کتاب انجمن شاعران مرده

کتاب انجمن شاعران مرده اثری از ان.اچ.کلاین بام هستش که در ادامه میخوایم بیشتر با این کتاب آشنا بشیم

اول خلاصه پشت کتاب رو می‌خونیم...《بخاطر اینکه روزی غذای کرم ها خواهیم شد.چون شماری محدود از بهار و تابستان و پاییز را تجربه خواهیم کرد.باورش سخت است اما روزی از نفس خواهیم افتاد،تن‌مان سرد خواهد شد،و خواهیم مُرد.به چهره این مرد های جوان نگاه کنید،آیا چشمانشان مثل شما پر از امید نیست؟حالا بگویید این امید ها و لبخند ها کجا رفته اند؟حالا هرکدام،غذای گل های نرگس شده اند!به زمزمه‌شان از پشت قاب عکس ها گوش کنید که از ورای گذشته با شما حرف میزنند》...《دم را غنیمت بشمار.زندگی ات را فوق العاده کن...》

شعار مدرسه عالی ولتون که مدرسه ای خصوصی است این است《سنت》...《افتخار》...《انضباط》...《سرافرازی》...مدرسه عالی ولتون سال هاست که فارغ‌التحصیلان زیادی در بهترین داشگاه ها دارد و این باعث می‌شود این مدرسه از نظر خیلی از والدین عالی باشد...شاید برای والدین خوب ولی برای پسر هایی که به این مدرسه می‌روند همه چی خوب نیست...اونها هیچ حقی در انتخاب آیندشون ندارند و این انتخاب هم از طرف مدرسه و هم از طرف والدینشون ازشون گرفته شده...اما این سال تحصیلی جدید برای دانش آموزان این مدرسه متفاوت است زیرا معلم زبان انگلیسی آنها عوض شده و آقای کیتینگ که خود از فارغ‌التحصیلان این مدرسه بوده به این مدرسه پیوسته است...

نیل پری،ناکس اوراستریت،چارلی دالتون،تاد اندرسن،استیون میکس و...از دانش آموزان این مدرسه هستند کسانی که برخلاف میل قلبی باید تبدیل دکتر و وکیل و بانک‌دار و...بشوند...همه چی برای اونها درس و رضایت خانواده بود که با معلم جدیدشون آقای کیتینگ آشنا می‌شوند...کارپه دیم(Carpe Diem) دم را غنیمت بشمر...جمله ای که بنظرم همه ما آدم ها بهش تو زندگیمون نیاز داریم

انجمن شاعران مرده...بیاین با خواندن بخشی از کتاب با این انجمن آشنا بشیم...《انجمن شاعران مرده،انجمنی بود که به جذب عصاره‌ی حیات اختصاص داشت.این عبارت متعلق به ثورو است و در هرکدام از جلسات به این مطلب استناد می‌شد.گروهی کوچک بودیم که همدیگر رو در غار قدیمی ملاقات میکردیم و به نوبت اشعاری از شلی،ثورو،ویتمن یا اشعار خودمون میخوندیم...》گروهی از بچه ها(نیل و ناکس و تاد و چارلی و میکس و پیتس و کمرون)تصمیم به احیای دوباره این انجمن میگیرن

تا اینجا با خلاصه کتاب و انجمن شاعران مرده آشنا شدیم و حالا من میخوام چشم اندازی از دیدگاه خودم درباره کتاب رو بگم...شخصیت های این کتاب همگی محدود بودن به چیزی که ازشون می‌خواستند و انتظارش رو داشتند تا اینکه ناخدا رو دیدن کسی که بهشون این شجاعت رو داد کسی باشن که دلشون میخواد...دم رو غنیمت بشمر جمله ای که باعث شد شخصیت ها فراتر از محدوده والدین و مدرسه قدم بگذارند و زندگی کنند...دیگر زنده نبودن بس است باید دم رو غنیمت شمرد و زندگی کرد:)...این تفاوت ها و استثنا هاست که مارو متمایز میکنه همه نباید مثل هم باشن...انجام ندادن خواسته و نادیده گرفتن کارپه دیم قطعا پشیمونی هایی رو برامون میزاره...

همینطور که اشاره شد همه جلسات انجمن با شعری از ثورو آغاز میشد که میخوام اینجا اون شعر رو بزارم(رهسپار جنگل شدم به این امید که اندیشمندانه زندگی کنم.میخواستم زندگی ام ژرف و معنادار باشد و تمام عصاره‌ی حیات را فرو برم!تا ریشه‌کَن کنم هرآن‌چه را که زندگی بخش نیست و نمی‌خواهم لحظه مرگ دریابم زندگی نکرده ام)

مرسی که تا آخر اینجا بودید امیدوارم لذت برده باشید...حقیقتا خیلی توی معرفی کتاب خوب نیستم ولی خب سعیم رو کردم:خجالت:...هرچقدر هم معرفی من بد بود واقعا این کتاب قشنگ رو از دست ندید و بخونیدددد...

کیا این کتاب رو خواندن؟