12 اسلاید پست توسط: Fatik انتشار: 7 ماه پیش 482 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
«تونیکل دوی ودی»، دختری که خون گریه میکرد.
خون به جای اشک
سال ۲۰۰۸ مورد عجیب یک دختر ۱۳ ساله تعجب جامعه پزشکی را برانگیخت. «تونیکل دوی ودی» اهل هندوستان بدون اینکه نقطهای از بدنش دچار جراحت و صدمهای باشد، مدام خونریزی میکرد و به نظر میرسید بی هیچ علتی از کف دستها، پاها، گردن و سرش خون جاری میشود.
یک مشکل بزرگ دیگر تونیکل این بود که هنگام گریه کردن به جای اشک خون از چشمهایش میچکید و گاهی اوقات شرایط برای او بسیار سخت میشد تا جایی که خیلی وقتها وقتی از خواب بیدار میشد تمام لباسهایش پوشیده از خون خشک شده ناشی از خونریزی بدنش در شب گذشته بود.همه چیز از جولای سال ۲۰۰۷ شروع شد. ناگهان دهان تونیکل بی دلیل شروع به خونریزی کرد.
پدر و مادرش او را نزد پزشک بردند و تشخیص پزشک چیزی جز وجود یک زخم سطحی در دهان دختر نبود. اما چند هفته بعد خونریزیها دوباره شروع شد و این بار بینی، پا و کف سرتونیکل شروع به خونریزی کرد، او خیلیترسیده بود و وقتی شروع به گریه کرد در کمال وحشت دید که از چشم هایش هم به جای اشک خون جاری میشود.
دختر بیچاره که تا مدتی قبل مثل تمام نوجوانان شاد زندگی میکرد و دوستان زیادی هم داشت از آن روز به بعد به یکباره ریزش خون از چشم و دیگر نقاط بدنش، آن هم پنج تا ۲۰ بار در روز شروع شد. علاوه بر تمام این مشکلات، اطرافیان تونیکل هم یک مشکل بزرگ دیگر بودند.
مردم روستای «اوتار پرادیش» دهکدهای کهاین دختر ۱۳ ساله در آن زندگی میکرد با شنیدن این خبر بسیار وحشت زده شدند و عقیده داشتند که تونیکل نفرین شده است به خاطر همین هیچ کس با او خوشرفتاری نمیکرد و حتی در خیابان به او بیاحترامی میکردند. از طرف دیگر تونیکل دیگر در مدرسه هیچ دوستی نداشت و همه دانشآموزان به خاطر اینکه خون به جای اشک از چشمانش جاری میشد از او دوری میکردند.
بعد از این ماجرا خانواده تونیکل به پزشکان زیادی مراجعه کردند و حتی دخترشان را نزد مرتاضهای هندی هم بردند تا شاید درمانی برای او بیابند اما تمام درها بسته بود و هیچ جواب امیدوار کنندهای به گوش خانواده دوی ودی نرسید.
«ناندانی دوی ودی» مادر ۴۲ ساله تونیکل و «آدیتیا کومار دوی ودی» پدر ۴۷ ساله او که یکی از کارگران راه آهن است به هر پزشکی که مراجعه میکردند یک جواب ناامیدکننده میشنیدند. حتی یک روز که آنها او را نزد پزشک برده بود بعد از انجام معاینات و نیافتن دلیل موجه، پزشک، والدین تونیکل را متهم کرد کهاین بلا را بر سر فرزندشان آوردهاند. آدیتیا هم که خیلی از این تهمت ناراحت شده بود بعدها در مورد این موضوع به خبرنگاران گفت: «مگر میشود که ما چنین بلایی سر دخترمان بیاوریم. اصلا چرا باید این کار را بکنیم.»
شرایط برای تونیکل خیلی سخت شده بود تا جایی که مدرسهای که او در آن درس میخواند دیگر او را قبول نکرد و دیگر مدارس هم به دلیل اینکه این نوجوان ۱۳ ساله شرایط خاصی دارد از پذیرفتن او سرباز زدند. او دیگر کمتر بچههای هم سن و سالش را میدید چون همه آنها از او وحشت داشتند. به همین خاطر والدین تونیکل تصمیم گرفتند که او از آن به بعد در خانه بماند و بهاینترتیب دفتر و کتاب تونیکل به تنها دوستان صمیمی او تبدیل شدند.
شرایط برای تونیکل خیلی سخت شده بود تا جایی که مدرسهای که او در آن درس میخواند دیگر او را قبول نکرد و دیگر مدارس هم به دلیل اینکه این نوجوان ۱۳ ساله شرایط خاصی دارد از پذیرفتن او سرباز زدند. او دیگر کمتر بچههای هم سن و سالش را میدید چون همه آنها از او وحشت داشتند. به همین خاطر والدین تونیکل تصمیم گرفتند که او از آن به بعد در خانه بماند و بهاینترتیب دفتر و کتاب تونیکل به تنها دوستان صمیمی او تبدیل شدند.
(ممکن است تکراری باشد)
با این حال هر روز خون زیادی از دخترک میرفت و چهره او بسیار رنگ پریده به نظر میرسید و همین موضوع بر نگرانی خانواده تونیکل می افزود. حالا دیگر آنها مطمئن شده بودند که دیگر کاری از دست پزشکان هندی بر نمیآید. خونریزیهای پی در پی از چشم، دخترک را هم به تنگ آورده بود، هنگام خونریزی از بدنش، سردردهای شدیدی به سراغش میآمد و سرش سنگین میشد.
آیا توجیه علمیای وجود دارد؟
اما انتشار خبر خون گریه کردن تونیکل چندان هم بد نشد و با این کار سرانجام گروهی از پزشکان هندی از تمام مراکز علوم پزشکی دهلی گرد هم آمدند و تصمیم گرفتند با انجام آزمایشهای ویژه و تخصصی تلاش کنند تا به راز بیماری این دختر ۱۳ ساله پی ببرند، چون به عقیده آنها جاری شدن خون از بعضی نقاط بدن تونیکل آن هم بدون جراحت، مطمئنا یک دلیل علمی داشت.
بالاخره بعد از انجام مطالعات لازم بر روی بدن تونیکل و آزمایش خون او راز بیماریاش فاش شد. در این تحقیقات علت جاری شدن خون از چشمها و دیگر قسمتهای بدن این دختر وجود اختلال پلاکتی ۲ در خون او تشخیص داده شد. این اختلال یکی از بیماریهای بسیار نادر خونی است که در آن پلاکتهای کافی در خون فرد وجود ندارد و بهاینترتیب انعقاد خون با مشکل روبهرو میشود و باعث میشود تا از نقاط مختلف بدن فرد خون جاری شود.
در جریان آزمایشها پزشکان پی بردند که خون تونیکل بسیار رقیق و آبکی و رنگ آن قرمز روشن است اما راهی برای غلیظتر کردن خون او پیدا نکردند. البته در این بین پزشکان انگلیسی نظر دیگری داشتند و معتقد بودند که مطمئنا امیدی برای نجات این دختر وجود دارد.
بعد از یافتن سرنخهایی از بیماری تونیکل، هم خیال او راحت شد و هم خانوادهاش تا حدی از نگرانی درآمدند. او بعد از شنیدن اینکه امیدی برای درمانش وجود دارد، گفت: «من خیلیترسیده بودم. هر وقت که خونریزیهایم شروع میشد تمام سروصورتم قرمز میشد و هیچ کس نزدیکم نمیآمد. هر وقت کهاین اتفاق برایم میافتاد خیلی گریه میکردم اما وقتی میدیدم که از چشمهایم هم خون جاری میشود دیگر مجبوربودم تحمل کنم و گریهام را نگه دارم.»
12 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
77 لایک
داری بچه ها اومدم دیدم ۷۷ تا اعلان دارم همشونم به خاطر همین پسته..
ممنونم خیلی کیف داد😍
جالب بود بیچاره🗿
چه دارک
اره..
برنامه ریخت
خیلی جالب بود
چه باحال
👌🏻
عالی بود
واقعا جالب بود ..
خیلی باحال بود