
هنر رنسانس؟

رنسانس به معنی تجدید حیات، یا نوزایی است. اما عموماً رنسانس به جنبشی فکری و عقلانی گفته می شود که در سدهٔ چهاردهم میلادی در ایتالیا شروع شد و در سدهٔ شانزدهم میلادی به اوج خود رسید. ایتالیا آغازگر رنسانس بود زیرا به توانایی انسان اهمیت می دادند یعنی به تدریج دنیای فکری انسان ها از ارزش ها و اندیشه های مذهبی جدا و به اندیشه ها و ارزش های زندگی بشری و فردگرایی تغییر یافت.

احیای روح هنر دوره کلاسیک یونان و روم، طبیعت گرایی، فردگرایی، کالبدشناسی انسان، تکمیل قواعد پرسپکتیو، توجه به موضوع های دنیوی، رواج نقاشی رنگ و روغن برای تجسم گرمی و طراوت پوست از ویژگی های هنر دورهٔ رنسانس است. ۳ علل شکل گیری دورۀ رنسانس توسعه تجارت بین المللی، گسترش جامعه شهرنشین، شکل گیری طبقه متوسط، اختراع چاپ و رواج کتاب های چاپی، کشف سرزمین های جدید، افزایش موقعیت اجتماعی هنرمندان، هنر دوستی اشراف جامعه و حمایت از هنرمندان، خود باوری و اعتقاد به توانایی و شایستگی انسان از علل شکل گیری جنبش رنسانس است.

معماران دورهٔ رنسانس اغلب متفکر و پژوهشگر بودند و برخی از آنها مانند برونلسکی، داوینچی، رافائل و … در چند رشته از جمله معماری، نقاشی و تندیس سازی تخصص داشتند. آنها نیز میراث هنری عهد کلاسیک یونان و روم را متعالی می دانستند. پیشگام معماری دورهٔ رنسانس، فیلیپو برونلسکی اهل فلورانس بود. وی کار خود را با تندیس سازی در فلورانس آغاز کرد. چون مایل نبود به طور سطحی، معماری باستانی را احیا کند، برای مشاهده نزدیک آنها به شهر روم رفت و برای نخستین بار اندازه های دقیق بنا های رومی را به دست آورد و متوجه شد این بنا ها در جزء و کل باهم هماهنگ «همان تناسبات ریاضی و متناسب هستند و سر انجام براساس مطالعات خود، در نظریه ای اعلام کرد وی معتقد شد که راز که در موسیقی، هماهنگی به وجود می آورد، باید در معماری نیز حکم فرما شود».

معماری در تنظیم تناسبات درست، یعنی تناسباتی ساده و مبتنی بر اعداد صحیح است. وی با شناخت معماری باستان، عناصری از این معماری را در کار های خود به کار گرفت. وی معماری باشکوه یونان و روم را ساده و قابل فهم و با نیاز های مردم زمانه اش سازگار کرد. گنبد کلیسای فلورانس (که تا آن زمان کامل نشده بود) و بیمارستان معصومان از جمله کار های اوست. آلبرتی نیز از نظریه پردازان معماری و تندیس سازی رنسانس بود، وی اعتقاد داشت که زیبایی یک بنا از هماهنگی و یگانگی تمام اجزایش حاصل می شود .

از معروف ترین نقاشان دوره رنسانس: جتّو ،مازاتچو، دوناتلّو ،رافائل، لئوناردو داوینچی اشاره کرد

اگر چه ایتالیا خاستگاه رنسانس بود، اما دیگر کشور های اروپایی نیز در توسعه دستاوردهای آن نقش داشتند. متفکران رنسانس بر اهمیت تک تک انسان ها، مخصوصاً انسان های شایسته، تأکید می کردند. و دستاورد های هنری، علمی و ادبی قرون وسطا را بی ارزش می دانستند و براین باور بودند که با احیای فرهنگ و هنر یونان و روم، می توانند فرهنگ و هنر خود را ترقی دهند. بر طبق اندیشهٔ رنسانس، انسان از قدرت و توانایی خدادادی برخوردار است و این توانایی در وجود انسان های متجلی می شود. ،« نبوغ » ، بزرگ به صورت موهبت اله تلاش های هنرمندانی چون جتو، مازاتچو، دوناتلو، آلبرتی، برونلسکی، داوینچی میکل آنژ، رافائل، دورر و … نقش مهمی در پیشرفت هنرها و علوم گوناگون داشتند.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی ولی این سبک خداس🛐🤷♀️
++++++++
منم اول به تابلوی مونالیزا علاقمند شدم و بعد رفتم دنبال سبک هنریش
چه جالب