد. برای همین جنگ شروع شد! توماس ادیسون با “جی پی مورگان” که یکی از سرمایه داران آن زمان ایالات متحده بود، شریک شد و از آن طرف هم تسلا شرکت خودشان را به همراهی “جرج وستینگهاوس” بنا نهاد. از آنجایی که طرح AC خیلی بهتر از طرح مورد حمایت ادیسون بود، تسلا توانست قراردادهای زیادی را به سمت خودش بکشد؛ اما…، اما یکدفعه چند نفر بر اثر طرح AC جانشان را از دست دادند. همین اتفاق لازم بود تبلیغاتهای گسترده ادیسون بر علیه نیکولا تسلا شروع شود. تظاهرات عمومی، پیاده سازی ولتاژ بالا بر روی حیواناتی مانند فیل و در عجیبترین آن، اختراع صندلی الکتریکی! ادیسون حتی یک اختراع به نام خودش ثبت کرد تا نیکولا را زمین بزند. همین موضوع باعث شد تا خیلی از قراردادهایی که تسلا بسته بود، فسخ شود، مشتریان از او دور شوند، دیگر کسی با او همکاری نکند و هزاران مشکل دیگر….
در آن زمان، یکی از بزرگترین نبردها، نبرد الکتریسیته بود که دو فرد گتسلا فعالیت خودش را شروع کرده بود، در میان مردم محبوبتر و معروفتر بوده و همچنین به دلیل اختراع لامپ (که به اشتباه به نام او ثبت شد) توانست محبوبیتش را بیش از پیش کند. تسلا طرفدار جریان متناوب (AC) و ادیسون طرفدار جریان مستقیم (DC) بود؛ و همین آغازی برای شروع یک جنگ تمام عیار بود! البته اگر بخواهم خیلی خلاصه وار درباره AC و DC بگویم این است که AC نسبت به DC امنیت بالاتری دارد و همچنین عایق کمتری هم نیاز میشود و چندین مزیت دیگر که DC از آنها بی بهره است. تسلا توانست ثابت که جریان DC گران و ناکارآمد است و از آنجایی که ادیسون هم کلی بودجه از طرف سرمایه گذاران دریافت کرده بود، نمیتوانست به همین راحتی پا پس بکشد. برای همین جنگ شروع شد! توماس ادیسون با “جی پی مورگان” که یکی از سرمایه داران آن زمان ایالات متحده بود، شریک شد و از آن طرف هم تسلا شرکت خودشان را به همراهی “جرج وستینگهاوس” بنا نهاد. از آنجایی که طرح AC خیلی بهتر از طرح مورد حمایت ادیسون بود، تسلا توانست قراردادهای زیادی را به سمت خودش بکشد؛ اما…، اما یکدفعه چند نفر بر اثر طرح AC جانشان را از دست دادند. همین اتفاق لازم بود تبلیغاتهای گسترده ادیسون بر علیه نیکولا تسلا شروع شود. تظاهرات عمومی، پیاده سازی ولتاژ بالا بر روی حیواناتی مانند فیل و در عجیبترین آن، اختراع صندلی الکتریکی! ادیسون حتی یک اختراع به نام خودش ثبت کرد تا نیکولا را زمین بزند. همین موضوع باعث شد تا خیلی از قراردادهایی که تسلا بسته بود، فسخ شود، مشتریان از او دور شوند، دیگر کسی با او همکاری نکند و هزاران مشکل دیگر….
تسلا درنهایت حق اختراع جریان متناوب را به وستینگهاوس واگذار کرد و ادیسون هم که بعدا نام شرکتش به جنرال الکتریک تغییر پیدا کرد، حق استفاده از این اختراع را از وستینگهاوس خواست و این میتواند به این معنا باشد که ادیسون فهمیده (که البته از قبل میدانسته) اختراع رقیبش از او بهتر است و شکست را درنهایت پذیرفت.
امیدوارم که مفید بوده باشه ممنون که کنارم بودین🧠🧠🧠
باییی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)