
داستان اوبونتو

اوبونتو (Ubuntu) یک واژه در زبان های بانتو است به مفهوم ((انسانیت نسبت به دیگران)). اوبونتو از مفاهیم کهن آفریقا و معادلش در فارسی این بیت سعدی است: ((بنی آدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش ز یک گوهرند )).

یکی از دانشمندان حوزه مردمشناسی که در قبایل آفریقایی بدوی به مطالعه و پژوهش در زمینه «اوبونتو» مشغول بود نقل میکند که یک بازی پژوهشی به سبک مسابقه دو ترتیب داده و چند تن از بچههای قبیله را به شرکت در مسابقه تشویق نمود. او سبدی از میوه های خوشمزه را در نزدیکی یک درخت گذاشت و گفت هرکس که زودتر به درخت برسد ، سبد پر از میوه جایزه اوست.بچه ها پذیرفته و آماده مسابقه شدند .هنگامی که آماده دویدن شدند ، پژوهشگر در کمال ناباوری دید که بچه ها دستان هم را گرفته و با یکدیگر شروع به دویدن کردند ! همه باهم به درخت رسیده و همه با هم دور سبد نشسته و خوشحال از میوه های سبد لذت میبرند.
پژوهشگر علت رفتار عجیب آنها را جویا شد و پرسید:درحالی که یک نفر از شما می توانست به تنهایی همه میوه ها را برنده شود، چرا باهم رقابت نکردید و از یکدیگر جلو نزدید؟!
آنها گفتند: اوبونتو; پژوهشگر پرسید که ابونتو به چه معنا است؟ گفتند معنای آن این است که ((چگونه یکی از ما میتواند خوشحال باشد، در حالی که دیگران ناراحت اند)). اوبونتو در فرهنگ ژوسا به این معناست:((من هستم چون ما هستیم )).
در محافل علمی این موضوع را با نام "فلسفه اوبونتو" میشناسند. امروزه فلسفه اوبونتو کاربردها و کار کردهای مختلفی پیدا کرده است، در علم رایانه و سیستم عامل ها ، در علم اخلاق ، در علوم اجتماعی و هم در مشارکت عمومی و خصوصی . بر پایه فلسفه اوبونتو رقابت (سالم یا ناسالم)، جای خودرا به همکاری و مشارکت می دهد و بازی برد-باخت با بازی برد-برد جایگزین میشود.

نلسون ماندلا اوبونتو را چنین توضیح داده است: یک جنبه از جنبه های اوبونتو این است که مثلا" اگر مسافری در روستایی توقف کند، لازم نیست درخواست غذا یا آب کند. موقعی که توقف کند ، مردم به او غذا میدهند و او را سرگرم میکنند. ابونتو به این معنا نیست که مردم نباید به دنبال ثروت باشند، ولی سوال این است که آیا شما میخواهید این کار را به قصد بهبود جامعه انجام دهید؟

اسقف اعظم دزموند توتو ; برنده جایزه صلح نوبل و از رهبران جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی ابونتو را چنین تعریف میکند:فرد با ابونتو ، در دسترس و تایید کننده دیگران است.او از دارایی ، قدرت و خوب بودن دیگران احساس تهدید نمی کند چون درک این مفهوم که او به کل بزرگ تری تعلق دارد، به او اعتماد به نفس میدهد. او می داند که او خوار خواهد شد اگر دیگران خوار، تحقیر، شکنجه یا مظلوم واقع شوند.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!