10 اسلاید پست توسط: tiam انتشار: 10 ماه پیش 6 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خوب خوب... اومدم با تعریف شادی:)
شادی، شادمانی،خوشحالی یا خرسندی (به انگلیسی: Happiness) یک حالت روانی است که در آن فرد احساس عشق، سرور، خوشبختی یا شاد بودن میکند. به فردی که دارای چنین حالتی باشد شاد، خرسند یا خوشحال (به انگلیسی: Happy) گفته میشود. مسائل مختلفی مانند مسائل زیستی، روانشناختی یا دینی برای تعریف و دلیل خرسندی آورده شدهاست.
پژوهشها نشان دادهاست که شادی رابطهای مستقیمی با مسائلی همچون پیوندها و تعاملهای اجتماعی، وضعیت فرد از نظر داشتن شریک زندگی، کار، درآمد و حتی نزدیکی به انسانهای شاد دارد. افرادی که در جشنها، دیدارها و محفلها شرکت میکنند، از میزان شادی بیشتری برخوردار هستند. افراد زیادی شادی و خوشحالی را برابر با احساس خوشبختی و سربلندی میدانند.
فیلسوفان و متفکرانِ مذهبی، شادی را واژهای برای یک زندگی خوب یا موفق و نه فقط یک احساس، تعریف کردهاند.
تعاریف مختلفی از «شادی» ارائه شدهاست. در تعریف لفظی، شادی را «خوشدلی»، «شادمانی»، «آرامش» و مقابل اندوه و غم تعریف کرده و معادلهای آن را لغاتی همانند «بهجت»، «طرب»، «انبساط»، و «فرح» دانستهاند. برخی فیلسوفان معتقدند، «شادی» همان «مطلوب» ماست. و نیاز به تعریف ندارد. و شادی را با علم حضوری در خود مییابیم و بدیهی است و به تعریف نظری نیاز نیست. با این حال تعاریفی از آن ارائه شدهاست. قدیمیترین تعریف شادی از افلاطون است. وی سه بعد برای روح انسان قائل است که عبارتاند از: عقل، شهوت و خشم. و برای هر کدام از آنها، شادی خاصی قائل است
بنابر برخی دادههای موجود که بر اساس دیدگاه مردم گردآوری شدهاند؛ ایرانیان با جشن گرفتن، بودن در کنار خانواده، رفتن به مسافرت و پارک، داشتن امکانات اجتماعی، پیروزی بر دیگران، ثروتمند بودن و سلامتی احساس شادی میکنند. پژوهشها نشان میدهند مدیتیشن یا مراقبه در کنار تأثیرهای مثبت روانشناختی، موجب احساس عمیق شادی در انسان میشود
دانشمندان دریافتهاند که شادی و خوشحالی سبب تقویت سیستم دفاعی بدن و همچنین سیستم عصبی انسان میشود
حد و حدود «خوشحال بودن» در ایران، پیوند ناگسستنی با رعایت موازین دینی و شرعی دارد که معمولاً با تأکید بر تمایز میان «شادی اسلامی» و «شادی غربی» تعریف میشود. هر ساله با فرارسیدن مناسبتهایی مانند نوروز، ماه رمضان و زادروزهای پیشوایان اسلام، مسئولان حکومت جمهوری اسلامی، دیدگاههایی را در این مورد طرح میکنند. در دههٔ ۸۰ خورشیدی برخی مقامات حکومتی و دینی، از اصطلاح «مهندسی شادی» برای تعریف محدودههای مجاز خوشحالی شهروندان استفاده میکردند.
در ایران همه ساله در ایام و مناسبتهای مختلف مراسم عزاداری و روضهخوانی برپا میشود و تعزیه بهعنوان جزئی از فرهنگ ایرانیان محسوب میشود، درحالیکه این رسوم و فرهنگها با خوشحالی یا شادی در تعارضاند. البته این هیچگاه به معنای بیاحترامی به مقدسات ایرانیان و توهین به بزرگان دینی آنها نیست، بلکه تنها به دلیل عزاداری بیش از حد ذکرشده در اسلام و تنها به دلیل نفع حکومتی و استحکام پایههای حکومت این معنا با شادی در تناقض است.
طبق نظرسنجی مؤسسه گالوپ که در سال ۲۰۱۳ انجام شد، ایرانیان پس از مردم عراق، دومین مردم ناشاد در دنیا معرفی شدند. بنابر گزارش منتشر شده، بعد از عراق و ایران، کشورهای مصر، یونان و سوریه غمگینترین مردم دنیا را داشتند.بنا بر تحقیقات مؤسسهٔ گالوپ، میزان درآمد ماهانه و ثبات اقتصادی شهروندان نقش تعیینکنندهای در احساس رضایت فردی و امنیت روانی افراد در کشورهای مختلف دارد، بااینحال وضعیت مطلوب اقتصادی به تنهایی تضمینکنندهٔ خوشحال بودن شهروندان نیست. برای مثال در آمار سال ۲۰۱۶ گالوپ، کشوری مثل سومالی با تجربهٔ سالها جنگ ویرانگر و فقر فراگیر، در رتبهٔ ۷۶ جدول شادترین کشورها قرار گرفت در حالی که ایران در رتبه ۱۰۵ آن فهرست قرار داشت.
آیین زرتشتی:
در آیین زرتشت شادی کردن و عبادت خداوند هممعنی شمرده میشوند. واژه یشت یا یزشن که ریشه واژه جشن است به معنای ستایش و نیایش خداوند است. طبق گفته مورخان، ایرانیان باستان شادترین مردم در جهان بودهاند که به شاد بودن و شاد زیستن بسیار علاقه داشتهاند و از سبز شدن گل و گیاه گرفته تا بارش برف و باران و برداشت محصول را جشن میگرفتند. همچنین زرتشت شادی را بارها و بارها به پیروان خود سفارش کردهاست، به طوری که گفته شد هر کس شاد زندگی نکند، در زندگی از خوشبختی دنیوی و مینوی برخوردار نخواهد شد.
آیین زرتشت با نزدیک به چهل جشن در سال شادترین دین جهان بهشمار میرود.
برخی از جشنهای زرتشتیان عبارت اند از:
فروردینگان، زایش زرتشت، سیزده بدر، سدره پوشی، نوروز، مهرگان، شب چله، شش جشن گاهنبار، اردیبهشتگان، خوردادگان، جشن سده، تیرگان، شهریورگان، آبانگان، آذرگان، دیگان، بهمنگان، سپندارمذگان، جشن نوسره، چهارشنبهسوری (جشن آخر پنجه)، جشن هیرومبا، روز کوروش بزرگ، زادروز داراب، جشن پیرسبز، پارس بانو، نارستانه، قلعه اسدان، پیر هریشت، پیر نارکی، جشن انار و …
همچنین دین زرتشتی تنها دین در جهان است که برای مردگان نیز جشنهایی با نام گاهنبار برگزار میکند و در سر تا سر این دین هیچگونه عزاداری وجود ندارد و زرتشتیان حتی در مراسم خاکسپاری نیز عزاداری و شیون نمیکنند.
همچنین کتیبههای شاهان هخامنشی با این عنوان شروع میشوند: (خدای بزرگ است اهورامزدا، که این زمین را آفرید و آن آسمان را و مردم را آفرید و شادی را برای مردم …)[۱۰]
در ایران باستان همه جشنها با شکوه خاصی برگزار میشدند و شاهان روزهای جشن به سوی آتشکدهها رفته و با نواختن موسیقی به شادی و پایکوبی میپرداختهاند. همچنین این ایام استراحتی نیز برای کارمندان و کشاورزان و … تلقی میشد.
پس از حمله مسلمانان به ایران برگزاری همه این جشنها ممنوع شد و تا به امروز بهجز معدودی از زرتشتیان دیگر کسی آنها را جشن نمیگیرد و بیشتر آنها به فراموشی سپرده شدهاند.
آیین بودایی:
شادی موضوعی اصلی در تعالیم بودایی است.
آیین یهودیت:
شادی (عبری: שמחה) در یهودیت یک عنصر مهم در خدمت به خداوند است. آیه کتاب مقدس «پروردگار را با خوشحالی پرستش میکند» شادی را در خدمت به خدا تأکید میکند
آیین اسلام شیعه:
شادی، فرح و سرور در آیات قرآن کتاب مقدس مسلمانان و روایات شیعه در هر دو مورد مثبت و منفی آمدهاست. گاهی خوشحالان و شادی کنندگان ظالم را از محبت خدا خارج میداند، و گاهی بر خلاف آن، مردم را به سرور و شادی امر میکند. گاهی شادی صفتی برای قارون و جهنمیان، و گاهی صفتی برای شهدا و بهشتیان به حساب آمدهاست.[۱۳][۱۴] بنابراین، شادی و خوشحالی به تنهایی بد نیست بلکه به آن سفارش شده و سبب و علت شادی باعث خوب بودن یا بد بودن آن میشود.[۱۵]
برای مثال، شادی که باعث تمسخر شود، شادیِ بد بهشمار میرود و حرام است. برخی روایتها نیز به نتیجه شادی اشاره میکند و میآورد: «شخصی که باعث سرور مؤمن شود، دین و قرض او را ادا کند، طعامی به او دهد، ناراحتیاش را بزداید، و … در واقع خدا و رسول او را شاد کردهاست.»[۱۶]
معنای شادی در قرآن در قالب الفاظ «فَرح» و «سُرور» و «نَضرَه» حدود ۲۸ بار بکار رفتهاست. فرح در لغت مخالف حزن و اندوه، و همان شادی روح است که ناشی از رسیدن به مطلوب است. گاهی هم فرح به معنی خوشحالی کاذب یا توهم خوشحالی به کار میرود.[۱۷]
معیار تشخیص و تمایز شادی پسندیده از شادی ناپسند، چنین معرفی شده که هرگاه «فَرح» با یک قیدی ذکر شود، شادی پسندیده و مطلوب است. (مانند: سوره آل عمران، آیه ۱۷۰ و سوره یونس، آیه ۵۸) و هرگاه بدون قید ذکر شود، شادی ناپسند مراد است.[۱۸]
البته اگر احساس شادی و شاد بودن، غیرارادی باشد، که هرچند دلیلِ آن ارادی است، اما به این خاطر که خودِ این احساس، بدون قصد برای انسان به وجود میآید، جزء اصل «مالایطیقون شده»، و زیرمجموعه حدیث رفع قرار میگیرد.[۱۹] و از جمله: «به وسوسه در آفرینش اندیشیدن»، و «رشک ورزیدن تا زمانی که بر زبان یا دست جاری نشود»، میشود که غیرارادی هستند؛ و در فقه اسلامی حرام و ممنوع نمیباشند. پس شادی میتواند احکام مختلفی داشته باشد.
و البته! اصلا دوست ندارم توی پست هام حرف های اضافی و غیر مربوط بزنم اما این واقعا مهمه و دوست دارم با شما در میون بزارم و گوش بدید:) نگا کنید به نظر من، تعریف شادی برای هرکسی فرق داره، اما ببینید، طرف صحبتم با اونایی هست که خو★دکش★ی میکنن و از زندگی ناامید هستند، شماها خیلی خوبید، زندگی فقط با اراده ی شما قشنگ میشه، شما باید قوی باشید، هرروز برید جلوی اینه و بگید من میتونم، من خوشگلم، من قوی هستم، من میتونم تحمل کنم و.... یکم از فضای مجازی دور باشید، واقعا چیز خوبی نیست، لطفا خودتون رو دوست داشته باشید، ازتون خواهش میکنم:) ♡
بهم قول بدید که میتونید:)🦋
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
عالییی:)))
عیجانم نوشا3>
🦦🤍
:)❤