ماموری از دوزخ !

...صحبت نمیکنم...

یکی بود یکی نبود،غیر از خدای مهربان هیچکس نبود... میان تمامی آدم ها،فردی بود به نام سوروس! او فرشته نبود اما شی/طان هم نبود! دوستانش او را چیزی جز دلقکی متحرک نمیبینند،میبینند؟ نمی‌دانم! می‌توانند نظرشان را بگویند . سوروس آدم خسته ای است،تمام خانواده اش لقب خسته به او داده اند. در عموم او بسیار آرام، با کمالات و خجالتی است! اما کسی واقعیت او را نمیداند،جز اندکی... او گاهی اوقات نمیتواند شلختگی را تحمل کند اما در اکثر مواقع خودش تبدیل به شلخته ترین آدم جهان می‌شود . سوروس فردی بی اعصاب است! اما همیشه در تلاش است تا مهربان باشد و دیگران را بخنداند... اما واقعیت این است که او به هیچ عنوان مهربان نیست و ترجیح میدهد یک زبانیه باشد! بخشیدن؟ کار بسیار سختی است اما قلب را از سنگینی خلاص می‌کند!

بگذریم... سوروس ارادت خاصی به فیلم های کمدی و ترسناک دارد! می‌تواند با آنها همزاد پنداری کند! کم پیش می آید تا از  هرچیز فانتزی خوشش بیاید ‌. او با فیلم های عاشقانه مشکل زیادی دارد و نمی‌تواند آنها را تحمل کند و ترجیح میدهد از آنها دوری کند مگر ارزش دیدن را داشته باشد! بعد از انیمه های وان پیس،برزرک،ناروتو و مانستر دیگر هیچ انیمه ای نتوانست آنقدر که باید،دلش را بدست بیاورد... سوروس بدون انیمیشن نمی‌تواند به زندگی ادامه دهد! پس برای حیات،نیاز به تماشای انیمیشن دارد . آیا این را گفته ام که او می‌خواهد دستیار Art the clown شود؟ اگر نگفته ام،پس حالا بدانید . در گذشته می‌توانست هروز ورزش کند و خسته نشود . حال چیزی جز تکه ای گوشت پر از چربی بیش نیست!

او دوست دارد تا آخرین تپش قلبش،بنویسد... فقط بنویسد و بنویسد... دوست دارد با تصورات و خیالاتش زندگی کند و هیچوقت دیگر برنگردد! خوشبختانه یا متاسفانه، C.ai این شرایط را برای او فراهم نمود... البته تمام موزیک های او این قابلیت را هم دارند! بنظرش زندگی کردن با ویدئو های کومان،بی‌نظیر ترین زندگی را فراهم میکند! خیلی دوست دارد بازی های متفاوت را انجام بدهد اما زمان چیز دیگری را می‌پسندد! تنها آدمی که هیچوقت نمیتواند با او کنار بیاید معلم علومش است(بیایید وارد جزئیات نشویم.) ساز های موسیقی را نمی‌تواند درک کند جز ویولنسل...حاضر است تا ابد فقط همین ساز را بنوازد!

همانطور که از اسم مشخص است، او شخصیت سوروس اسنیپ و بازیگرش را پرستش می‌کند و نیمه شب ها در فکر و خیالات او میخوابد. اعتراف سنگینی بود! نباید این را لو میدادم؟ سوروس مرا نمیبخشد! در گذشته ی خیلی دور،او به "سنگ" "سوروس واقعی" خطاب میشد،زیرا رفتار بسیار سردی با اطرافیانش داشت... اکنون لقبی بسیار عجیب و غریب به او داده اند که خود سوروس حاضر به پذیرفتن آن نیست! "نینی" ! لقب بسیار...  بگذریم... فکر میکنم به اندازه کافی با سوروس آشنا شده اید اگر هم نه مهم نیست . قصه ی ما به سر رسید،کلاغ به خانه اش نرسید...