رمان طنز و تخیلی که حتما سرگرمتون می کنه
به ساختمون جلوی روم نگاه کردم و نفس عمیق کشیدم دستامو از هم باز کردم و به زندگی که انتظارم رو می کشید سلام گفتم لبخند زیبایی چاشنی صورتم کردم که خیس شدم
شاید بپرسید چرا خب این سوال منم هست واقعا چرا ؟
برگشتم و پسر نو جوانی که سوار دو چرخه بود رو دیدم که با خنده ای به پهنای صورت منو نگاه می کرد با همون خنده گفت غصه نخور قشنگ تر هم شد تازه و رفت و رفتتتتتتتت می فهمید
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
45 لایک
بچه ها پارت پنجم رد شده حالا من دوباره می زارمش🚶
جهت حمایت ❤️
پارت پنجم هشت باره داره رد میشه دیگه نمی دونم چیکار کنم اگه اینبار هم منتشر نشد ادامش نمی دم 🙏
حمایت نشد و پارت ها هر بار هی رد میشه
مرسی از کسایی که همراهی کردن ❤️🔥
عالیه ادامه بده حتما
مرسی🤍
میشه یه سوال بپرسم سهند چیه سهراب میشه؟
برادرشه
میشه زودتر پارت بدی خیلی خوبه
و خودت مینویسی؟ اسمت؟
دوست داشتم بنویسم ولی میبینم حمایت نمیشه 🚶🚶🚶
آره خودم می نویسم اسمم هم پانتهآ 🤝
معرفیش رو الان دیدم و بررسی کردم اینکه تایید بشه یا نه به ناظرای دیگه هم بستگی داره
مرسی گل من✨
خواهش🌸
داستانت عالیه:)
همینجوری با اشتیاق ادامه بده ❤️🩹
از خودت بهترین نویسنده رو بساز 🍁
هیچوقت نام امید نشو ،
چون با کمی تلاش
میتونی بهترین خودت باشی 🌷
همیشه تلاشت رو ادامه بده تا به اهدافت برسی🥹
با آرزوی موفقیت : لونا 🌻
عزیزمی که🥺❤️🔥
مرسیی که🌷
شبانه شعری🌚
چگونه توان نوشت📜
تا هم از قلب من سخن بگوید،
هم از بازویم؟🤍🫀
شبانه🪐💫
شعری چنین✨⏳
چگونه توان نوشت؟🖇🌷
خسته نباشید🥹🫂
بسیار عالی بود:)
مرسی عزیزم 🥺🤍
حتما تو هم خیلی به امتیاز نیاز داری🌷
پس مشکلی نیست میتونی توی نظرسنجی آخر کاربر 𝕽𝖆𝖘𝖍𝖊𝖑شرکت کنی🌱
یه قرعه کشی ده هزار امتیازی!هرشانس فقط ۲۰۰ امتیازه.پس بدو و شانس خودت رو امتحان کن تا ظرفیت پر نشده
پین؟