لایک و کامنت یادت نره❤
(مرینت)P2 از طرف جولیکا یه پیام داشتم که گفته بود :امشب یه مهمونی دخترونه دارم حتما بیا❤هیچ پیام تبریکی از لوکا یا آدرین نداشتم اولش یه ذره ناراحت شدم ولی بعدش با خودم گفتم : مهم نیست من هیچ انتظاری ندارم وقتی رسیدم سر کلاس کسی توی کلاس نبود فقط یه پاکت کوچیک روی میزم بود،توی پاکت یه ادکلن بود که عطر مست کننده ای داشت نمی دونستم از طرف کیه وقتی دوباره پاکت و نگاه کردم یه نامه دیدم توی نامه با یه خط قشنگ نوشته بود:
❤امروز روز توست. مطمئنم که امروز هدایای زیادی میگیری، اما هیچ کدوم از اونها قابل مقایسه با هدیهای که تو به من دادی، نیست: هدیهی ع.ش.ق واقعی. تولدت مبارک، ع.ش.ق دوست داشتنیام❤
توی نامه یا پاکت اسم فرستنده نبود خیلی دوست داشتم بدونم از طرف کیه ؟ میتونستم حدس بزم ولی... از حدس زدن خاطره خوبی ندارم بعد از چند دقیقه همه بچه ها باهم اومدن توی کلاس و دونه دونه بهم تبریک گفتن اما بازم خبری از آدرین یا لوکا نبود! از آلیا سراغشونو گرفتم جواب درستی بهم نداد ولی بازم تبریک بچه ها برام با ارزش بود"
جولیکا باز پیامی که بهم داده بود و یاد آوری کرد هم به من هم به آلیا ،با موافقتمون خیلی خوشحال شد یه دور همی دخترونه بود به آلیا زنگ زدم تا ببینم آمادس یانه آخه قرار بود باهم راه بیوفتیم و اون میخواست درمورد چیزی باهام حرف بزنه مرینت: آلیا آماده ای ؟ آلیا:آره مرینت بیا دم در ! (آلیا) تو راه خونه مرینت بودم که گوشیم زنگ خورد لوکا بود وقتی که جواب دادم برای اولین بار با صدای پر از استرس لوکا مواجه شدم! لوکا:الو آلیا همه چی مرتبه؟ آلیا:آره همه چی روبه راهه ولی من نباید اینو از تو بپرسم؟همه چی آمادس؟ لوکا:آره ما آماده ایم آلیا:باشه پس فعلا
(آلیا) بیچاره مرینت از دنیا بی خبره ولی اون که تقصیری نداره ما زیادی سخت گرفتیم . با مرینت راه افتادیم وقتی رسیدیم لب قایق گوشیش زنگ خورد یه برگه برنده واسه من بود چون بتونم همه چیرو به طور کاملا بی نقص آماده کنم برای ...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
لوکانت شیپررر عررر ذوققق 💗💗💗
عالیه
نمیدونستم پارت گذاشتی براش😂💔