سلام این اولین مطلبی که می زارم . من درباره مویچیرو این سناریو را نوشتم مال انیمه (شی.طا.ن..ک.ش) است . و خوب یک سری تغیراتی هم در آن هست . امید وارم خوشتان بیاید.
![عکس](/frontend/images/tests/items/173711277255.jpg)
به گفته رییس دارم می نویسم تا شاید خاطرات فراموش شده را به یاد بیاورم.شاید آن خاطرات و آن صحنه های دردناکی که از روبه روی چشمم رد شدند و خشمی را در وجودم به جا گذاشتهاند گوشه ای در ذهنم دفع شده باشند. نمی دانم آیا روزی می رسد که خاطراتم را به یاد بیاورم؟ روزی می رسد که چهره پدر و مادرم را به یاد بیاورم؟روزی می رسد که او را بشناسم؟
11 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
پارت دوم در بخش داستان است اگر خواستید آنجا سر بزنید .( خودمم نمی دونم چه شد در انیمه گذاشتم وقتی منتشر شد دیدم رفته رو داستان)
پارت بعدی هم نوشتم فعلا در صف انتظار است
عالی بود💫
ممنون
عالیه! میتونی پیشرفت کنی چون تو تازه شروع کردی:)
ممنون
البته چون سناریو و از انیمه است شاید خیلی خوب نشده باشه ولی ممنون تلاش را می کنم که بعدا بهترین ها را بنویسم
فقط در اسلاید ۵،۴،۸و ۱۰ صحبت ها به افکار مویچیرو چسبیده ببخشید.