توی این پست قراره با چندتا از فیلم های ایرانی که بر اساس جنا،یت های واقعی ساخته شدن آشنا بشیم❤

۱_بی.ب،دن به نظر میرسد یکی از بحثبرانگیزترین فیلمهای جشنوارهی امسال «بیبدن» ساختهی مرتضی علیزاده باشد. فیلمی که یکی از پروندههای مهم جنایی سالهای اخیر (قتل غزاله شکور توسط آرمان عبدالعالی) را دستمایهی فیلمنامهی خود قرار داده است. پروندهی جنایی غزاله و آرمان، یکی از پرسروصداترین پروندههای قتل در دههی 90 بود که سرانجام با اعدامِ آرمان در سوم آذرماه 1400 به پایان رسید. مفقودی جسدِ غزاله، یکی از ابهاماتِ این پرونده بود و این اتفاق در «بیبدن» یکی از نقاطِ عطفِ درامِ را شکل می دهد. علیزاده اما تاکید دارد که آنچه در این فیلم به نمایش درآمده، ساخته و پرداختهی ذهنِ نویسنده و او به عنوان کارگردان است و نباید آن را نعل به نعل با واقعیت منطبق دانست: «من فیلمی ساختهام و مخاطب هم میتواند روایت آن را به پروندههای واقعی منطبق بداند اما آنچه میتوانم به عنوان کارگردان «بیبدن» تأکید کنم این است که آن را بر اساس پرونده واقعی (آرمان و غزاله) نساختهام.» کاظم دانشی (نویسندهی این اثر) که فیلم غلفزار را به عنوان کارگردان در پروندهی خود دارد، سالهاست در نگارش و پژوهش سوژههای قضایی فعالیت دارد. او فیلمنامهی این اثر را در بستر ماجرای غزاله و آرمان روایت کرده؛ اما تنها بر «بسترِ» آن و هماکنون آنچه نوشته، نعل به نعل با واقعیت منطبق نیست. او و علیزاده، در فرآیند تحقیق و پژوهشِ این پرونده، چندین پرونده قضایی واقعی را مطالعه کرده و به سوژههای متعددی رسیدهاند و داستان فیلم تجمیعی از همه مشاهداتِ آنها از چند پرونده واقعی بوده است. شاید همین موضوع ملتهب سبب شده تا این فیلم قبل از اکرانِ خود در جشنواره، با حاشیههایی مواجه شود، برای مثال یکی از سایتهای خبری نوشت که خانوادهی عبدالعالی از ساخت این فیلم راضی نیستند.

۲_طلاخون نمیدانیم اگر «مهین قدیری» به عنوان یک زنِ قا/تلِ سر،یالی در امریکا زندگی کرده بود، هالیوود تاکنون چند فیلم دربارهاش ساخته بود، اما حاصلِ سینمای ایران از زندگی پررمز و راز و پرهیجان و دراماتیکِ این زنِ ق/اتل، یک فیلم مستند با نامِ «مهین» است و فیلمی داستانی با عنوان «طلاخون» است که ابراهیم شیبانی آن را کارگردانی کرد. «طلاخون» داستان زندگی ناهید (یک مادر فداکار و مهربان) است که در خارج از خانه یک قا/تل سریالی است؛ فیلم به ما دربارهی انگیزههای روانی مهین چیزی نمیگوید و زوایای چندانی از زندگی گذشتهی او را روشن نمیکند و شاید به همین خاطر است که شخصیتِ «ناهید» آنطور که باید در ذهنِ ببیننده باقی نمیمانَد. شیبانی در این فیلم هیچ صحنهی ق/تلی را نشان نمیدهد و بیشتر نگاهی آسیبشناسانه به جامعهای دارد که از یک زنِ مهربان، ق/اتلی زنجیرهای میسازد.

۳_علفزار تع.رض به مهمانان یک باغ در برابر شوهرانشان، هنوز هم خاطرهای غمانگیز برای کسانی است که درگیرِ آن پرونده بودند و حتی آنانی که از طریقِ رسانهها ماجرا را شنیدند. این حادثهی تلخ، موضوع فیلم علفزار است با کارگردانی کاظم دانشی. در این فیلم بازپرسی به نام «امیرحسین» درگیر پروندهای میشود که در آن عدهای شبانه به باغی حمله کرده و به زنانِ مهمانی تعر/ض کردهاند (همان حادثهی باغ خمینی شهر)؛ هر چند فیلم خرده روایتهایی چون شناسنامه نداشتنِ یک بچهی نام،شروع یا کش.تهشدنِ یک کودکِ خردسال توسط پلیس را نیز روایت میکند. تمام فیلم در دادگاه میگذرد و هر لحظه برای مخاطب چیزی دارد که شگفتزدهاش کند.

۳_لانتوری افکار عمومی ایران بارها در معرضِ پروندههای اسید/پاشیهای بوده و از آن آز.ار دیده است. از میانِ قربانیانِ این جریان، پروندهی آمنه بهرامی از اهمیتِ ویژهای برخوردار شد؛ چرا که مرد اسی/دپاش در آن به قص/اص محکوم شد و آمنه او را بخشید. این موضوعی است که در «لانتوری» به تصویر کشیده شد. داستان فیلم درباره پسری به نام پاشا است که سر دستهی یک با.ند خلاف،کار است و عا/شق مریم. مریم اما روی خوشی به او نشان نمیدهد و پاشا بعد از تلاشهای بسیار برای به دستآوردنِ دلِ او و ناکام ماندن در این جریان، تصمیم میگیرد روی صورت مریم اسی/د بپاشد. زن که حال زندگی خود را باخته، تقاضای قص؛اص چشم در برابر چشم میکند. اسی/دپاشی در ایران همواره قصهای پر از غصه بوده و درمیشیان، تنها کارگردانی است که این ماجرا را به تصویر کشیده و بهای آن را هم با در محاقِ توقیف ماندن داده است. کارگردان در این فیلم فضایی مستندگونه به تصویر کشیده است و البته درامی پرهیجان نیز خلق کرده است. فیلم اگرچه صحنههای خسونتآمیزِ بسیار دارد، اما در عین حال به موضوع بخشش و عفو نیز میپردازد.

۵_خشم و هیاهو خشم و هیاهو، فیلمی است که هومن سیدی بارِ دیگر در آن به دغدغهی اصلی خود یعنی مع.ضلات اجتماعی پرداخته است؛ داستانی که اگرچه او خود به این ماجرا معتقد نیست؛ اما میتوان ان را اقتباسی از پرسر و صداترین اتفاق صفحات حوادث روزنامههای سالهای اخیر دانست. هومن سیدی در این فیلم برداشتی آزاد از پروندهی مشهور اما مجهول ناصر محمدخانی و شهلا جاهد کرده است و این واقعهی هولناک را دراماتیزه کرده است. او در این فیلم از زنی حرف میزند که عا/شق است و عا/شقِ سرسختی هم هست. زمانِ اکران، سیدی مدعی شد «خشم و هیاهو» ارتباطی به ماجرای شهلا ندارد و اقتباسی از آن ماجرا نیست، اما لحن فیلم بسیار به آثار مستند و زندگینامهای نزدیک میشود. فیلم روی را/ب.طهی خسرو پارسا (نوید محمدزاده) که یک خوانندهی معروف است و با حنا (طناز طباطبایی) که سر از زندگی او درمیآورد، تاکید دارد. شیوهای که سیدی برای نمایش یک اعت.راف درو،غین به کار گرفته هوشمندانه و هنرمندانه است، تمثیلی از یک واقعهی خیالی که در ذهن حنا شکل گرفته و بدون پر و بال دادنهای اضافی، نحوهی ارتکاب به جر.می که مرتکب نشده را تعریف میکند.

۶_شبهای تهران داریوش فرهنگ که این روزها کمتر در قامتِ کارگردان ظاهر میشود، در اواخر دههی 70، یعنی آن زمانی که هنوز پروندهی خفاش شب داغ بود، فیلمی را براساس سلسله قت،لهای غلامرضا خسرو ساخت با نامِ «شبهای تهران». فیلم دربارهی دو دختر به نام شیرین و مینا است که در حال تحقیق روی پروندهای از قت.لهای زنجیرهای هستند که شباهت زیادی به ق/تلهای خفاش شب دارد؛ البته داریوش فرهنگ از دلِ این داستانِ پرتلاطم، داستانِ دیگری استخراج کرد که اگرچه تفاوتهایی با اصلِ ماجرا داشت؛ اما میشد اشاراتِ زیادی نسبت به این پرونده در آن مشاهده کرد. فرهنگ، این اثر را براساسِ فیلمنامهی «خیابان عش.ق ممنوع» نوشتهی تهمینه میلانی ساخت، هر چند آنچه روی پرده آمد، تفاوتِ بسیاری با فیلمنامه داشت؛ اما در عین حال کارگردان (برخلافِ فیلم خفاش) تلاش کرده بود تا آسیبشناسیهایی نیز دربارهی عوامل وقوع ج.رم انجام دهد.این فیلم همچنین به روزنامهنگاران حوادث که با وجود مشقتهای فراوان، در زمینهی انعکاس اخبار تلاش میکنند نیز ادای دین کرده است.

۷_قرمز هنوز که هنوز است کمتر اثری را چون قرمز میتوانید در سینمای ایران مشاهده کنید که چنین جسورانه به بحثِ خشو.نتِ خانگی علیه زنان پرداخته باشد. فیلمی که علاوه بر موضوعِ آن، در طراحی صحنه و لباس نیز ساختارشکن بود (و همچنان هم هست)؛ این فیلم با بازی درخشانِ هدیه تهرانی و محمدرضا فروتن، بر اساسِ یک پروندهی واقعی جن،ایی ساخته شده است. ابتدای سال 76 بود که خبر شکن،جهی زنی به نام «امالبنین» در صفحهی حوادث روزنامه ایران چاپ شد، زنی که بر اثرِ شکن،جههای همسر و مادرِ همسرش در بیمارستان جان/باخت؛ اما قبل از آن توانست برای پرستاران تعریف کند که شوهرش، مدتها او را در زیرزمین خانهشان حب،س کرده و تا سرحد مر.گ کتک/ش زده است. روزنامهنگار سابق و کارگردانِ امروز هم این پرونده را خواند و قصهی روایتِ آز/ار زنان را فیلم کرد اما با نگاهِ خودش. او داستانِ هستی مشرقی را به تصویر کشید؛ زنی مطل؛قه که دوباره ازد-واج کرده و همسری عا/شق اما روان:پریش دارد که مُدام او را موردِ سوءظن قرار میدهد و ضر،ب و شت/م. اما هستی مشرقی شخصیتی متفاوت از امالبنین داشت و کنشی متفاوت از او از خود بروز داد و همین پایان فیلم را نسبت به سرنوشتِ امالبنین متفاوت کرد.
۸_می خواهم زنده بمانم مر.گ مرموز پدرام تجریشی یکی از پرسروصداترین پروندههای جن،ایی اوایل دهه60 بود. پدرام تجریشی که به همراه پدر و نامادریاش زندگی میکرد ظاهرا خودک،شی کرده بود ولی نامادریاش در مظان اتهام به ق/تل قرار داشت. پرونده پدرام تجریشی ابهامات زیادی داشت؛ از سویی دلیل قانعکنندهای برای ق/تل پدرام وجود نداشت و از سوی دیگر اثبات اینکه نامادری مرتکب ق/تل او شده هم برای دادگاه بهسادگی میسر نبود. دادگاه پرونده پدرام تجریشی پای ثابت صفحات حوادث روزنامهها بود. مجله زنروز گزارشهای دنبالهدار و مفصلی درباره این پرونده جنجالی منتشر کرد و درنهایت نامادری از ق/تل پدرام تجریشی تبرئه شد. رسول صدرعاملی که سابقه کار روزنامهنگاری داشت موضوع ق/تل پدرام تجریشی را دنبال کرد. صدرعاملی تصمیم گرفت مستندی درباره این موضوع بسازد و با دوربین 16میلیمتری از جلسات دادگاه فیلمبرداری کرد؛ مستندی که درنهایت هرگز از تلویزیون پخش نشد اما صدرعاملی براساس این ماجرا فیلمنامهای با نام «اما من شما را دوست داشتم» نوشت و سالها بعد ایرج قادری آن را کارگردانی کرد و نامش را گذاشت: «میخواهم زنده بمانم»صدرعاملی، اصغر عبداللهی و فریدون جیرانی این این فیلمنامه را بارها بازنویسی کردند و در نهایت رگههای واقعی پرونده پدرام تجریشی کمرنگتر شد و درنهایت با بازنویسی نهایی تنها خط اصلی داستان در سناریو باقی ماند.میخواهم زنده بمانم پرفروشترین فیلم سال74 شد. منتقدان آنرا بهترین فیلم قادری خواندند و مجله فیلم نوشت این خوشساختترین فیلم فارسی تاریخ سینمای ایران است.

۹_ماهی و گربه ماهی و گربه فیلمی به کارگردانی و نویسندگی شهرام مکری و تهیه کنندگی سپهر سیفی محصول سال ۱۳۹۲ است. این فیلم داستانی غیرخطی دارد و از تعدادی داستانک با شیوهٔ روایت زمان مدور تشکیل شدهاست. پیرنگ اصلی فیلم این است: چند دانشجوی دختر و پسر برای شرکت در جشن بادبادک بازی به شمال کشور رفتهاند. در همسایگی کمپ کوچک آنها کلبه-رستورانی قرار دارد که سه مرد ساکن آن هستند. رستوران به گوشت احتیاج دارد و جز این جوانها شک/اری در آن اطراف نیست. قصهٔ ماهی و گربه بر اساس یک ماجرای واقعی نوشته شدهاست. در سال ۱۳۷۷ خبری در رسانهها منتشر شد مبنی بر اینکه رستورانی بین راهی گو/شت/چرخ/کرده/انس/ان را میپ/ختهاست
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
یه سوال اینا رو از کجا دانلود میکنی ( رایگان) من به سختی میتونم فیلم ایرانی رایگان دانلود کنم همشون پولینننن
ماه.واره نشون میده
عههه خوش به حالتون ....ما داشتیم ولی چون چیزهای خوبی ( چیز های نامناسب!)پخش نمیکرد بابام جمعش کرد ....
در حال مطالعه
| 32 دقیقه پیش
عههه خوش به حالتون ....ما داشتیم ولی چون چیزهای خوبی ( چیز های نامناسب!)پخش نمیکرد بابام جمعش کرد ....
ما اون شبکه هارو نگاه نمی کنیم😂
میدونم ولی خب بازم خوش به حالتون ...
دلم برا جم جونیور تنگ شده ...برا کایلو...همینا ازش یادم میاد😂
من خانواده ی پوچز می دیدم😭😭😭
فکر کنم ندیدممم😑🙃
خیلی قشنگهههههه😭😭😭😭(اصلا هم هنوز با این سنم نمی بینم🗿)
😂😂
خجالت ندارن که
دقیقا،نمی دونم چرا بعضیا فکر میکنن خیلی بده کارتون ببینن
جهت حمایت از یه خوشگله✨
ممنونننن🫂💚😭💚
es muy triste
(خیلی ناراحت کننده است)
بله متاسفانه😔