
رمان طنز و تخیلی که حتما سرگرمتون می کنه
به ساختمون جلوی روم نگاه کردم و نفس عمیق کشیدم دستامو از هم باز کردم و به زندگی که انتظارم رو می کشید سلام گفتم لبخند زیبایی چاشنی صورتم کردم که خیس شدم شاید بپرسید چرا خب این سوال منم هست واقعا چرا ؟ برگشتم و پسر نو جوانی که سوار دو چرخه بود رو دیدم که با خنده ای به پهنای صورت منو نگاه می کرد با همون خنده گفت غصه نخور قشنگ تر هم شد تازه و رفت و رفتتتتتتتت می فهمید
گند زد به کت قشنگم و رفت و بدتر از اون من که مبهوت مونده بودم هیچ کاری نتونستم بکنم آبی که بخاطر بارندگی دیشب جمع شده بود بخاطر سرعت زیاد دو چرخه کاملا روم پاشیده بود یعنی بد شانس تر از من نمیشه ولی من سهرابم سهرااااااااب فکر همه شانس گندم رو هم کرده بودم حتی نخ و سوزن اورده بودم اگه خشتکم پاره بشه هم بدوزم نخند ها اینا درده درد!
کتم رو در آوردم و تکوندمش تا از خیسیش کم بشه یکم هم منتظر موندم تا یکم خشک بشه حالا که کم و بیش خشک شده بود کثیفیش بیشتر شده بود کتم رو برعکس کردم و پوشیدم کتم دو طرفه بود پس مشکلی ایجاد نمی کرد به سمت شرکت پا تند کردم داشت دیرم می شد و شنیده بودم که رییس اینجا به شدت سخت گیره و حساس سوار اسانسور شدم و طبقه هفتم رو فشار دادم. چندتا نفس عمیق کشیدم و عینکم رو عقب تر دادم وقتی به طبقه رسیدم از آسانسور خارج شدم و به سمت میز کوچیک منشی که روبه رو قرار داشت حرکت کردم صدام رو صاف کردم
_ سلام خسته نباشید ببخشید اسکندری هستم وقت مصاحبه داشتم + سلام،چند دقیقه منتظر باشید _باشه ممنون گوشی روی میز رو برداشت و به اتاق رییس وصل شد _ سلام آقا اسکندری اومدن +..... _چشم،چشم بلند شدم و آماده شدم برم داخل که منشی صدام کرد +آقای اسکندری رییس گفتن تشریف ببرید مصاحبه کنسله _چرا؟ +چون دیر کردید
به ساعتم نگاه کردم _اما فقط پنج دقیقه هست تازه دو دقیقه هم اینجا معطلم دو چند دقیقه هم طول کشید شرکت رو پیدا کنم و تا آسانسور برسه کلی طول کشید تازه ترافیک خیلی طولانی بود و مسیر خونه تا شرکت زیاد و جای پارک هم سخت پیدا کردم همینجوری داشتم تند تند حرف می زدم تا دیر کردنم رو توجیح کنم که در اتاق باز شد و یه خانم کت و شلواری از اتاق بیرون اومد رو به منشی کرد و گفت _ خانم عمری من میرم سر پروژه و تا ساعت یک نیستم اگه آقای قاسمی زنگ زدن بگید تشریف بیارن سر ساختمان و برگشت که بره صداش کردم _ خانم سعادت خانم سعادت یه لحظه صبر کنید +بعله _ ببینید من.....
+ اقای محترم بهانه هاتون رو اتفاقی شنیدم شما امروز مصاحبه داشتید و باید خودتون ترافیک و پله و اسانسور و هر چیزی که ممکن بود باعث دیر شدنتون بشه رو طوری تنظیم می کردید تا به موقع برسید. روز خوش اینقدر خشک و جدی این حرف رو زد و رفت که لال و شدم به همین برکت قسم که هیچ حرفی نذاشت برام واقعا که خوش شانس تر از من نمیشه ای خداااا یکم این پا اون پا کردم ولی اخر دل رو به دریا زدم و به سمت خانم سعادت که منتظر آسانسور بود حرکت کردم _ببینید خانم سعادت
دستشو به معنای سکوت بالا آورد به زبون خودمونی یعنی لال شو پس منم لال شدم و هر دو منتظر آسانسور وایستادیم در آسانسور باز شد و دختر ریز نقشی با یه تیپ معمولی از اون بیرون اومد سرشو بالا اورد و مثل جغد زل زد قطعا اگه یکم دیگه ادامه میداد گردنش میشکست من زیاد بلند نبودماااا اون خیلی کوچولو بود با صدای جیغ دختر به خودم اومدم +ویییییییی خدا تو خودشی ! توووووو خود خودشی
ناظر خواهشاً رد نکن مرسی از همراهیتون🤍
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بچه ها پارت پنجم رد شده حالا من دوباره می زارمش🚶
جهت حمایت ❤️
پارت پنجم هشت باره داره رد میشه دیگه نمی دونم چیکار کنم اگه اینبار هم منتشر نشد ادامش نمی دم 🙏
حمایت نشد و پارت ها هر بار هی رد میشه
مرسی از کسایی که همراهی کردن ❤️🔥
عالیه ادامه بده حتما
مرسی🤍
میشه یه سوال بپرسم سهند چیه سهراب میشه؟
برادرشه
میشه زودتر پارت بدی خیلی خوبه
و خودت مینویسی؟ اسمت؟
دوست داشتم بنویسم ولی میبینم حمایت نمیشه 🚶🚶🚶
آره خودم می نویسم اسمم هم پانتهآ 🤝
معرفیش رو الان دیدم و بررسی کردم اینکه تایید بشه یا نه به ناظرای دیگه هم بستگی داره
مرسی گل من✨
خواهش🌸
داستانت عالیه:)
همینجوری با اشتیاق ادامه بده ❤️🩹
از خودت بهترین نویسنده رو بساز 🍁
هیچوقت نام امید نشو ،
چون با کمی تلاش
میتونی بهترین خودت باشی 🌷
همیشه تلاشت رو ادامه بده تا به اهدافت برسی🥹
با آرزوی موفقیت : لونا 🌻
عزیزمی که🥺❤️🔥
مرسیی که🌷
شبانه شعری🌚
چگونه توان نوشت📜
تا هم از قلب من سخن بگوید،
هم از بازویم؟🤍🫀
شبانه🪐💫
شعری چنین✨⏳
چگونه توان نوشت؟🖇🌷
خسته نباشید🥹🫂
بسیار عالی بود:)
مرسی عزیزم 🥺🤍
حتما تو هم خیلی به امتیاز نیاز داری🌷
پس مشکلی نیست میتونی توی نظرسنجی آخر کاربر 𝕽𝖆𝖘𝖍𝖊𝖑شرکت کنی🌱
یه قرعه کشی ده هزار امتیازی!هرشانس فقط ۲۰۰ امتیازه.پس بدو و شانس خودت رو امتحان کن تا ظرفیت پر نشده
پین؟