بدبخت شدیم داستان ترسناکی که کلیشو نوشتم حذف شد:)😫
تایپ ها در هیئت 🌚✨ !
.
هیئت هنوز شلوغ نشده بود و #isfj در حال شست استکان های چایی بود . کنارش #estp ایستاده بود و مثلا میخواست حوصله اش سر نره و باهاش حرف میزد . اون طرف سینک ظرفشویی هم ، #istp بود که در حال خشک کردن استکان ها بود و همچنان برای حرف هایی که اکثرا estp برای خودی نشان دادن میگفت ، قیافه در می آورد .
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
123 لایک
جررررر وای هر چقدر نگاه کنم سیر نمیشم
هیح هیح😂
😂😂😂
/
بچه ها یکی بره رمان mbti در جهنم :)
رو برسی کنه 😔
هی زندگی
عاالی
تنکس❤
خیلی قشنگ بود😂🤝🤝
تنکس💗
کاور🛐🛐🛐
خودت🛐🛐
بهترین رمان ام بی ای ای وجود ندا..
بیا پیوی کارت دارم
یه چیز سم اومد تو ذهنم 😂
Moon shadow
قلب من : kim yuna
| 4 ساعت پیش
خودمم داستان تو ذهنم خیلی زیاده ولی تا میام مینویسم انگار اصلا نمیتونم رو برگه داستانی که تو ذهنمه رو انتقال بدم و این بده
_______________
چقد منه
وای آره اصلا .
دوست دارم در کنار رشتم نویسندگی رو داشته باشم ولی این مشکله
و خب تنها راه حلشم خوندن زیاد کتابه تا کلمه بیشتر بلد باشیم.
ام چه نوع کتاب هایی میخونی تو ؟
معمولا رمان ولی علمی هم میخونم
بازم بزاااااااااررررررررررر
چشم