
اسنیپ روشو از تخته برگردوند و تو چشمام نگاه کرد و گفت _خانم اسنیپ...فکر نکن اینکه سال سوم اومدی به این معنیه که کارت اسون تره...بهتره حواست و جمع کنی...و ثابت کنی لیاقت اینجا بودن و داری! با همون لحن همیشگی خودش جواب دادم +چشم پروفسور اسنیپ بعد شنیدن اینکه بعضیا همچنان درباره فامیلم پچ پچ میکنن با چشمایی که برای اثر گزاری بیشتر کمی درشت شده بود برگشتم سمت بقیه و گفتم +که شباهت فامیلی من و شما کاملا تشابه اسمیه... و بعد از چشم غره رفتن براشون نشستم سر جام و ادامه کلاس... بعد گذروندن پنج کلاس به خوابگاه برگشتم و همزمان با پارکینسون وارد اتاق شدیم که به محض ورود برگشت سمتم و گفت _راستی اسمت چیه؟ +اِما _چه اسم مسخره ای! +آره درست مثل اخلاق تو _به هر حال من اَمّا صدات میکنم +اونقدرام برام مهم نیس تصمیم گرفتم واسه یکم ارامش داشتن هم که شده
بار سومه میزارم🤡دفعه پیش سه روز تو بررسی بود دیگه نمیکشمم
تصمیم گرفتم واسه یکم ارامش داشتن هم که شده برم کنار دریاچه و یکم کتاب بخونم پس لباسامو با یه شلوار مام مشکی و پیراهن استین بلند سفید عوض کردم و کتابمو زدم زیر بغلم و رفتم سمت دریاچه همونطور که غرق در ارامش صدای اب و در عین حال سکوت طبیعت بودم حس کردم کسی کنارم نشست سرمو برگردوندم و با همون پسره مو بلوند که امروز سر کلاس فهمیدم اسمش دریکو مالفویه برخوردم +تو اینجا چیکار میکنی؟ نفس عمیقی کشید و گفت _یکی باید همین سوالو از خودت بپرسه +هوف...اومدم هواخوری _همچنین ازونجایی که ادم بسیار رکی بودم گفتم +ولی میدونی...خلوتم رو بهم زدی _الان مساوی شدیم...چون توهم کنارم نشستی و خلوت منو تو کلاس بهم زدی +هومم _ راستی اسمم +دریکو مالفوی...میدونم _و تو؟ +اِما هر دو ساکت شدیم و به
هر دو ساکت شدیم و به دریاچه چشم دوختیم که صدای جیغ مانند پارکینسون باعث شد برگردیم سمتش =اَمّا اسنیپپپ +چیه؟ =منن بهت چی گفتممم ابرومو دادم بالا و گفتم +ببخشید؟ من با هرکس حرف میزنم باید از تو اجازه بگیرم؟ مثل دیروز پاشو محکم به زمین کوبید و با دستای مشت شده ازمون دور شد _اخ که چقدر این پانسی بدم میاد +پس اسمش پانسیه؟ _اره...فکر میکنه همه پسرای اسلیترینی متعلق به اونن +تو نگاه اول میشد فهمید یه تختش کمه _هومم +من دیگه میرم _به سلامت +اوهوم همینطور که داشتم میرفتم سمت خوابگاهم صدای دوتا دختر و شنیدم که داشتن درباره سوروس بد میگفتن با عصبانیت چوبدستیمو گرفتم سمتتشون و +انگورجیوو (وردی که باعث ایجاد تورم در بدن میشود) به محض گفتن ورد و کار کردنش... برو نتیجه یه چیز گوگولی در انتظارته🌝
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
دوزتان و همراهان گرامی
تایپ من=intj
تایپ اما=intp
میگن intjها زیاد مهربون نیستن ولی تو خیلی مهربون حرف میزنی🌚
خب مهربونی به شخصیت ادم هم بستگی داره🌝
عه به به تایپ قبلیم
ذوقققق اومدد
Infp
یه نگاهی به نظر سنجی بنده میندازی؟
نو نو
اره:)
بلاخره اومددددددد
تایپ تو:intj
تایپ اما:intj
تایپ من درسته🌝
ولی اما intp عه
با اما همتایپم که...
عه...
Entj
Entj
مطمئنم درسته...INFP
مطمئن نباش
پس دلیل این که فکت infp سیو می کنی چیست...؟
دوست infp دارم خاعر
و البته خودم قبلا infp بودپ
م
...