در یک روز تاریک و بارانی، بعد از ماجرای فرزند نفرین شده، هری پاتر و هرمیون گرنجر به مالفوی مانور میروند تا تایمنر را نابود کنند. دراکو مالفوی با چالشهای عاطفی و انتخابهای سختی روبرو میشود که سرنوشت همه آنها را تغییر خواهد داد. فصل چهارم
### فصل چهارم: "دنیای نو"
دراکو برای بار دوم چشمانش را در جهان جدید گشود و در آغوش تفکر غرق شد. او به روشنی میدانست که در این زندگی، دیگر دراکو مالفوی سابق نیست؛ بلکه با سهگانه گریفیندور دوستی برقرار کرده است. هنگامی که به پار، پیش از نابودی تایمنر، از دوستی با ویزلی سخن میگفت، در حقیقت به احتمال ناممکنی اشاره داشت که به طرز شگفتانگیزی در این سرنوشت جدید به واقعیتی طبیعی بدل شده بود. هنوز هم از فکر به اینکه در جایی به نام ویزلی مانور است، از خود بیخود میشد. اما آنچه به وضوح نمایان بود، این بود که او در سرنوشتی به شدت دگرگون شده است.
او باید نخست درباره شخصیت خود و افراد این سرنوشت اطلاعات کافی کسب کند تا بتواند با این دنیای جدید وفق یابد. اکنون متوجه تعبیر خوابش شده بود؛ آن درخت آرزوها حقیقتی را به او گفته بود. او با انتخاب آن سیب و در نتیجه انتخاب دوستی، دروازهای نو به زندگی و قلب خود گشوده بود.
پس از اندکی فراغت، دراکو با خود اندیشید که آیا در این دنیا هنوز پسرش اسکورپیوس را دارد؟ آیا همسرش استوریا زنده است؟
9 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
حیف رمان به این خوشگلیییی نیست این قدر حمایت کم؟؟؟
لطف داری عزیزم.🥰😊🙂
ممنونم:) میشه زودتر پارت بدی (اگه سرت شلوغه بعد امتحانا)
سعیم رو میکنم زودتر بفرستم.🥰😊🙂
😍😍
شکتبمنتنمتمنیتک فوق العاده بوددددددددد
فقط عکس بذار برا پستات تا بیشتر توجهشون جلب شه بخونن:)
ممنون از راهنماییت عزیزم😊🙂🥰
قربونت:)
خیلی قشنگ بود 💓💐
ممنونم عزیزم🥰😊
پستت خیلی خوب بود♥️🫂
امیدوارم در آینده یکی از بهترین کاربر ها بشی☺️👍🏻
اگه میشه لطفا به پست های منم سر بزنید🙃🤍
بک هم میدم😉🤯
ادمین زیبارو پین؟☺️🫂
ممنونم از نظرت قشنگت.
🥰🙂
خواهش میکنم 🫂🌹
عالییییییی مثل همیشه):💚💚💚💚
ممنونم عزیزم.
🥰😊
خواهش گلم🥰💚