خسته ام مثل...پارت چهارم

خسته م مثل سونگمینی که بچه کلی ورزش میکنه بازم جونگین میگه سونگمین هیچی نداره🥰🎀

خسته ام مثل نینگ نینگی که وقتی میخواد از پله پایین بیاد با شک و هزارجور فکر و بدبختی و ...دست اون طفلکی رو میگیره پایین بازم سریع دستش رو ول میکنه که یه وقت نتیزنای خوشگل نیان نگن شما گرار میزارید🥰

خستم مثل جونگینی که لپاش وا رفته انقدر تو این مدت چان دستاشو کرده توش😦 *لوپینننن*

خسته ام مثل نیکعلی که فقط یه پست ساخت مردم کارشون شده ساختن پست عروسی این و اون🥰🎀🤙🏻

خسته ام مثل استفای انهایپن که باید ۷ شاهد جنجال و جیغ و داد ۷ تا پسر گنده با قد ۱۷۸ تا ۱۸۵ موقع دیدن یه سوسک که یک صدم خودشونم نیست باشن🥰🤙🏻

خسته ام مثل لیلی که هروقت میاد لایو اسکیز یا دارن دعوا میکنن یا آهنگ ضبط میکنن خلاصه که از دست ۸ تا پسر بچه آرامش نداره🥰

خسته م مثل جیسونگی که دستشو میزاره توی دستگاه دروغ سنج و به دروغ میگه"من از استری کیدز متنفرم" تا بوق زدن دستگاه رو ببینه ولی دستگاه بوق نمیزنه و میکه دروغی درکار نیست🥰

خسته ام مثل تهیونگ و هفت تا سیب زمینیش🥰

خسته ام مثل یونجونی که هایب ابروهاشو زده مثل چوب کبریت نازک کرده شده شبیه دخترای عصر..استعفرالله💔

خسته ام مثل جنی ای که مردم نمیفهمن آقا خانوم عزیز جناب سرکار کسی که آسم داره نمیتونه چیزایی مثل و*ی*پ بکشه و اینی هم که بوده برای سلامتیش بوده درضمن پنجره هم باز بوده🥰💔