دیدار دوباره ۲

انیا•یور✘لوید✔› •ممامان اگه من ازدواج کنم تو چیکار میکنی؟ ✘«میدونستم اون میخواد ازدواج کنه» الان که فعلا کوچولویی عزیزم ✔بریم •باند! بدو بیا بریم بیرون ✔بریم •✘بریم •لا لا لا لا لا لا لا لا لا ✘هههههه

✔لالای لای لالای لای •جییییییغغ ✘انیا ✔انیا وای نه انیا داشتم راه میرفتم و اواز میخوندم که یه سگ پامو گاز گرفت از شدت درد جیغ زدم \صاحب سگه✗/ ✗ایزی وایسا هیییی ایزی! بیا اینور دختر! •اهههههه (مثلا گریه میکنه اگه بده به بزرگی

خودتون ببخشید) ✘برو اونور سگ خرفت یور سگه پای انیا رو گاز گرفت منم عصابم خورد شد و یه لگد محکم به سگه زدم سگه پرت شد اونور انیا رو براشتم تا ببرم بیمارستان دویدم و رفتم •مامانی اههههههه ✔یور بدو منم میام [این همه انرژی رو از کجا میاره من تو این سالها هنوز نمیتونم این جوری بدوم]

•هههههه بابایی خیلی کندی ✔من کندم الان بهت سرعت واقعی رو اخ •بابا ✘لوید •✘خوبی ✔اره •بابا دماغت خون میاد بفرما دستمال ✔ممنون ✘باید حواست جمع کنی ✔خب باشه باشه عه انیا پات

✘وای من میبرمش تو برگرد خونه ✔باشه لوید بلند شدم رفتم خونه روی مبل دراز کشیدم دیدم دارن در میزنن درو باز کردم دیدم بانده اومد تو نشست جلو تلویزیون زل زد به در منم خوابیدم بیدار شدم دیدم یور و انیا برگشتن ✔انیا حالش خوبه؟ ✘اره ولی پاشو بست گفت که باید باید یه ماه

بمونه ✔اها الان کجاست؟ ✘تو اتاقش ✔انیا خوبی؟ •اره خوبم ✔خب باشه {من چرا انقدر نگران شدم اون که بچه من نیست نباید نگران بشم} ✘لوید بیا ✔اومدم خوب بخوابی عزیزم •با چیییی؟

✔بله؟ ✘میگم گفتن نباید به پاش کوچیک ترین ضربه ای بخوره ✔اره راست میگی تو مدرسه خطرناکه ✘باید حواسمون بهش باشه خودم مراقبشم ✔نه خودم میتونم ✘مطمعنی؟ ✔اره ✘باشه <فرداش>

•صبح بخیر ✘صبح بخیر عزیزم خوب خوابیدی؟ •بله خوب خوابیدم ✔پات چطوره؟ •خوبه ✘بیا صبحونه بخور «امیدوارم پاش خوب بشه دوست ندارم انیا اروم بشینه» ‹بعد صبحونه› •من برم حاضر شم ✘برو

|چند دقیقه بعد| •من حاضرم ✘بیا اینم کیفت موفق باشی •ممنون خدافظ ✘خدافظ ✔<باید هرجور شده مراقب آنیا باشم> [تو مدرسه] بکی رسیدم مدرسه دیدم انیا داره با عصا راه میره دویدم رفتم پیشش

انیا اومدم مدرسه داشتم راه میرفتم که بکی اومد {انیا♢بکی♧} ♧سلام انیا چرا با عصا راه میری؟ ♢دیروز یه سگ پامو گاز گرفت ♧سگ چقدری؟ ♢نسبتا بزرگ ♧واقعا؟ ♢اوهوم دامیان

داشتم...