همه از کلاس بیرون رفتن رونا هنوز استرس داشت که یهو غش کرد و افتاد اما سوک کیونگ متوجه شد و از پشت اون رو گرفت
×دیدم رونا حالش خوب نیست که یهو غش کرد و سریع گرفتمش و به جنی گفتم تا سریع بیمارستان چئونگ آه رو خبر کنن
_ رفتم طرف کلاس که دیدم رونا تو بقل سوک کیونگ افتاده پرسیدم چی شده و بهم گفتن حالش بد شده و رفتن دکتر خبر کنن و من ترسیدم که شاید دیر شه و اون رو بقل کرد و به سمت بیمارستان رفتن که یهو چئون سوجین مدیر جدید مدرسه اومد جلو اون مامان ها یون بیول بود و خیلی بدجنس بود اما برعکس اون دخترش خیلی مهربون و بخشنده بود
؛چی شده؟
_غش کرده
؛شما حق خروج ندارید
،مامان بسه بزار بره حالش خوب نیست و ممکنه اتفاقی بی افته سوک هون برو سریع برو!
و سوجین با عصبانیت به دفترش برگشت
+داشتم با بچه ها صحبت می کردم که یهو چشمم سیاهی رفت و دیگه چیزی ندیدم
بلند شدم و با تعجب گفتم:من اینجا چیکار می کنم؟
÷دخترم خیلی به خودت فشار آوردی
+چه اتفاقی افتاده؟چرا اینجام؟
÷یو جنی دوستت بهم زنگ زد و گفت چه اتفاقی برات افتاد!
'دختر با خودت چیکار کردی یکم استراحت کن!!
سلام خانم اوه
÷سلام!
+ممنون که حواستون بهم بود!معذرت می خوام که باعث ناراحتیتون شدم!
'تو دوست صمیمی ما هستی،!!!چی فکر کردی پیش خودت!؟
+منم خیلی دوستون دارم!
×روناااااا دختر چت شده نگرانت شدیم گفتیم چیزیت نشه
+نه بابا یه سر درد ساده بود دیگه
'×چی؟؟
÷فکر کنم باید برم بحث دوستان است!بای بای
+'×بای
شین سوریون با سوک هون تمای میگیره
_سلام!
=سلام کجایید شما دوتا؟می دونید چقدر نگرانتون شدم!؟
_ببخشید ما بیمارستانیم
=کدوم؟
....._
=باشه............
_الو اُما(مامان)الوو
........=
_چی شد یدفعه؟
=سوک هونا
_یااا مامان اینجا چیکار می کنی؟چقدر سریع رسیدی؟
=چی شده؟سوک کیونگ چیزیش شده؟
_نه یکی از دوستامون
=کی؟
_به رونا
=کدوم اتاق؟
_اون
=باشه رفتم داخل ببینم چی شده که یهو یون هی رو دیدم!!!!
یون هیااا چقدر دلم برات تنگ شده بود کجا بودی این مدت؟
÷آجوما منم دلم برات تنگ شده!
×'+چی شدههه؟
=من و یون هی باهم خیلی صمیمی بودیم و همیشه کنار هم بودیم!
'سلام؟
*جنیااا!کجایی؟
'یا اُما!بیمارستان
*بیمارستان مدرسه؟
'آره
*اومدم
تلفن قطع می شود!!
÷جنی اتفاقی افتاده.
'نه مامان بود پرسید کجام!
÷باشه
*جنیااااااا
'اُما!چقدر سریع رسیدی!!
*نگرانت شدم خوب!شیم سوریون،اوه یون هی واییی کجا بودید شما این مدت چقدر دلم براتون تنگ شده بود
البته سوریون تو که تو هرایی ولی من تو رو خیلی وقته ندیدمتون!
÷کانگ ماری من خیلی وقته ندیدمتا!اوه راستی آجوما تو توی کاخ هرا زندگی می کنی؟
=آره من تو پنت هاوسم!چطور مگه!؟
÷من همین امروز اومدم هرا با رونا،
*=جدی؟!!!!
÷اره!
*خب پس امشب شام و نوشیدنی خونه من!
'اُما من رونا و سوک کیونگ رو دعوت کردم واسه امشب
×خب نظرتون چیه بیایید پنت هاوس!؟امروز بابام هم نیست می تونیم کلی خوش بگذرونیم
'فکر خوبیه
=پس امشب شما برید خونه ما!راستی ها یون بیول هم دعوت کنید اون دختر خوبیه فقط مامانشه که بدجنس اون دختری خوبیه!
÷ها یون بیول کیه؟
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (1)