+ مامامامامامامان جواب اومد دوس دارم تو ببینی
÷می دونم که قبول شدی!رفتم تو سایت و وارد شدم اسم رونا رو زدم و دیدم رونا قبول شده انقدر خوشحال شدم که حد نداشت رونا واقعا از ته دل خوشحال بود!برو حاضر شو دوست نداری که اولین روز مدرسه دیر برسی
+لباس فرم که ندارم!
÷لباس خودتو بپوش خب!
+باشه لباس رو پوشیدم(لباس☝🏻)
سوار ماشین شدم و به طرفه چئونگ آه رفتم
_به چئونگ آه رسیدیم و به سمت کلاس رفتیم ۱۰ دقیقه گذشت که دیدم رونا هم رسید تعجب نکردم چون واقعا صدای محشری داشت اگر قبول نمی شد باید تعجب می کردم
+به کلاس خودم رفتم که دیدم یو جنی و سوک کیونگ اونجان خیلی خوشحال شدم بهشون سلام دادم و اونها هم سمت من اومدن و همو بقل کردیم
×رونا خوشحالم که قبول شدی و باه قراره درس بخونیم
_شما همو میشناسید ؟!!!!!!
×آره ما خیلی صمیمی هستیم دیروز فهمیدم که داره میاد کاخ هرا زندگی کنه دعوتش کردم اما خب اون یادش رفته بود گوشیش رو چک کنه
_اونقدر تعجب کردم که خشکم زد
'رونا امروز باید با سوک کیونگ بیاید خونه ما
+ممنون اما.......
'اما اگر نداره باید بیایید
+با...باشه
'سوک کیونگ حتما با سوک هون بیایید
×باشه حالا ممکنه رونا راحت نباشه
+نهه اگر مشکل اونه بهش بگو بیاد چون ما قبلا آشنا شدیم
'چی؟چجوری؟کی؟
+چند روز پیش هوا واقعا گرم بود رفتم تو فروشگاه و پام به برادرت گیر کرد و افتادم بعد هم کارتم جا مونده بود و بهم زنگ زد و من هم برای آزمون داشتم حاضر می شدم و گفتم بعدا تماس میگیرم که همون لحظه اون پیانو می زد چون برای پیانیست کار پیش اومده بود
×سوک هونااااااااااااا
_یا حضرت عباس!!چی شده؟
×خفت می کنم چرا با بهترین دوستم برخورد کردی و چیزی نگفتی هاااااااان؟
_خب خب
که همون لحظه زنگ کلاس خورد و سوک هون در رفت
......................
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)