فقط خودم و خودت ۵۶

آنچه گذشت:"می‌خواد توی جشن قهرمانان همراهیش کنی!🙂"...."انجام شد!😁"...."پلگ آروم باش چه اتفاقی برات افتاده؟😧"....."میدونم یه حرفای مخفیانه ای با بابای ادرین میزنه😠"...."خوشبختم مرینت😊"...."

که الیا دم گوشم گفت: مثل اینکه یکی خیلی خوشحاله که هم پیش فلیکسه هم ادرین منم دم گوشش زممزه کردم: نه بابا تو ام من هرچی بشه ع.ش.ق خودم رو انتخاب کردم! کت نوار رو دوست دارم و خواهم داشت نگاهی به الیا کردم، انگاری از حرفم متعجب شده بود گفت: چی شد؟دیگه دو دل نیستی؟ گفتم: نه تصمیم خودم رو گرفتم. از زبون ادرین: بعد اینکه فلیکس رو با بچه ها آشنا کردم با خودم گفتم: دلم واسه ی لحظات خوشم با بانوم تنگ شده به هرحال اونو دوست دارم دیگه از اون موقعی که تبدیل به کت نوار شدم یه عالمه اتفاقات باحال افتاد، تونستم ع.ش.ق زندگیم رو پیدا کنم، بالاخره آزادی رو تجربه کردم، بهترین لحظات رو با لیدی باگ تجربه کردم و... هرچی بشه ع.ا.ش.ق.ش میمونم، عمرا اونو با هیچ چیز دیگه ای عوض کنم.

که صدای داد یه نفر رو شنیدم: "ادریننننننن" که ریشه ی افکارم رو پاره کرد وقتی نگاهی به اطرافم انداختم فهمیدم صدای مرینت بوده با ترس گفتم: چی شده؟؟ مرینت دستش رو پشت گردنش کشید و با خجالت گفت: ببخشید ادرین آخه جواب نمی دادی مجبور شدم داد بزنم گفتم: اوه نه مشکلی نیست ببخشید جواب ندادم توی فکر رفته بودم گفت: خواهش می‌کنم بعد به همه نگاه کردم و گفتم: خب بریم؟ گفتن: آره و به کمی پیاده روی کردیم که به رستوران به نام:"پاریس افسانه ایه من" رسیدیم پرسیدم:همینجا اوکیه؟ مرینت گفت: آره بنظرم همینجا خوبه و باهم به اون رستوران رفتیم.

روی یه میز ۶ نفره نشستیم با اینکه ۵ نفر بودیم منو فلیکس و نینو یک طرف و الیا و مرینت طرف دیگه ی میز، مِنو روی میز بود اون رو برداشتم و گفتم: خب فلیکس چی میخوای؟ فلیکس نگاهی به منوی توی دستم انداخت و گفت: من یه سیب زمینی سرخ شده گفتم: باشه بعدم از بقیه پرسیدم و سفارش آخرشون شد: ۳ سیب زمینی، ۲ پیتزای استیک، ۱ نوشابه، ۱ چیزبرگر و ۱ آب معدنی به گارسون گفتم اینارو، وقتی گارسون رفت الیا گفت: راستی من حساب میکنم ها گفتم: نه الیا من دعوتتون کردم خودم امروز مهمونمون میکنم. بعد یکم کل کل الیا راضی شد و بعد تا غدا هامون بیاد با نینو و فلیکس حرف زدم. از زبون گابریل: وقتی لایلا رفت فکری کردم که می‌تونست قرار دادم رو با لایلا خراب کنه:"نکنه این بچه فقط معجزه‌گرم رو می‌خواد؟ میتونم بهش اعتماد کنم؟" دستم رو دور میراکلسم حلقه کردم، اون رو از یقه ی لباسم دراوردم و بعد داخل جعبه اش قرار دادم. تصمیم نهایی ام رو گرفتم:"باید با ناتالی راجب اش حرف بزنم اون قابل اعتماد ترین فردی هست که الان میتونم داشته باشم"

وقتی وارد عمارت شدم صدایی از اتاق ادرین شندیم، از پله ها بالا رفتم و در اتاق ادرین را باز کردم که دیدم پنجره ی اتاق‌اش بازه و خودش هم نیست بلند با خشم داد زدم:" ناتالییییی" ناتالی سریع پیشم اومد و گفت: ب..بله قربان؟ با عصبانیت گفتم: ادرین کجاست؟؟ گفت: چی؟ مگه تو اتاقش نیست؟ دستم رو از جلوی چهارچوب در برداشتم و گفتم: خودت ببین با تعجب گفت: نی..نیستش گفتم: باید دنبالش بگردین، سریع! ادرین تمام کسی هست که از خانواده ام دارم، باید مطمئن باشم حالش خوبه ناتالی چند قدم به سمت عقب برداشت و بعد گفت: "چشم قربان.....دوسو پر هام رو آماده کن" و به مایورا تبدیل شد سریع از پنجره رفت بیرون

از زبون مرینت: تا غذا می‌خواست بیاد با الیا شروع به حرف زدن کردم: راستی کت نوار برای جشن رقص ازم درخواست کرده الیا با هیجان گفت:کت نوار؟ جدی میگی ازت درخواست کرده؟ گفتم: شششش آروم باش بقیه می‌فهمن من کی هستم، ولی اره ازم درخواست کرده گفت: واییی باورم نمیشه قراره دوباره باهم برقصید گفتم: و..ولی من هنوز مطمئن نیستم که بتونم اونجا باهاش برقصم، من اونجوری که اون اعتماد بنفس داره نمیتونم باشم. الیا دستشو روی شونم گذاشت و گفت میتونی فقط به خودت اعتماد کن گفتم: میدونم....کاشکی انقدر درمورد ع.ش.ق نمی ترسیدم گفت: همچی درست میشه که غذا هامون اومد. از زبون مایورا: داشتم روی ساختمان های شهر می دویدم تا ادرین رو پیدا کنم نمیخواستم دست خالی پیش گابریل برگردم که یهو به صورت ناگهانی....

ادرین رو پیش فلیکس و چندتا دوستانش دم یه رستورانی دیدم پشت یک دیوار فرود اومدم و آروم گفتم: توی موقعیتم گابریل...نمیزارم ادرین براش اتفاقی بیوفته باید خودمو به گابریل ثابت کنم از زبون ادرین: نینو بهم نگاهی کرد و اروم گفت: راستی از ع.ش.ق پایدار زندگیت چه خبر؟ گفتم: هان؟ بلند گفت: ا.ح.م.ق منظورم لیدی باگه نگاه سریعی با ترس به دور و برم انداختم و گفتم: هیسسس همه فهمیدن انقدر بلند نگو! که یهو...

انچه خواهید خواند:"....‌نه الیا پشت سرت مایورا😨..."ادرین بپا😧...‌"از لیدی باگ درخواست کردم "...."حتما میاد باهات😁"

خب دوستان تموم شد امیدوارم خ.و.ش.ت.و.ن اومده باشه اگه اومده لایک کنید و به من برای پارت بعد انرژی بدید بای بای❤️❤️