ممنون كه همايت كرديد و ببخشيد خيلى تاخير داشتم
به سمت فرودگاه رفتيم چند دقيقه بعد اونا رو ديدم و به مامان گفتم
به سمت ما اومدن بعد مدت ها لبخند زدم و چال گونه ام رو به رخ كشيدم و به زن عمو و عمو و آرش كوچولو سلام دادم
و لبخند محو شد و با سردى گفتم سلام ( وقتى اينجورى سلام دادم دل خودم بيشتر شكست
ولى اون
ولى سعى ميكنم ببخشمش
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
شما هم به امتیاز نیاز داری؟؟🍬
مشکلی نیست که ! فقط باید به نظر سنجی من سر بزنی🥜
یه قرعه کشی بیست هزار امتیازی💰🪙
هرشانس فقط ۲۰۰ امتیازه.
.پس بدو بدو😉😉
شانس خودت رو امتحان کن عزیزم تا ظرفیت پر نشده🌷
پین؟
داستانت عالیه (:
مطمئنم میتونی یکی از
بهترین نویسنده ها بشی !🌷
همینجوری به کارت ادامه بده و
از خودت بهترین نویسنده رو بساز .🔮
با آرزوی موفقیت:لونا 🌷
یه سری به کتابچه ی لونا نیز بزن 🔮
عنوان داستان٫کتابچه ی لونا : دخترک گمشده 🌾
خوشحال میشم نظرت رو در مورد کتابچه ام بدونم !🍁
ممنون
حتما
متشکرم 🔮
عالی
نظر لطف ات هست ♥️