
شاید یکی باید این متن رو بخونه ؟
شاید باید تمام این سال هارا تجربه میکردم تا جایی در مسیر زندگی با تو برخورد کنم روزی که پیدایت کردم درست شبیه همان زمانی بودی که گمت کرده بودم ... ترسیده و زخمی تصوریت مدت ها بود از ذهنم پاک شده بود اما چشمانت را شناختم همان چشمانِ زیبایِ آشنا . دوباره با چشم هایی برخورد کردم که امن ترین و البته غمگین ترین نگاه جهان را داشت امن چون همیشه منتظرم بوده و غمگین از گمشدگیِ طولانی اش به سمتت آمدم و آن لحظه تنها حسی که داشتم عشقی عمیق و بسیار قدیمی بود به تو و به وجودت همان لحظه تمام زندگی ام را مرور کردم و تورا دیدم که در هر خاطره ای حضور داشتی اما انگار نمیخواستم حضورت رو ببینم.
تورا دیدم که چگونه با صبر و امیدواری تا اینجا ادامه دادی دوام آوردی ، درست همان زمان هایی که فکر میکردم هیچ ادامه ای وجود نخواهد داشت شاهد بودم که چگونه با اینکه نادیده آن می گرفتم، تلاش میکردی دیده شوی و به من بگویی ((درد هم عبور میکند ، من کنارت هستم )) اما من سال ها صدای تورا نشنیدم و تورا انکار کردم همیشه میدانستم جای خالی در قلبم وجود داد که آدم ها نمیتوانند آن را پر کنند و درست در لحظه ای که پیدایت کردم جای خالی پر شد چطور ممکن است اینقدر جواب به ما نزدیک باشد و ما ناتوان از دیدنش ؟ چطور ممکن است که تو همیشه حضور داشته ای و من گمت کرده بودم ؟؟؟ چه گمشدگیِ احمقانه ای برای تمام این سال ها از تو ممنونم تو قطعا دوست داشتنی ترین فرد زندگی ام هستی
با پیدا کردنت میتوانم تغییر را شروع کنم میتوانم بخش هایی از رفتار هایم را تغییر دهم و میتوانم عشق ورزیدن را دوباره بیاموزم اما این بار این تغییرات لحن سرزنش نخواهد داشت صبور تر خواهم شد و راحت تر با نقص هایم کنار خواهم آمد تو با وجود زخمی بودنت و با تمام گذشته ای که داشتی و با تمام تصمیم ها هنوز وجود داری و خوشحالم که جایی در مسیر مرور خودم و خاطرات ام پیدایت کردم تو تا همیشه زیبا ترین همراهِ زندگی ام خواهی بود کنارت خواهم ماند این بار صبور و امیدوار
با هم عبور خواهیم کرد از درد ها با هم عبور خواهیم کرد از تغییراتی که لازم است انجام دهیم با هم گذر خواهیم کرد از هر لحظه این زندگی غیر قابل پیشبینی ممنون ((خودم )) حالا یک سوال از تو اگه بخوای با اون بخش فراموش شده ی خودت حرف بزنی چی میگی ؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نمیدونم چرا ولی خیلی این متن به دلم نشست :)
فرصت؟ عالی بود