«نوشتهها، صندوقچهی کلمات و حرفهای ناگفتهای هستند که در قعر وجود نویسندگان جان دادهاند».
گوشهای نشسته بود و زانوانش را با حلقهی گرم دستانش در آغوش گرفته بود. قلبش تیر میکشید. گویی چنگالی وحشی آن را از درون بر هم میفشرد.
آن شب ماه کامل شده بود و همچو گویی درخشان، که گویی اسرار بسیاری را در خود جای داده باشد، بر فراز آسمان خودنمایی میکرد.
در آسمان جشنی به پا بود. ابرهای کوچک و بزرگ رقصان ، هرازگاهی از پیش روی پادشاه شب عبور میکردند و شعری در تمجید وی میسرودند.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
58 لایک
تست خوبی بود🙂🌱
1_لایک شد،
2_فالو شد،
3_کامنت گذاشته شد.
تبریک میگم شما حمایت شدید♡🌱
بک میدم.
پین ادمین قشنگ؟
این استعداد رو تو از کجا میاری دختر!🥺🤯
چقدر تو مهربونی آخه🥲
مهربون؟تاحالا به اخلاق خوب خودت فکر کردی فرشته؟🥹✨️
قدر خودتو بدون🫂
قرعه کشیه یه سر به اکانتم بزن
خیلیی قشنگ بود
واقعا قلم خیلی خوبی داری
خیلی ممنونم ازت، نظر لطفته
عالی بود🌝👐🏻
مرسی♡
بسیار تا بسیار زیبا بود.
بنظرم میتونی داستان های کوتاهت رو به طور رسمی منتشر کنی!
ما نویسنده هستیم عزیزم، ما گریه نمیکنیم،بلکه داستان های ما دیگران را به گریه می اندازند!
خیلی ممنونم.
اتفاقا تو فکرشم ولی خب هنوز باید خیلی چیزا تو نوشتنم رو تقویت کنم...شاید در آیندهای نه چندان دور
اوهوم...
موفق باشیم هممون!